نگاهی به آثار سعید روستایی به بهانه‌ی صدور پروانه ساخت فیلم جدید «زن و بچه» ارسال فهرست ۱۲۸ فیلم موردتأیید «جشنواره فیلم کوتاه تهران» به دبیرخانه «فجر» وقتی فیلم‌های اجتماعی شبیه هم می‌شوند | نقدی بر فیلم «نبودنت»؛ ساخته کاوه سجادی‌حسینی آموزش داستان نویسی | رج‌های ناتمام (بخش دوم) ماجرای حاشیه‌های اجرای «ترور» ساعد سهیلی در مشهد صفحه نخست روزنامه‌های کشور - سه‌شنبه ۶ آذر ۱۴۰۳ کنسرت «ریچارد کلایدرمن» در ایران + فیلم مروری بر کارنامه هنری داریوش فرهنگ به بهانه سالروز تولدش درگذشت غم‌انگیز سلین‌ حسین‌پور، بازیگر هفت‌ساله مهابادی + علت و فیلم معرفی داوران بخش تئاتر صحنه‌ای جشنواره تئاتر مقاومت + عکس «شارلیز ترون هم» بازیگر فیلم «آینده» نولان شد صحبت‌های معاون سیما درباره ساخت چند مجموعه تاریخی جدید «علی دهکردی» در جمع بازیگر سریال «مهمان‌کُشی» «هرچی تو بگی»، در راه چهل‌وسومین جشنواره فیلم فجر دنباله «میلیونر زاغه‌نشین» ساخته می‌شود نقد و بررسی کتاب «ناخن‌کشیدن روی صورت شفیع‌الدین» در کافه‌کتاب آفتاب
سرخط خبرها

گفت‌وگوی شهرآرانیوز با ۲ اندیشمند علوم دینی درباره واکاوی معارف علوی

  • کد خبر: ۷۵۷۹۷
  • ۰۷ مرداد ۱۴۰۰ - ۱۰:۱۳
گفت‌وگوی شهرآرانیوز با ۲ اندیشمند علوم دینی درباره واکاوی معارف علوی
به مناسبت عید سعید غدیر با دکتر مهدی محقق، اندیشمند برجسته علوم اسلامی و ادبیات فارسی، درباره سیر تدوین نگاشته‌های اسلامی در حوزه امامت و ولایت گفتگو کرده‌ایم. در ادامه نیز دکتر عبدالحسین طالعی تحلیلی بر زیارت غدیریه امام هادی (ع) و ویژگی‌های ولایت امام (ع) ارائه کرده است. مشروح این گفتگو‌ها را در ادامه بخوانید.
امید حسینی نژاد|  شهرآرانیوز - وقت اذان ظهر بود. کاروان حجاج آماده اقامه نماز ظهر شدند. همگی نماز را به امامت پیامبر اکرم (ص) اقامه کردند. پیامبر (ص) خطبه را آغاز کرد. در همان ابتدا سخنان ایشان همه را بهت‌زده کرد، آنجا که فرمودند: «خداوند لطیف و خبیر مرا خبر داد که من به‌زودی (به سوی او) فراخوانده می‌شوم و دعوت او را اجابت خواهم نمود...» همه متوجه شدند که این سفر، آخرین حج پیامبر (ص) خواهد بود و پس از گذشت مدتی همه از فیض حضور این مرد آسمانی محروم خواهند شد. قرار است پیامبر اکرم (ص) سخنانی مهم به یاران خود بگویند. فحوای کلام ایشان نشان‌دهنده این است که این سخنان حساس‌ترین و مهم‌ترین خطبه پیامبر (ص) در طول حیات شریفشان است.
آنجا که خداوند متعال به ایشان فرمود: «فان لم‌تفعل فمابلغت رسالته؛ اگر این کار را انجام ندهی، رسالتت را به انجام نرسانده‌ای.» حاجیان سراپا گوش‌اند. خطبه پیامبر (ص) به اوج خود رسیده است. ایشان فرمود: «ای مردم، آیا من از خود شما به ولایت (سرپرستی) شما سزاوار‌تر نیستم؟» مردم یک‌صدا گفتند: آری‌ای پیامبر خدا. سپس ایشان دستان علی‌بن‌ابی‌طالب (ع) را بالاگرفت و فرمود: «خداوند، ولی من است و من، ولی مؤمنین‌ام و من به خود شما، به ولایت (سرپرستی) شما سزاوارترم. پس هرکس که من مولای اویم، علی مولای اوست.»
حاجیان تبریک‌گویان به نزد علی (ع) آمدند و با خوش‌حالی با ایشان بیعت کردند.
پیامبر اکرم (ع) آخرین اتمام‌حجت را با همه مردم انجام داد و فرمود: «حاضران این پیام را به غایبان برسانند.» این کلام رسول خدا تا به‌امروز به گوش نسل‌های بعدی رسیده است. ۱۸ ذی‌الحجه مصادف با روز بزرگی برای مسلمانان است. روزی که در آن امامت علی (ع) بر همه ابلاغ شد. صحابه پیامبر (ص) در منابع گوناگون اسلامی خطبه غدیر را نقل کرده‌اند. علامه امینی در کتاب «الغدیر» همه نقل‌های صحابه و تابعین را در این‌باره نقل کرده است. علمای شیعه از همان ابتدا نیز کتاب‌هایی در اثبات ولایت علی (ع) تألیف کرده‌اند. به مناسبت عید سعید غدیر با دکتر مهدی محقق، اندیشمند برجسته علوم اسلامی و ادبیات فارسی، درباره سیر تدوین نگاشته‌های اسلامی در حوزه امامت و ولایت گفتگو کرده‌ایم. در ادامه نیز دکتر عبدالحسین طالعی تحلیلی بر زیارت غدیریه امام هادی (ع) و ویژگی‌های ولایت امام (ع) ارائه کرده است. مشروح این گفتگو‌ها را در ادامه بخوانید.



