فیلم قاتل وحشی، ساخته حمید نعمت‌الله به جشنواره فجر می‌رود؟ برنامه کنسرت خوانندگان پاپ در زمستان ۱۴۰۳ بهنوش طباطبایی و حامد بهداد با «گیس» به جشنواره فجر می‌روند ویدئو | منصور ضابطیان در «آپارات» میزبان ستارگان دوران مدرن می‌شود ویدئو | بخش هایی از گفتگوی جنجالی محمدحسین مهدویان با هوشنگ گلمکانی حادثه در تنکابن | یادی از مرحوم منوچهر حامدی خراسانی، بازیگر سینما و تلویزیون تمدید مهلت ارسال اثر به نوزدهمین جشنواره بین‌المللی شعر فجر به نام مادر | مروری بر مشهورترین مادر‌های سینمای پس از انقلاب اسلامی بومیان جزیره سی پی یو آموزش داستان نویسی | شکل مولکول‌های جهان (بخش اول) همه چیز درباره فیلم گلادیاتور ۲ + بازیگران و خلاصه داستان نقش‌آفرینی کیانو ریوز و جیم کری در یک فیلم کارگردان فیلم ۱۰۰ ثانیه‌ای ردپا: پیام انسانی، رمز موفقیت در جشنواره‌های جهانی است اسکار سینمای اسپانیا نامزدهای خود را معرفی کرد برج میلاد، کاخ چهل و سومین جشنواره فیلم فجر شد آمار فروش سینمای ایران در هفته گذشته (٢ دی ١۴٠٣) استوری رضا کیانیان در واکنش به بستری‌شدن محمدعلی موحد و آلودگی هوا + عکس
سرخط خبرها

گپ و گفت با آزاده عبدی فرد، برگزیده بخش روایت نگاری جایزه ادبی مشهد

  • کد خبر: ۷۲۱۰۲
  • ۰۶ تير ۱۴۰۰ - ۱۲:۳۱
گپ و گفت با  آزاده عبدی فرد، برگزیده بخش روایت نگاری جایزه ادبی مشهد
نام آزاده عبدی فرد، پیش از این یعنی از سال ۱۳۹۷ نیز در چند جشنواره ادبی مطرح شده بود؛ او در فهرست اسامی نامزد‌های نیمه نهایی جایزه ادبی «هزار و یک شب» و جایزه ادبی «خطه دشتستان» قرار داشته است. گپ وگفت ما با این مهندس فعال در صنایع نفت و گاز و علاقه‌مند به ادبیات در ادامه می‌آید.

سمیرا شاهیان | شهرآرانیوز - «رسیدم به تختی اواسط سالن، که مرد جوانی روی آن دراز کشیده بود. صورت لاغر و ترکیب پوست تیره و ریش بلندش، من را یاد عکس‌های دسته جمعی پدرم و هم رزم هایش در کردستان می‌انداخت. عکس‌هایی که خیلی هایشان را با همان دوربین یاشیکای جلد چرمی خودش گرفته بود. در بیشتر عکس‌ها ردیف ایستاده بودند و اگر تیزی آفتاب ناچار به اخمشان نکرده بود، صورت هایشان به خنده باز بود.

با لبخند گفت: «من دست ندارم، خودت شیرینی رو بگذار دهنم». درجا خشکم زد. نمی‌دانستم با این جمله کوتاه و ساده چکار کنم. جلوی چشمانم مشکلی وجود داشت که اندازه اش برای ذهنی هشت ساله زیادی بزرگ بود...»
این بخشی از روایت «بازگشت» به قلم آزاده عبدی فرد، برگزیده بخش روایت نگاری جایزه ادبی مشهد است. او متولد ۱۳۶۴ و دانش آموخته مهندسی صنایع با گرایش تحلیل سیستم‌ها از دانشگاه تهران است.

