تبلتت شارژ داره؟ حواست هست خانمتون چی میگه؟ خدای من! معلمت داره درس میده. تو داری چت میکنی؟! چرا گریه میکنی؟! جا موندی خب. چرا خوابیدی و وارد کلاس نمیشی؟! و ....
این جملات و صدها جمله مشابه دیگر با چاشنی حرص خوردن و ناراحتی و پرخاش و گاهی برخوردهای تند، نمونه بخشی از مراوده روزمره سال تحصیلی ۹۹-۱۴۰۰ میان مادرها و فرزندان دانشآموزشان بود که گفتند و شنیدند تا سرانجام به پایان رسید. برخی مادرها حتی از این سال تحصیلی با عنوان کابوسی یاد میکنند که بیصبرانه منتظر پایان آن بودند. بسیاری از آنان چه شاغل چه خانهدار پابهپای فرزندان خود دوره تحصیلی امسال را مرور کردند و روز معلم را به یکدیگر تبریک گفتند. حالا چند روزی از پایان امتحانات خرداد گذشته است. شاید روزهای نخست، همه ما از آغاز تابستان و پایان درس و مدرسه بچهها، درست مانند کودکی خودمان شادمان بودیم، اما در ادامه مادرمعلمی، باز هم با مشکلات جدیدی برخورد کردیم.
«سرت رو از گوشی بیار بیرون! کور میشی! میخوای تا آخر تابستون بشینی گوشه اتاق و چت کنی؟ چرا نمیآی تو جمع؟!» و ....
پس از گذشت فقط چند روز از پایان امتحانات، این جملات جدید میان مادرها و فرزندانی که به دلیل شیوع کرونا برایشان برنامهای تعریف نکردهایم، جایگزین عبارات قبلی شده و دلهره و پریشانی تازهای جای شرایط پیشین را گرفته است. هرچند تابستان سال پیش را هم تا اندازهای با همین مدل گذراندیم، امسال دیگر کل ریش و قیچی گوشی و تبلت دست بچههاست و خسته از بیبرنامگی مداوم، خود را به دنیای مجازی سپردهاند. بسیاری از خانوادههایی که سابق بر این فرزندان خود را از فضای مجازی دور نگاه میداشتند و تلاش میکردند با برنامههای آموزشی و پرورشی مناسب، آینده روشنی برای آنها رقم بزنند، با مدل تحصیل آنلاین، بهاجبار با دست خود فرزندشان را در دل دنیای مجازی رها کردند. بسیاری سعی کردند با اشتراک فضاهای مورداستفاده خود با بچهها بر کار آنها نظارت داشته باشند که با جایگزین شدن اپلیکیشنهای خاص دستوری آموزش و پرورش به جای فضاهای مورد استفاده عموم، دستشان از دنیای کودکان و نوجوانانشان کوتاه شد و نظارتها کمرنگ. دانشآموزان از این راه با دیگرانی ناشناخته رابطه مجازی دوستانه برقرار و به استفاده از تلفن همراه و تبلت هم عادت کردند.
اکنون برای خانوادهها این مهم جای نگرانی دارد که چهگونه عادتی را که در یک سال به وجود آمده است در چند روز میشود سر و سامان داد، آنهم در شرایطی که هیچ جایگزین مناسبی برای آن نمیتوانیم تعریف کنیم. اگر در کلاسهای اوقات فراغت برخط ثبتنامشان کنیم باز هم آنها را به همان راه رفته سوق دادهایم و چنانچه این کار را نکنیم، از آموزشهای اثرگذار و مهم اوقات فراغت بازمیمانند و عمر به بطالت خواهند گذراند.
از آنجا که بچههای این روزگار با روحیات و الزامات دنیای نو رشد یافتهاند، به گونهای که حتی کتاب را در فضای مجازی میخوانند و میشنوند، بهیقین نمیتوانیم انتظار داشته باشیم مانند کودکی خودمان با ساخت کاردستی و کارهای سادهای از این دست، مدت زیادی سرگرم بمانند یا روزآمد رشد کنند؛ بنابراین باید برای گذران تابستانی مفید، تا حل مشکل کرونا به نحوی که سلامتیشان هم به خطر نیفتد، چارهای جدی اندیشید تا وقتی فرزندمان را با فشار و تهدید و تشویق از پای تبلت و گوشی بلند کردیم، پاسخ مناسبی برای «خب! حالا چهکار کنم؟» داشته باشیم که او را مدت بیشتری از گوشی و تبلت دور نگه دارد، زیرا سلامتی جسمی و روانی بچههای ما با ادامه این رویه با مخاطرات جدی روبهرو خواهند شد، همگی دچار اضافه وزن میشوند و عادت به تنبلی حرکتی، مشکلات اسکلتی و جسمی بسیاری برایشان به دنبال دارد.
چشمهایشان آسیب میبیند و اشعههای مضر دستگاهها خطرات مهلکی در بر خواهد داشت. از این رو، اگر قرار را بر این بگذاریم که ممکن است یک سال تحصیلی دیگر را مانند یکسالونیم گذشته پشت سر بگذاریم، باید دستکم تابستان برای مادران و دانشآموزان فرصتی برای تنفس و تجدید قوا باشد و از سوی دیگر، این درگیری ذهنی و استرس مداوم مادرانی که همپای فرزندانشان در تلاش هستند، تا اندازهای کاهش یابد. قطعا ادامه این روند میتواند به افسردگی و خستگی مادران منجر شود. این موضوع بهیقین دامان خانوادهها را نیز میگیرد و جامعه را دچار خمودگی و ناکارآمدی خواهد کرد.