بنیامین یوسفزاده | شهرآرانیوز؛ تب و تاب انتخابات امسال با اعلام ساکن جدید ساختمان پاستور تهران فروکش کرد و پس از شمارش آرا، آیتا... سیدابراهیم رئیسی بهعنوان هشتمین رئیس جمهور ایران انتخاب شد؛ رئیس جمهوری که اصالتا مشهدی است و شاید همین مشهدی بودن، چشم امید خیلی از شهروندان شهر امام رضا (ع) و حتی خراسان نشینان را برای حل مشکلات ریشهای و بنیادین این خطه به منتخب جدیدشان دوخته است.
میدانیم که رئیس جمهور منتخب در هر دوره ای، رئیس بالاترین نهاد اجرایی کشور به حساب میآید و به معنایی، منتخب تمام ملت ایران است، اما دلمان نمیآید حالا که پس از سال ها، دوباره یک مشهدی بر کرسی ریاست جمهوری تکیه زده، از کموکسریهایمان و قفلهایی که فقط و فقط با دستان این مسئول میتواند باز شود، چیزی نگوییم. مشکلات و مسائلی که بعضی هایش همچون زخمی ناسور، قلب شهر مشهد را جریحه دار کرده و به نوشدارویی نیازمند است.
آقای رئیسجمهور منتخب، اگر بخواهیم مشکلات ریز و درشت شهرمان را برایتان فهرست کنیم، مثنوی هفتادمنکاغذ میشود و بدون شک، حاشیه نشینی و سکونتگاههای غیررسمی در صدر چالشهای موجود قرار میگیرد؛ حاشیهای که نزدیک به یک میلیون و ۵۰۰ هزار نفر از جمعیت مشهد را در دل خود جای داده و سالهای متمادی از بلاتکلیفی رنج برده است؛ حاشیهای که بارها و بارها در روزهای مدیریت بر آستان قدس رضوی از آن بازدید کرده اید و شاید اگر عزم راسخی از سوی دولتها در دهههای اخیر برای حل ریشهای آن بود، نباید امروز این حال و روز را میداشت. کابینه شما در یک اقدام ضربتی میتواند با تدوین یک لایحه جامع و راهبردی و ارسال آن به مجلس و همچنین اختصاص بودجهای مناسب، زیرساختهای لازم را برای زندگی خوب و آبرومند مردم این مناطق فراهم کند.
بحث دشتهای خشک و تفتیده این استان که بیشترشان یا بحرانی هستند یا ممنوعه بحرانی، بحثی تکراری شده است، اما اگر عزم و ارادهای باشد، شاید این مشکل را نیز بتوان حل کرد. این روزها از سدهایمان که چیزی عایدمان نمیشود؛ خشکسالیهای پیاپی نیز که مزید بر علت شده تا حالاحالاها چشم امیدی به بهبود منابع رو به زوال آبی نداشته باشیم.
در این میان فقط دلمان را به یک وعده ۱۰ ساله خوش کرده بودیم که آن هم اواخر پارسال روی هوا رفت. بحث انتقال آب از دریاهای دور به دشتهای خشک استانهای شرقی کشور که تا همین چند ماه پیش قرار بود از مسیر چابهار، سرسبزی را به خطه تشنه خراسان هدیه دهد، در یک اقدام غیرقابل باور لغو شد و حالا نمیدانیم وعده مسئولان برای انتقال آب از خلیج فارس را باور کنیم یا بگذاریم در کنار صدها وعده و وعیدی که محقق نشده است؟
شاید این حرفی که میخواهیم بگوییم، برای شما که روزگاری تولیت آستان قدس رضوی بودید و از مشکلات ریز و درشت شهر امام هشتم (ع) اطلاع دارید، پذیرفتنیتر باشد. مشهد همواره در طول تاریخ شهری، نقش ضعیفی را در احقاق حقوق خود ایفا کرده و چنانکه باید و شاید نتوانسته است حرفش را در بسیاری از مواقع بهکرسی بنشاند. گواه این امر نیز تحققنیافتن بسیاری از سرانههای زیرساختی و عملیاتی این شهر است که نهتنها از دولت وصول نمیشود، بلکه هزینههای سربار آن را باید شهروندان بپردازند. شهری که در سال بیش از ۳۰ میلیون زائر دارد، باید سهمی متناسب با این تعداد مسافر نیز در بودجه سالانه کشور داشته باشد تا بتواند سرانههای خدماتی مناسبی را در حوزههای مختلف به ویژه حملونقل هم برای زائران و هم مجاوران بارگاه نورانی امام هشتم (ع) فراهم آورد.