نام آزاده عبدی فرد، پیش از این یعنی از سال ۱۳۹۷ نیز در چند جشنواره ادبی مطرح شده بود؛ ازجمله می‌توان به جشنواره «تیرگان» اشاره کرد که پذیرای آثار نویسندگان فارسی زبان از کل دنیا بوده و اثر آزاده عبدی فرد در مجموعه آثار منتخب آنجا به چاپ رسیده است. همچنین نام او در فهرست اسامی نامزد‌های نیمه نهایی جایزه ادبی «هزار و یک شب» و جایزه ادبی «خطه دشتستان» قرار داشته است.

گپ وگفت ما با این مهندس فعال در صنایع نفت و گاز و علاقه‌مند به ادبیات در ادامه می‌آید.


علاقه‌مند به داستان کوتاه

آزاده عبدی فرد، از علاقه اش به ادبیات می‌گوید: به غیر از حضور داشتن در محافل نقد و خوانش شعر، همیشه به داستان کوتاه علاقه داشتم. همیشه یکی از سرگرمی هایم همشهری داستان بود و هر ماه بی صبرانه منتظر بودم تا داستان‌های کوتاه و روایت هایش را بخوانم، اما جرئت تولید اثر نداشتم. تا اینکه پنج سال پیش بدون اینکه انتخاب خاصی داشته باشم طرح نوشتم. بیشتر طرح‌ها جنس روایی و نیاز به پردازش داشت.


او ادامه می‌دهد: از سه، چهار سال پیش در کلاس‌های داستان نویسی کوروش اسدی شرکت کردم که با مرگ او کلاس‌ها تعطیل شد، اما بعد از وقفه ای، از آنجا که علاقه مندی به نوشتن داستان کوتاه و روایت نویسی در من ایجاد شده بود در کلاس داستان نویسی پیشرفته کاوه فولادی نسب شرکت کردم و موضوعاتی که فکر می‌کردم به درد داستان کوتاه یا شکلی از روایت یا جستار می‌خورد را یادداشت می‌کردم.


او می‌گوید: من همیشه از هواداران آقای احسان عبدی پور بودم و، چون به نوع نوشتار او علاقه داشتم، کارهایش را دنبال می‌کردم. وقتی متوجه شدم او دبیر بخش روایت نگاری است با شوق بیشتری یکی از آثارم را سروسامان دادم و برای رویداد جایزه ادبی ارسال کردم.


به گفته این برگزیده اتفاق خوبی که در اختتامیه مراسم رقم خورد این بود که آقای عبدی پور یک پاراگراف از ناداستانش را خوانده: فکر می‌کنم هیچ وقت این حس به عنوان تجربه شیرین برایم تکرار نمی‌شود.


آغاز راه؛ حضور در انجمن‌های شعر

اما پیش از ورود عبدی فرد به حوزه روایت نگاری، نخستین فعالیت‌های ادبی او در حوزه شعر بوده است. او از سال‌های ۸۷-۸۶ با حضور در انجمن شاعران ایران به شعر علاقه مند می‌شود. او تعریف می‌کند:، چون زیر ۳۰ سال داشتم برای ورود به انجمن، در آزمون ورودی شرکت کردم؛ باید تعدادی از اشعارم را می‌فرستادم تا در صورت تأیید، عضو انجمن یاد شده می‌شدم. اولین فعالیت هایم از خانه شاعران و انجمن شاعران جوان شکل گرفت. چند سال در جلسات نقد شعر با مدیریت ساعد باقری شرکت کردم.

 

خانم سالاروند که کتاب شعرش در جایزه ادبی مشهد حائز رتبه شد، دبیر نشست بود و گاهی اوقات هم سهیل محمودی در کنار ساعد باقری بود. ماحصل فعالیتم تعدادی غزل، شعر نو از جنس نیمایی و سپید شد، اما به اینکه بخواهم کتابی چاپ کنم جدی فکر نمی‌کردم، چون من همیشه درگیر شغلم بودم و انرژی و وقت کافی برای موضوعی مثل سرودن شعر نداشتم.


