ماجرای قتل هولناک خیابان سیدی مشهد | برادر عصبانی خواستگار خواهرش را با چاقو کشت ماجرای گروگانگیری ۳ میلیاردی در مشهد حکم قتل غیرعمد برای مردی که شوهر سابق همسر صیغه‌ای خود را کشت خودکشی پسر خانواده راز قتل پدر را برملا کرد هشدار سازمان امدادونجات درباره باد‌های ۱۲۰ روزه سیستان و وقوع باد و گردوخاک در شرق کشور تاکید وزیر بهداشت به استفاده از تمام ظرفیت‌ها در بهبودی مجروحان حادثه تروریستی زاهدان کسب مدال طلای مسابقات علوم نوجوانان توسط دانش‌آموزان ایرانی افتخارآفرینی تیم ایران در المپیاد جهانی زیست‌شناسی | درخشش نام علی‌اکبر نورالهی، دانش‌آموز مشهدی بین ۳ مدال طلا کشف مقبره ۳۸۰۰ساله یک جنگجو در آذربایجان دادستان کل کشور: برای مبارزه قاطع با فساد باید از فساد مبری بود این متهم کلاهبردار حرفه‌ای را شناسایی کنید + عکس مرگ مشکوک یک سالمند تحت پوشش بهزیستی در زنجان فراخوان طراحی تمبر یادبود «به نام ایران» تعریق همیشه به علت گرما نیست و ممکن است نشانه ای از بیماری باشد نجات یک قلاده پلنگ به کمک مرزداران آستارا (۴ مرداد ۱۴۰۴) مشاهده دو قلاده یوزپلنگ آسیایی دیگر در یوزکنام پل ابریشم (۴ مرداد ۱۴۰۴) راه‌اندازی میز هدایت تحصیلی با کمک مشاوران متخصص بیانیه وزارت دادگستری در محکومیت حمله تروریستی به دادگستری زاهدان فرایند داوری و ارزشیابی بسته‌های تربیت و یادگیری کودکستان‌ها آغاز شد (۴ مرداد ۱۴۰۴) نتایج اولیه آزمون ارشد علوم پزشکی اعلام شد (۴ مرداد ۱۴۰۴) درباره دوچرخه‌های اشتراکی مشهد و صرفه جویی روزانه ۱۰۰۰  لیتری سوخت | باید و نباید‌های بایدو سیگار دست دوم و سوم را جدی بگیرید پلمب کارگاه تولید غیرمجاز محصولات بهداشتی و آرایشی در مشهد (۴ مرداد ۱۴۰۴)+فیلم نگاهی به راهکارهای تاب‌آوری در شرایط بحران و استرس زا چه ساعاتی نباید زیر نور آفتاب باشیم؟ موفقیت طب سنتی در کاهش علائم آلرژی‌های فصلی افزایش ۱۳ درصدی مبتلایان به آرتریت روماتوئید خراسان رضوی در جمع زلزله‌خیزترین استان‌های کشور طی هفته گذشته (۴ مرداد ۱۴۰۴) کشف ۱۱۲ ماینر غیرمجاز از یک کارگاه صنعتی در مشهد
سرخط خبرها

در ستایش زندگی، رودررو با مرگ

  • کد خبر: ۷۵۵۱۲
  • ۲۰ بهمن ۱۴۰۰ - ۱۴:۱۷
در ستایش زندگی، رودررو با مرگ
چیست در پس تجربه این همه نزدیکی به مرگ که آدمی را چنین شیفته زندگی می‌کند؟!
الهام یوسفی | شهرآرانیوز؛ جایی در فیلمی که اسمش یادم نمی‌آید، «بدمن فیلسوف» به شکار تازه‌اش رو می‌کند و می‌گوید: «زندگی را دوست داری؟!» شکار ترسیده و مضطرب وقتی فشار لوله تفنگ را زیر گلویش حس می‌کند و چشمانش از اشک خیس و از ترس ملتهب است سرش را تکان می‌دهد که یعنی «بله دوست دارم!». بدمن که زل زده توی چشم‌های مردی که با مرگ اندازه یک فشار انگشت فاصله دارد، می‌گوید: «هرچه فاصله‌ات با مرگ کمتر بشه، بیشتر می‌فهمی زندگی رو دوست داری و حالا این رو مدیون منی.»
 
بیش از دو سال می‌گذرد از روزی که مرگ در قامت ترسناک بیماری، چون روحی سرگردان، اطراف زندگی‌های پر از روزمرگی و کسالت ما می‌گردد. شبح مرگ زندگی ما را دگرگون کرده. هرچه هست دیگر هیچ چیز مثل سابق نیست. گاه از دور می‌بینیمش که سلاحش را گذاشته روی شقیقه‌ای و ما نمی‌دانیم شلیک خواهد کرد یا نه! اما راستش تماشاچی بودن با بازیگر صحنه بودن خیلی فرق دارد. آن بدمن فیلسوف خیلی درست می‌گفت. خوب که نگاه کنیم ما به مرگ با همه ترسناکی و بی‌رحمی‌اش مدیونیم، چون اگر آن اسلحه کذایی‌اش نبود، زندگی عیارش را از دست می‌داد. چیست در پس تجربه این همه نزدیکی به مرگ که آدمی را چنین شیفته زندگی می‌کند؟! انگار که کور باشی و بینا شوی.
 
کرونا غم‌انگیزترین بیماری قرن است. بیماری تنهایی و طردشدگی است. تو آن آدمی نیستی که دیگران دل‌خوشانه و غوطه‌ور در اشک به بالینت بیایند و دستت را در دست بگیرند و آخر قصه هم در آغوش کسی که دوستش داری غزل خداحافظی را بخوانی! تو مجبوری به جدایی و حتی بدنت پس از مرگ، جسدی آلوده و ترسناک است که در اوج تنهایی و غربت به خاک سپرده خواهد شد. با این اوصاف، وقت آن نرسیده که توصیف مرگ را رها کنیم و از زندگی بگوییم؟! من درست همین ۲ هفته پیش وقتی که فشار اسلحه مرگ را روی شقیقه ام احساس کردم فهمیدم این دوری و انزوای ناخواسته، این ۲ هفته بریدگی از هر آنچه اسمش زندگی است، می‌تواند زمان را متوقف کند، انگار حفره‌ای سیاه این تن و بدن رنجور را درون خود بکشد.
 
«تن‌هایی وجودی» که در هیاهوی کار و درس و مهمانی و مشغله، وقت هم‌صحبتی با من را نداشت، از همان حفره تاریک سر برآورد و رودررو، توی چشم‌هایم زل زد و گفت: «تو نیز خواهی مرد! شاید به همین زودی و از همین درد و در تنهایی مطلق.» و این مکالمه، دردناک‌ترین مکالمه هر آدمی با خویشتن است، با خویشتنی که تلخ‌ترین واقعیت هستی ما را در تلخ‌ترین شرایط روحی و جسمی به رخمان می‌کشد: واقعیت مرگ خودمان را.
تجربه غریب چنین هم‌نشینی چه می‌تواند باشد برایم، جز دوست‌تر داشتن زندگی؟! حالا که جهان می‌تواند این‌چنین ترسناک و خالی باشد، دستانمان را به سمت زندگی و چیز‌های ساده و کوچک و شکوهمندش دراز کنیم. این تنها راه رهایی از مرگ است: «به غایت توانایی زندگی کردن!» دوست داشتن، تماشا کردن جهان، در آغوش کشیدن همه آن‌هایی که دوستشان داریم.
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->