***

سیدمرتضی و شیخ‌طوسی؛ مدافعان امامت درسده‌های میانی

حاضران این پیام را به غایبان برساننددکتر مهدی محقق ۱۰ بهمن ۱۳۰۸ در شهر مشهد و در خانواده‌ای روحانی به‌دنیا آمد. پدرش حاج‌شیخ عباسعلی محقق خراسانی بود. مهدی محقق تا ۹ سالگی در آن شهر بود و سپس در سال ۱۳۱۷ خورشیدی به تهران رفت. در سال ۱۳۲۷ خورشیدی وارد دانشگاه تهران شد و دوره دکترى الهیات را در سال ۱۳۳۷ خورشیدی به پایان رسانید. در سال ۱۳۳۹ خورشیدی پس از شرکت در آزمون دانشیارى، به عضویت هیئت‌آموزشى گروه زبان و ادبیات فارسى دانشگاه تهران درآمد. وی مدت ۱۵ سال ریاست انجمن آثار و مفاخر فرهنگی را عهده‌دار بود.



یکی از القاب امام علی (ع) که در منابع اسلامی نقل شده، «امیرالمؤمنین» است. امیرالمؤمنین، یعنی فرمانروای مؤمنان، از القاب مشهور آن حضرت است. سلیم‌بن‌قیس می‌گوید: «پیغمبر خدا (ص) ۴۰ تن از عرب و ۴۰ تن از غیرعرب را گرد کرد و آنان بر علی (ع) به‌عنوان امیرالمؤمنین سلام کردند و سپس به آنان گفت شما را گواه می‌گیرم که علی برادر من و وزیر من و وارث من و خلیفه من در میان امتم و وصی من و ولى هر مؤمنی پس از من است. سخن او را بشنوید و او را فرمانبرداری کنید.»
 
