به گزارش شهرآرانیوز؛ ..افراد بزرگ دیگری نیز اهل مشهد هستند که باید در راس آنها به رهبر انقلاب اشاره کنیم. در میان بزرگان غیرسیاسی هم باید از فردی مثل محمدرضا شجریان یا مهدی اخوان ثالث یاد کنیم که البته عملکرد آنها همیشه آثار سیاسی هم داشته است.
«در مجلس و دولت، روسا اهل خراسان / هم رهبر فرزانه ما اهل خراسان / فرمانده قدس است خدا اهل خراسان / پس لشکر عشاق رضا اهل خراسان / هم مادر مداح شما اهل خراسان / شد روز یمانی و خراسانی این راه / هنگام ظهور است مگر یا ولی الله».
این شعر را حسین طاهری، مداح جوان تهرانی و البته پسر محمدرضا طاهری، مداح پیشکسوت، در مراسمی برای تولد امام رضا و البته پس از پیروزی سیدابراهیم رئیسی در انتخابات ریاست جمهوری خوانده است.
نشانهای از اینکه مشهد، حالا دیگر قطعا به پایتخت سیاست در ایران تبدیل شده است. این پایتختی چگونه به دست آمده است؟ مشهد چه داشته که تا این حد، چهره سیاسی به ایران تحویل داده تا جایی که اگر به جای رئیسی، قاضیزاده هاشمی یا جلیلی هم رئیس جمهور ایران میشدند؛ روسای هر سه قوه ایران مشهدی بودند. باید از تاریخ شروع کنیم.
یک: از ابومسلم تا خواجه نظام: ماجرا را خیلی به دل تاریخ نمیبریم. تنها چند اسم میگوییم که خاطرتان باشد، سیاست و حکومت در این منطقه یعنی خراسان بزرگ ریشه دارد. از ابومسلم خراسانی میگوییم که عامل براندازی حکومت امویان بود و پیوندی میان عباسیان، حکومت بعدی اسلامی، با اهل خراسان ایجاد کرد که خود زمینهساز مهاجرت تاریخی امام هشتم شیعیان به مشهد شد. کمی بعدتر غزنویان را داریم که مرکز حکومتشان در خراسان بزرگ بوده است و بعد از آن حکومت سلجوقیان با وزیر شناخته شدهشان یعنی خواجه نظام الملک طوسی. ماجرای چنگیز و حمله مغول به نیشابور و بر هم زدن یک نظم فوقالعاده سیاسی – حکومتی که در آنجا حاکم بود و ویران کردن آن آبادانی هم که دیگر گفتن ندارد.
دو: حکایت دختران قوچان: اما در دوره معاصر، مشهد هم یکی از پایگاههای جنبش مشروطه بوده است. تظاهرات مردم علیه آصف الدوله در اردیبهشت ۱۲۸۴ و در جریان خراجگیری او و بعد حکایت «دختران قوچان» و البته اولین جسارتی که به حرم امام رضا با گلوله شده است؛ در خاطر مانده است. ماجرا این بود که آصفالدوله، مالیات در خراسان را از ۵ تومان به ۲۰ تومان رساند و وقتی مردم آن را پرداخت نکردند دستور داد در ازای گرفتن مالیات از مردم برخی مناطق خراسان، دختران آنها را به اسیری بگیرند و به ترکمانان ماوراءالنهر بفروشند. (خانم افسانه نجمآبادی، استاد مطالعات جنسیت در دانشگاه هاروارد، در این زمینه کتابی دارند که در ایران نیز ترجمه و منتشر شده است).
سه: وقتی روسها به گنبد گلوله زدند: از وقایع پس از مشروطه، نمیتوان، از حمله قزاقان روسی مستقر در مشهد به حرم امام رضا گذشت. این نیروها در واقع، طبق قرارداد ۱۹۰۷ که ایران را به دو نیم تقسیم کرده بود در مشهد مستقر شده بودند. در خرداد ۱۲۹۰، مورگان شوستر آمریکایی که خزانهدار کل ایران بود یک نیروی نظامی برای وصول مالیات از افراد به اصطلاح کله گنده تشکیل داد و یک افسر انگلیسی را به این سمت منصوب کرد ولی روسها، آن را نپذیرفتند و اولتیماتوم دادند که ظرف دو روز باید این نیرو منحل شود و پس از بیاعتنایی به این خواسته، مخالفان این واقعه را که در حرم گردآمده بودند به توپ بست و خسارات سنگینی به حرم وارد کرد.