این موارد را اگر کنار بگذاریم، بدهیهای کلان دولت و دستگاههای دولتی به مدیریت شهری مشکل مضاعف میشود. هرچند در ۴ سال اخیر بخشی از بدهیهای دولت به شهرداری مشهد در قالب تهاتر تسویه شده است، همچنان بار سنگین این بدهیها بر شانه دولت سنگینی میکند. امیدواریم دولت جدید یک بار برای همیشه این مشکل را حل و دستگاههای دولتی و بانکها را ملزم به پرداخت بهموقع بدهیهای خود کند.
طرح بهسازی بافت پیرامونی حرم مطهر رضوی یکی از پرحاشیهترین طرحهای عمرانی و زیرساختی در شهر مشهد در یک قرن اخیر بهحساب میآید؛ طرحی که نزدیک به ۳۰ سال، پیکره مهمترین قسمت شهری مشهد یعنی پیرامون حرم مطهر امام هشتم (ع) را با چالشهای زیادی مواجه کرد و بسیاری از همسایگان امام رضا (ع) را از محلات اطراف به نقاط مختلف شهر کوچاند. حل این معضل نیز بدون تردید با ورود شخص شما حلشدنی است؛ مشکلی که بارها در زمان تولیت آستان قدس رضوی بر حل آن اصرار داشتید.
از آن مهمتر شما بزرگ شده محلهای هستید که چهره این روزهایش با روزهای کودکی و نوجوانیتان بسیار تفاوت دارد؛ محله تاریخی نوغان در کنار همه محلات تاریخی اطراف حرم رضوی امروز در کشاکش برجسازیها و پروژههای مختلف در محاق فراموشی به سر میبرد و حالا بچه محل امام رضا (ع) باید برای حل این معضل تدبیر کند.
از پروژههای عمرانی خارج از مشهد هم که نگوییم بهتر است؛ پروژههایی که عمر بعضی هایشان بیش از ۳ دولت است. نمونه اش همین خط برقی مشهدتهران است که کلنگ آن در دولت دهم به زمین زده شده و همچنان قدم از قدم برنداشته است. حال آزادراه حرم تا حرم هم بهتر از قطار برقی نیست؛ طرحی که قرار بود راهی هموار برای زیارت امام رضا (ع) و حضرت معصومه (س) باشد، حالا خاری در چشم مدیرانی شده که بی پولی را برای توقف این پروژه بهانه میکنند. خطوط راهآهن مشهدگرگان و مشهدزاهدان نیز که زمانی قرار بود در دوره مدیریت شما در آستان قدس رضوی به این نهاد واگذار شود، قفل شده است و تمام نقشه هایش فقط روی کاغذ خودنمایی میکند.
در کنار این پروژههای کلان، طرحهای بی شماری نیز در استان داریم که یا نیمهکاره رها شده یا برای رتق و فتق آنها فقط یک دستور ویژه لازم است. ورزشگاههای در حال ساخت، واحدهای تولیدی ازرمقافتاده، طرحهای زیرساختی که فرسوده شدهاند و پروژههایی که با یک وام مناسب میتوانند دوباره به چرخه حیات برگردنند، فقط به یک نیم نگاه رئیس جمهور نیاز دارند تا آبادانی استان ما را ضمانت کنند؛ رئیس جمهوری که خراسانی است و اگر این گرهها به دستان او باز نشود، به رؤسای جمهور بعدی هم امیدی نیست.
از سوی دیگر همه ما ساکنان این خطه میدانیم که در مشهد و خراسان رضوی و چه بسا در خراسان بزرگ، همدلی و هم زبانی و همگرایی آستان قدس رضوی با نماینده ارشد دولت (استانداری) یک ضرورت اجتناب ناپذیر است که اگر تحقق یابد، گره بسیاری از کاستیها و مشکلات مردم این دیار را میگشاید.
خواهشمندیم تجربه گرانقدر مدیریت و تولیت آن آستان مقدس را توشه راه کنید تا از رهگذر این همگرایی و همسویی، شاهد پیشرفت و بهسامانکردن برخی نابهسامانیها و تحقق مطالبههای مردم خراسان باشیم.