سیدرضی فصلی از کتاب خود را درباره این قرار داده است که در زمان رسول خدا (ص) على (ع) به‌عنوان امیرالمؤمنین خوانده می‌شده است. از آن جمله حدیثی را از بریدة اسلمی نقل می‌کند که رسول خدا (ص) به یارانش فرمان داد تا به علی (ع) به‌عنوان امیرالمؤمنین سلام کنند. عمربن‌خطاب از آن حضرت سؤال کرد:‌ای پیغمبر خدا! این از سوی خداوند است یا از سوی رسول او؟ حضرت پاسخ داد: هم از خدا و هم از رسول اوست. محمد‌بن‌جریر طبری در حدیثی که به سلمان فارسی می‌پیوندد، نقل می‌کند که سلمان در میان قوم برخاست و گفت:‌ای گروه مسلمانان! شما را به خدا و به رسول خدا سوگند می‌دهم که شاهد بودیدکه رسول خدا فرمود: «سلمان منا أهل البیت.» آنان گفتند: آری سوگند به‌خدا ما این را شهادت می‌دهیم. سلمان گفت من هم شهادت می‌دهم که شنیدم رسول خدا می‌گفت: «على إمام المتقین و قائد الغر المحجلین و هو الأمیر من بعدی.»


تألیفاتی در باب «امامت» در سده‌های نخستین

پس از درگذشت پیامبر اکرم (ص) اختلافات گوناگونی میان مسلمانان پدیدار گشت که مهم‌ترین آن‌ها اختلاف در اصول دین و اختلاف در مسئله امامت بود. اختلاف در اصول از آنجا پیدا شد که مردم درباره صفات خدا و عدالت و کلام او و همچنین قضا و قدر هم‌داستان نبودند و اختلاف در مسئله امامت از آنجا ناشی شد که برخی امامت را به اتفاق و اختیار و برخی دیگر با نص و تعیین صاحب‌شریعت اثبات می‌کردند.

مذهب اهل سنت تمایل به فکر اشعری پیدا کرد، درحالی‌که شیعه با افکار معتزلی بیشتر سازگار بود و از این روست که در بسیاری از مسائل شیعه و معتزله با هم هماهنگ هستند.

جدال‌های نظری درباره مسئله امامت

اگر نظری به فهرست ابن‌ندیم بیفکنیم، می‌بینیم از طرفی دانشمندان معتزلی همچون بشربن‌معتمر و ضراربن‌عمرو در مسئله امامت کتاب تألیف کرده‌اند و از طرفی دیگر بزرگان شیعه همچون هشام‌بن‌حکم و محمدبن‌نعمان معروف به «مؤمن‌الطاق» کتابی به‌نام امامت داشته‌اند. بزرگان شیعه ناچار بودند در کتاب امامت خود مسئله امامت را به روش و اعتقاد خود اثبات و در ضمن کتاب‌های امامت مخالفان خود را نیز نقض کنند. ابوالحسین سوسنگردی می‌گوید: من پس از زیارت حضرت رضا (ع) به توس نزد ابوالقاسم بلخی به بلخ رفتم و کتاب «الانصاف فی‌الامامة» ابن‌قبه را به او نشان دادم. او کتابی به نام «المسترشد فی‌الامامة» را در رد آن نوشت، سپس آن را به نزد ابن‌قبه آوردم. او کتابی به نام «المستثبت فی الامامة» را نوشت و کتاب او را نقض کرد. من آن را نزد ابوالقاسم آوردم و او نیز ردی بر آن به نام «نقض المستثبت» نوشت و، چون به ری برگشتم، ابن‌قبه درگذشته بود.


معتزلیان و مسئله امامت

قاضی عبدالجبار همدانی در دائرةالمعارف کلامی خود موسوم به «المغنی فی ابواب التوحید و العدل» قسمت مهمی را به مسئله امامت اختصاص داد تا آنچه را که پیشوایان او گفته بودند، استوار سازد.