چهار: آقای بهار: در میان شخصیتهای مشهور آن دوره باید به ملکالشعرای بهار اشاره کنیم که متولد ۱۲۶۵بود. پدرش میرزا محمدکاظم صبوری، ملکالشعرای آستان قدس رضوی در زمان ناصرالدین شاه بود؛ مقامی که پس از درگذشت پدر، به فرمان مظفرالدین شاه، به بهار رسید. او از بیست سالگی به صف مشروطهخواهان پیوست و ضمن اینکه در انجمنهای ادبی فعال بود؛ دو روزنامه نوبهار و تازهبهارش را هم در این شهر منتشر کرد و بعد از آن هم از حوزه انتخابیه درگز، سرخس و کلات به مجلس راه پیدا کرد.
پنج: پسیان یاغی: نمیشود به کلنل محمد تقی خان پسیان هم اشاره نکنیم. کسی که از نظامیان اواخر دوره قاجاریه بود و در کودتای ۱۲۹۹ به ترکیب سیدضیاءالدین طباطبایی و رضاشاه کمک کرد تا قاجاریه را براندازند و به حکومت پهلوی برسند ولی وقتی ورق برگشت و سید ضیاء مورد بغض قرار گرفت و قوام روی کار آمد، پسیان نیز مورد غضب قرار گرفت و پس از آنکه او به عنوان فرمانده ژاندارمری خراسان، حکومت شبه خودمختار جمهوری خراسان را تشکیل داد؛ با او برخورد نظامی شد و سرش، توسط کردهای قوچان جدا شد.
شش: ماجرای گوهرشاد: سرتان را با تاریخ خیلی دور درد نیاوریم ولی نمیتوانیم به وقایع مهم سیاسی دوران رضاخانی اشاره نکنیم. وقتی رضاپهلوی مثلا برای مدرنیزاسیون جامعه ایران دستور داد مردم باید لباس متحدالشکل بپوشند و کلاه شاپو یا پهلوی بر سر گذارند و وقتی مردم به این مصوبه اعتراض و در مسجد گوهرشاد تحصن کردند؛ به آنها حمله کرد و عده زیادی را کشت که حتی در برخی قولهای اغراقشده به ۱۶۰۰ نفر هم میرسد. (این واقعه در ایران به اعتراض نسبت به کشف حجاب مشهور شده که از نظر تاریخی صحیح نیست).
زمینه تحرک سیاسی اگرچه در مشهد و خراسان وجود داشت ولی در دوران معاصر ما و بهطور مشخص در دوره پهلوی دوم، ریشههایی درون این خاک قرار گرفته که زمینهساز حضور چهرههای سیاسی مختلفی از این شهر در سطح حاکمیت شدند.
هفت: تشکلهای سیاسی- مذهبی: انجمن پیروان قرآن، انجمن تبلیغات اسلامی و کانون نشر حقایق اسلامی سه تشکل سیاسی- مذهبی هستند که در دهه ۲۰ و ۳۰ شمسی در مشهد بهوجود آمده و بخشی از بار دو نهاد مذهب و سیاست را به دوش کشیدند. اولی را علیاصغر عابدزاده تاسیس کرده بود و دومی را عطاءالله شهابپور و رئیس سومی، محمدتقی شریعتی است. (چون تا اینجا نام محمدتقی را زیاد شنیدید بد نیست بگوییم که محمدتقی در واقع نام و لقب امام جواد، فرزند امام رضا است و از اینرو این نام در خراسان خیلی رایج است). به این تشکلها البته باید انجمن حجتیه را هم اضافه کرد.
هشت: حوزه علمیه خراسان: ریشه دیگر، حوزه علمیهای بود که در دوران رضاشاهی، محدود شده بود و بعد از آن دوران با حضور یک شخصیت جدید، احیا شد. در سال ۱۳۳۲ علمای مشهد در جهت تقویت این حوزه و جلوگیری از مهاجرت طلاب با استعداد و مدرسان مشهد به شهرهایی چون قم و نجف، با امضای طوماری ازآیتالله العظمی سیدمحمدهادی میلانی، (که در آن زمان در کربلا بهسر میبرد) درخواست کردند به مشهد مهاجرت کند و بهتدریس در حوزه این شهر بپردازد. میلانی در ۱۳۳۳ش به مشهد وارد شد و به دعوت و اصرار علمای این شهر در مشهد ماند و در مدت ۲۲ سال، در عمل ریاست حوزه علمیه مشهد را برعهده و در جایگاه مرجعیت قرار گرفت و با وجود آنکه چندان سیاسی نبود؛ نامش در برخی وقایع سیاسی مثل صدور فتوای قتل حسنعلی منصور، به چشم میخورد.
۹ : مساجد و روحانیت: مساجد مختلفی در مشهد، پایگاه فعالیت سیاسی بودند اما نام دو مسجد، بهتبع حضور رهبر انقلاب در آنها بیش از هر مسجد دیگری به چشم میخورد: مسجد امام حسن مجتبی و مسجد کرامت.