او می‌گوید: یکی، دو جلسه در خوانش و نقد شعر بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان شرکت کرده و دو اثرم را در آنجا خواندم. مدتی بعد از بنیاد شعر و ادبیات داستانی با من تماس گرفتند و کتاب گزیده آثار اعضای پایگاه نقد شعر را به عنوان تقدیر برای من ارسال کردند. آنجا بود که متوجه شدم دو شعرم از سوی بنیاد که در حال جمع آوری اشعار معاصر از اعضای پایگاه نقد شعر بوده، چاپ شده است. تجربه شیرینی بود و هنوز هم به چشم یک اتفاق کوچک دلنشین نگاهش می‌کنم، زیرا عده‌ای تلاش می‌کنند با سرمایه شخصی مجموعه شعر چاپ کنند، اما این اتفاق برای من بدون درخواستی رقم خورد.


به نوشتن رمان فکر می‌کنم

«دوست دارم یک مجموعه جستار روایی به چاپ برسانم. به جد دنبال نوشتن رمان هستم و طرح آن را هم پی ریزی کرده ام.» این اهداف ادبی عبدی فرد برای آینده است و می‌گوید: قصد ندارم از نوشتن دست بکشم، زیرا در هفت، هشت سال گذشته، کاری که حالم را خوب می‌کرد و باعث می‌شد مسائل سخت را تحمل کنم، نوشتن بود. جادوی کلمات را آن‌هایی که در دنیای ادبیات فعال هستند، درک می‌کنند. این کلمات جان دارند و می‌توانند حال شما را تغییر دهند.


او ادامه می‌دهد: وقتی کلمات را کنار هم قرار می‌دهید، حس زیبای خلق کردن می‌تواند شما را به آرامش برساند. دغدغه من برای نوشتن رمان، فضا‌هایی است که یک دختر دهه شصتی از مدرسه تا دانشگاه و بقیه مراحل زندگی آن‌ها را تجربه می‌کند. من و هم دوره‌ای هایم به مرور زمان در زندگی مان تغییر کرده ایم و به بینش‌هایی رسیده ایم، دوست دارم این فضا را بازتعریف کنم. ساختار رمانم را طراحی کردم و باید نوشتن آن را شروع کنم.


جستارنویسی خوشحالم می‌کند

علاقه مندی عبدی فرد به روایت‌هایی از جنس جستار بیشتر است، زیرا براین باور است: در داستان تخیل می‌کنید و کسی یقه شما را نمی‌گیرد برای تخیلی که داشتید، اما جستار را بر مبنای واقعیت می‌نویسید که این کار را سخت و از طرفی جذاب می‌کند. شما در واقع نوع نگاهتان به واقعیتی که اتفاق می‌افتد را می‌نویسید و یک چالش ذهنی دارید که واقعیت را به چه شکل می‌خواهید روایت کنید. او می‌گوید: علاقه من به ناداستان در بخش جستار و جستارروایی و روایت، با خواندن آثار محمد قائد شکل گرفت. همچنین ترجمه‌هایی ازآثار دیوید فاستر والاس که یک جستارنویس مشهورآمریکایی است را می‌خواندم و به این نتیجه رسیدم اگر جایی در ادبیات من را خوشحال کند جستار نوشتن است.


هنوز دلبسته مشهد هستم

او می‌گوید: از سمت پدرومادر اردبیلی هستم، اما در مدتی که خانواده ام به دلیل شرایط شغلی پدرم ساکن مشهد بوده اند من و برادرانم در این شهر متولد شده ایم. با اینکه از ۱۰ سالگی ساکن تهران هستم، مشهد را خوب می‌شناسم و هنوز دلبستگی‌هایی در این شهر دارم که به گمانم در شهر دیگری آن فضا‌ها برایم تکرار نمی‌شود.


منتخب بخش روایت نگاری جایزه ادبی مشهد خاطرنشان می‌کند: مسئولان برگزاری این رویداد، نگاه جامعی داشتند طوری که از رمان و کتاب شعر چاپ شده تا نخستین آثار ادبی منتشر نشده را در رقابت‌ها شرکت دادند و من علاقه‌مند شدم در این جشنواره شرکت کنم. مهم‌تر این بود که این جشنواره بخش «ناداستان» داشت، زیرا در مقایسه با دیگر ژانر‌های ادبی و به خصوص در قسمت جستار و جستار روایی، کمتر شناخته شده است و این مهم یک نکته مثبت برای این رویداد ادبی بود.

 

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->