آخرین بخش کتاب «مغنی»، یعنی بخش بیستم، به مسئله امامت اختصاص داده شده و در آن درباره این مسئله به‌طور مفصل بحث و نقد شده است. همین فراوانی مطالب و وسعت دامنه بحث در کتاب «مغنی» موجب شد که متکلمان اهل سنت در مسئله امامت دیگر خود را زحمت ندهند و به اختصار برگزار کنند و تفصیل را به کتاب قاضی عبدالجبار ارجاع دهند. همدانی در این کتاب مباحث مختلف را مطرح ساخته و در هریک احتجاجات امامیه را که از آن‌ها تعبیر به شبهات می‌کند، نقل کرده و آن‌ها را پاسخ داده است. شکی نیست که فصل امامت از کتاب «مغنی» بر شیعیان بسیار گران آمده و آنان درصدد دفاع از خود برآمده‌اند. دانشمندی به نام محمدبن‌احمدبن‌علی‌بن‌الولید که از متکلمان زیدیه بود، رساله‌ای در رد کتاب «مغنی» نوشته و آن را «الجواب الحاسم المفتی لشبه المغنی» نامیده است.


ردیه سیدمرتضی بر قاضی عبدالجبار

مهم‌ترین جوابی که به قسمت امامت کتاب «مغنی» داده شده، جواب سیدمرتضی علم‌الهدی است. سیدمرتضی از بزرگان شیعه و از بنیان‌گذاران کلام و اصول فقه شیعه است. او و برادرش سیدرضی همچون ۲ ستاره‌ای در تاریخ تشیع می‌درخشند.
 
کتاب «الشافی» که از آثار مهم سیدمرتضی است، در رد بخش امامت کتاب «المغنی» قاضی عبدالجبار است. مؤلف در آغاز به درخواست یکی از کسانی که کتاب «مغنی» را مطالعه کرده است، اشاره می‌کند و سپس به نقل گفته‌های مؤلف کتاب «مغنی» پرداخته و همه شبهات را پاسخ داده است. کتاب «شافی» از کتاب‌های مبسوطی است که مسئله امامت در آن به‌عنوان یک مسئله نظری بحث و تحلیل شده است. آنچه مسلم است، آنکه کتاب سیدمرتضی نه‌فقط نزد شیعه، بلکه نزد سنیان نیز جایگاهی والا پیدا کرد. باتوجه به این مطالب، اهمیت مسئله امامت در کلام اسلامی روشن شد.


شیخ طوسی و ساده‌سازی مفهوم امامت برای شیعیان

شیخ طوسی کتاب «شافی» را خلاصه‌تر و ساده‌تر کرد تا شیعیان بیشتر از آن استفاده کنند. شیخ طوسی در آغاز کتاب می‌گوید: «من کتاب سیدمرتضی را مشتمل بر مسائل مهم امامت و محتوى ادله مورد اعتماد اصحابمان دیدم.... در این کتاب شبهه‌های قدیم و جدید مخالفان استیفا شده و سستی آن‌ها آشکار گردیده است.... این کتاب فقط مورداستفاده آنان که در علم مبرز هستند، قرار می‌گیرد و مبتدیان چنان‌که درخور این کتاب است، از آن بهره‌ور نمی‌گردند. و، چون جماعتی از اصحاب مشتاق بودند که این کتاب تلخیص شود و مکررات آن ساقط گردد، من عزم بر تلخیص آن کردم.»
 
شیخ طوسی که با تلخیص کتاب «شافی» آن اثر مهم را برای مبتدیان قابل‌استفاده ساخته، نه‌فقط خدمت بزرگی به شیعه کرده، بلکه یک مسئله مهم کلامی را به آخرین درجه بحث و نظر رسانیده است. در پایان باید اذعان کرد که سیدمرتضی و شیخ طوسی توانسته‌اند شیعه را مجهز به استدلال و آماده برای دفاع از حق خود کنند.
 

حاضران این پیام را به غایبان برسانند


***

تصویری درخشان از «ولایت» در زیارت غدیریه

حاضران این پیام را به غایبان برساننددکتر عبدالحسین طالعی، متولد سال ۱۳۴۰خورشیدی در دزفول است. وی عضو هیئت‌علمی دانشگاه قم، عضو هیئت‌مؤسس و هیئت‌مدیره انجمن کتابداری و اطلاع‌رسانی ایران شاخه استان قم و ویراستار فصلنامه سفینه است. او علاوه بر تدریس دروس دانشگاهی، تاکنون چندین جلد کتاب و مقاله نوشته است. «درس‌هایی از خطبه غدیر»، «ره‌توشه منتظران»، «نگاهی به کتاب شرح دعای ندبه»، «درس‌هایی از دعای ندبه»، «اندیشه مهدویت در جهان معاصر» و «برتری حضرت زهرا بر تمام زنان» برخی از این آثار است.