۱۰: سپاه: جنگ تحمیلی عراق نیز، باعث جوانه زدن ریشه دیگری از زمین مساعد خراسان شد. لشکر ۵ نصر و ۲۱ امام رضا در طول جنگ تحمیلی در دل تشکیلات سپاه بهوجود آمد و از آنسو، لشکر ۷۷ خراسان ارتش هم آنقدر، عملکرد موفقی در جنگ داشت که به لشکر همیشه پیروز خراسان تغییر نام داد و عملیات شکست حصر آبادان به افتخار حضور این لشکر از خراسان و حماسهسازی آنها به عملیات «ثامنالائمه» نامگذاری شد.
۱۱ : روشنفکران دینی: از فریمان تا مزینان، ۴ ساعتی با خودرو راه است. به فاصله حدود ۱۴ سال در این دو شهر، دو متفکر زاده شدند که بیتردید میتوان آنها را از افراد موثر در انقلاب ایران از نظر فکری و عملی دانست. اولی مرتضی مطهری بود که متولد سال ۱۲۹۸ بود در فریمان که نزدیک مشهد است و دومی علی شریعتی، فرزند محمدتقی شریعتی متولد سال ۱۳۱۴ در مزینان که بهعنوان چهرهای در میانه مطالعات چپ و اسلامی شناخته میشود و آثار مکتوب و سخنرانیهایش، نسلی انقلابی متولد کرده است. محمدرضا حکیمی هم که وصی دکتر علی شریعتی است برای نشر آثار او و این روزها در بستر بیماری است، در همین سال در مشهد متولد شده است.
۱۲: رهبران: بیتردید مهمترین چهره سیاسی معرفی شده از خطه خراسان در عالم سیاست ایران، آیتالله سیدعلی خامنهای است که در حال حاضر ۳۲ سال است رهبر ایران هستند. واعظ طبسی که به مدت ۳۷ سال تولیت آستان قدس رضوی بوده، یکی دیگر از این افراد است. او در هشتاد سالگی در سال ۹۴ فوت کرد. سیدابراهیم رئیسی، که حالا رئیس قوه قضائیه و رئیسجمهور منتخب ایران است، متولد سال ۱۳۳۹ در محله نوغان مشهد است. او البته در حوزه علمیه مشهد، درس چندانی نخوانده و محصل حوزه علمیه قم است و از ۲۰ سالگی هم که وارد عالم قضا شده است.
۱۳ : سیاستمداران: سعید جلیلی هم اهل مشهد است، هرچند که او هم وقتی، به سعید جلیلی تبدیل شده که در دانشگاه امام صادق پذیرفته شده و از مشهد به تهران آمده است. اما اصلیترین چهرههای سیاسی این سالهای مشهد یکی سیداحمد علمالهدی (پدر زن ابراهیم رئیسی) بهعنوان امام جمعه این شهر از سال ۱۳۸۴ بوده است و بعد از آن مثلث نمایندگان رادیکال آن یعنی پژمانفر، کریمی قدوسی و قاضیزاده هاشمی.
البته در سالهای قبل، محمدرضا فاکر و حمیدرضا ترقی (عضو فعلی موتلفه) نیز از سیاستمداران مشهور این شهر بودند و از جناح چپ نیز صرفا علی تاجرنیا را داریم که دانشجوی دانشگاه علوم پزشکی مشهد بود و بعدها به نماینده مردم این شهر تبدیل شد. البته محمدعلی ابطحی هم هست که خواهرزاده شهید هاشمینژاد است و مدتی رئیس دفتر سیدمحمد خاتمی بود. درباره قاضیزادههای هاشمی البته باید بیش از این صحبت کنیم. خاندان بزرگی در فریمان. امیرحسین قاضیزادههاشمی که کاندیدای انتخابات بود؛ پسرعموی سیدحسن قاضیزادههاشمی (وزیر سابق بهداشت) و برادر احسان قاضیزادههاشمی (نماینده کنونی مجلس) است.
۱۴: فرماندهان: در میان فرماندهان نظامی هم محمدباقر قالیباف را باید یاد کنیم که فرمانده لشکر ۵ نصر بود و البته الان به دنیای سیاست رفته و البته سردار اسماعیل قاآنی که باز هم از همین لشکر برخاست و در حال حاضر فرمانده نیروی قدس سپاه است. در میان فرماندهان شهید هم، محمود کاوه از شهدای شاخص مشهد است. در میان فرماندهان ارتشی هم باید به سرلشکر عطاءالله صالحی؛ جانشین پیشین رئیس ستاد کل نیروهای مسلح و فرمانده سابق کل ارتش و سرتیپ احمدرضا پوردستان؛ رئیس مرکز مطالعات راهبردی ارتش و فرمانده پیشین نیروی زمینی ارتش، اشاره کنیم که هر دو مدتی از فرماندهان لشکر ۷۷ همیشه پیروز خراسان بودند.
منبع: روزنامه هفت صبح