چند سال قبل وقتی میخواستید از پزشکی متخصص وقت بگیرید تا بیمار خود را نزد او ببرید، مجبور بودید کله صبح به مطب آن پزشک مراجعه کنید. بعد اگر شانس داشتید و فرمی که پشت درب مطب دکتر چسبانده شده بود هنوز ستون خالی داشت، اسم بیمار را مینوشتید و بعدازظهر همان روز برای معاینه به مطب میرفتید و معلوم نبود چه ساعتی نوبت شماست تا پزشک متخصص بیمارتان را معاینه کند. آن روزها موبایل که نبود، تلفنهای ثابت هم به جواهری گرانبها میماندند که هرکسی لیاقت داشتنش را نداشت. این روزها، اما وضعیت مطب برخی پزشکان حاذق و حال و روز بیماران و همراهانشان تفاوت چندانی با آن روزها ندارد.
در حالی که در جیب همه ما یک دستگاه تلفن همراه هوشمند است و حتی بقالی و عطاری سر کوچه سایت فروش آنلاین محصولات خود را راه انداختهاند و همه به فناوری اینترنت پرسرعت مجهز شدهایم، اگر بعدازظهر همین روزهای گرم در شرف تابستان و روزهای پر از نگرانی کرونا سری به مطب پزشکان حاذق شهر بزنید، متوجه خواهید شد که ما جهانسومیها هر کار هم کنیم، باز هم جهانسومی هستیم، حتی پزشکان ما که از دانشگاههای معتبر دنیا دانشآموخته شدهاند.
هفته قبل برای مادرم که سردردهای وقت و بی وقت امانش را بریده است از یک متخصص صاحبنام شهر وقت اینترنتی گرفتم تا ایشان مادر را معاینه کنند و ما هم خیالمان راحت شود. سایت وقتدهی که حالا تعدادشان به قارچهایی میماند که هر روز به آنها افزوده میشود، قرار ویزیت ما را برای ساعت ۱۸ مشخص کرد. ماهم سر ساعت در مطبی بودیم که دورتادورش بیماران بدحال نشسته بودند. وقتی به مادرم نگاه میکردم، خداراشکر حالش از همه آنهایی که آنجا بودند بهتر بود.
خانم منشی گفت که امروز دکتر دیر آمده و شاید شما بعد از ساعت ۱۹ نوبتتان شود و من برای حفاظت بیشتر در برابر ویروس منحوس کرونا با مادر رفتیم تا در خیابان احمدآباد چرخی بزنیم. وقتی سر ساعت به مطب برگشتیم، علاوه بر اینکه جمعیت بیماران تکان نخورده بود، تعدادی از همراهان به دلیل نبود صندلی و تهویه نامناسب سالن انتظار، به پلههای ساختمان پناه برده و روی آنها نشسته بودند. ساعت ۲۰ و ما همچنان منتظر که نوبتمان شود. ساعت ۲۱ و من در حالی که از این شرایط سر به بیابان گذاشتهام مراتب اعتراض خود را با منشی آقای دکتر که علاقه زیادی به کار با موبایلش داشت در میان گذاشتم و کاش آنقدر خونسرد نبود و از روی کلک و فریب هم که شده کمی با من همدردی میکرد. ساعت ۲۱:۱۵، وقتی در مطب وضعیت پشت در اتاق را به سمع و نظر پزشک حاذق رساندم، ایشان گفتند: ما از کسی دعوت نمیکنیم اینجا بیاید. سایتهای نوبتدهی بدون هماهنگی با ما به بیماران وقت میدهند!
دیدم اعتراض بیفایده است و گویا آخرین روزهای بهار ۱۴۰۰ هیچ تفاوتی با روزهای پرشمار دهههای ۷۰ و ۸۰ نکرده و به قول آقای دکتر، هر وقت میخواستی وقت بگیری حضوری به مطب مراجعه کن. در راه برگشت به خانه به این فکر میکردم که چرا پزشکان به جای آنکه در استفاده از فناوری پیشگام باشند و در شرایط کرونا فضایی را در مطب فراهم کنند تا بیماران و همراهانشان دستکم خیالشان از کرونا راحت باشد، که ناگهان پیامکی من را به خودم آورد: با خرید اینترنتی از محصولات ما ۳۰ درصد تخفیف دریافت کنید و از کرونا در امان باشید. محصولات بهداشتی و آرایشی!