زیارت غدیریه متنی است استوار و فصیح که به سند معتبر از امام هادی علیه السلام رسیده است و از ویژگی‌های آن می‌توان به مواردی، چون بیان سیره‌های جامع حضرت امیرالمؤمنین (ع) در عین اختصار، استناد این سیره به امام معصوم (ع)، مشتمل بر ده‌ها آیه قرآن کریم به اشکال مختلف و چندین حدیث نبوی درباره حضرت امیرالمؤمنین (ع)، امر به خواندن آن در هر زمان و هر مکان و... اشاره کرد. برای فهم معارف والای این زیارت، فراز‌هایی از آن را تحلیل خواهیم کرد.
 
«السَّلامُ عَلَیکَ یَا دِینَ ا... القَوِیمَ وَ صِرَاطَهُ الْمُسْتقِیمَ؛ سلام بر تو اى دین معتدل خدا و راه راستش.»

در تعریف دین اختلاف زیادی وجود دارد، تا آنجا که برخی گفته اند به عدد دین داران تعریف‌های گوناگون در دین موجود است. شگفتا که پدیده‌ای چنین آشنای درون انسان‌ها باشد و هرکس به فراخور فهم و درک و سلیقه خود آن را به گونه‌ای تفسیر و تبیین کند. نکته مهم این است که با وجود همه اختلافات، در این نقطه اتفاق نظر وجود دارد که دین، دین خداست، نه خلق خدا. دینی که از ناحیه آفریدگار آمده است، نه از ناحیه آفریدگان، به طبع باید از سوی خداوند متعال تعریف شود، نه از سوی آفریدگان. این است که سخن از «دین ا...» در میان است.
 
در نظر بیشتر مردم، نخستین تصویر از دین خدا با نماز و روزه و دعا و حج و دیگر فروع دین همراه است، اما در نظرگاه اهل نظر، روشن است که هر یک از این‌ها شاخه‌هایی از درخت پربرگ وبار دین را تشکیل می‌دهند و هیچ یک از آن‌ها به معنای همه دین نیست. همه دین همان وجود ارجمندی است که همه این عبادات و مناسک به او قوام می‌گیرند. این وجود گرامی روح همه این مناسک و مایه قوام همه این شاخه‌های پربرگ وبار است.

پرسش مهم این است که پس از پیامبر (ص)، این روح دین را در کجا باید جست؟ اجزای پراکنده دین پس از رسول خدا (ص) چگونه قوام می‌گیرند؟ و آن دین قویم چیست که همچون ریشه‌ای استوار شاخ وبرگ‌ها را حیات می‌بخشد؟
 
رسول خدا (ص) خود در حدیث جاودانه ثقلین به این پرسش مهم پاسخ گفته و همه عمر بابرکت خود را در یک جمله خلاصه کرده که براساس آن، راه هدایت منحصر است در تمسک هم زمان به قرآن و عترت. اینک امیرمؤمنان (ع) است که بیانگر کتاب است و سرسلسله عترت. بدین رو، حق این است که بگوییم: وجود او دین استوار الهی است که هریک از آن شاخه‌ها و فروع، فقط و فقط بر مبنای ولایت حضرتش ارزیابی می‌شود. امیرالمؤمنین (ع) صراط مستقیم خداست. صراط نیز به همان گونه که درباره دین گفته شد، حقیقتی است که عبادات مختلف اجزای آن هستند. خداوند متعال صراط مستقیم خود را «یگانه» می‌داند. راه یکی است. زیرا تعیین کننده راه، خدای واحد است و هدف نیز چیزی جز رضای خدا نیست.
 
«أَشهَدُ یَا أَمِیرَالْمُؤْمِنِینَ أَنَّ الشَّاکَّ فِیکَ مَا آمَنَ بِالرَّسُولِ الأَمِینِ وَ أَنَّ العَادِلَ بِکَ غَیرَکَ عَانِدٌ [عَادِلٌ‏]عَنِ الدِّینِ الْقوِیمِ الَّذِی ارتَضَاهُ لَنَا رَبُّ العَالَمِینَ وَ أَکمَلَهُ بِوِلایَتِکَ یَومَ الغَدِیرِ؛ شهادت‏ می‌دهم اى امیرمؤمنان! که شک کننده درباره تو به رسول امین ایمان نیاورده و روى گرداننده از ولایت‏ تو به ولایت دیگری، روى گردان از دین است. دینی که پروردگار جهانیان براى ما پسندیده و آن را روز غدیر به ولایت تو کامل کرده است.»

برخی مدعیان پیروی پیامبر (ص) که خود را از امت حضرتش می‌دانند، در برخی دستاورد‌های پیامبر (ص) که به فرمان وحی آورده است، تردید دارند و آن‌ها را سست می‌انگارند. هرگونه سستی و سهل انگاری در هرکدام از احکام الهی که پیامبر (ص) آورده، درجه‌ای از تردید درباره پیامبر (ص) است و این تردید به خدایی است که آن احکام را به پیامبر (ص) فرستاده است. بالاترین حکمی که خدای سبحان به پیامبرش فرستاده، حکمی است که ضامن تداوم شاهراه اصلی هدایت، یعنی نبوت است. این تداوم در قالب امامت نمودار است. شک در نماز هیچ گاه با شک در نبوت برابری نمی‌کند. به همین سان تردید در حکمی مثل نماز، با همه اهمیتی که دارد، هیچ گاه هم رتبه تردید در امامت نیست. زیرا نماز در درجه فروع دین است و نبوت در شمار اصول دین. عدول از امامت همچون عدول از نبوت است. یعنی عدول از دین قویم که خدای تعالی برای ما پسندیده و بدان رضایت داده است.
 
اکنون انسان عاقل که به حکم عقل تن می‌دهد، باید تصمیم بگیرد که دینی را تبعیت کند که خدا برای مردم پسندیده است، یا دینی را که خود می‌خواهد. پس اکنون که فرصت هست، زمان تصمیم گیری است. دیده بیدار کجاست تا ژرف بنگرد و فرصت از دست ننهد؟

«وَ أُقْسِمُ بِا... ِ قَسَمَ صِدقٍ أَنَّ مُحَمَّدا وَ آلَهُ صَلَوَاتُ ا... عَلَیْهِمْ سَادَاتُ الخَلْقِ وَ أَنَّکَ مَولایَ وَ مَوْلى الْمُؤْمِنِینَ وَ أَنَّکَ عَبْدُا... وَ وَلِیُّهُ وَ أَخُوالرَّسُولِ وَ وَصِیُّهُ وَ وَارِثُهُ وَ أَنَّهُ القَائِلُ لَکَ وَ الَّذِی بَعَثَنِی بِالحَقِّ مَا آمَنَ بِی مَنْ کَفَرَ بِکَ وَ لا أَقَرَّ بِا... مَنْ جَحَدَکَ وَ قَدْ ضَلَّ مَنْ صَدَّ عَنکَ وَ لَمْ یَهتَدِ إِلَى ا... وَ لا إِلَیَّ مَنْ لا یَهتَدِی بِکَ؛ و سوگند می‌خورم سوگند صدق که محمد و خاندانش (درود خدا بر آنان باد) سروران خلق اند و اینکه تو مولاى من و مولاى همه مؤمنانى. تو بنده خدا و ولى او و برادر رسول خدا و جانشین و وارث او هستى و او گوینده این سخن به حضرت توست: سوگند به کسی که مرا به حق برانگیخت، به من ایمان نیاورد آن‏که به تو کافر شد و به خدا اقرار ننمود آن‏که به انکار تو برخاست. گمراه شد کسی که مردم را از تو بازداشت و به سوى خدا و به جانب من راه نیافت.»

رسول خدا (ص) در روز غدیر اتمام حجت کرد و در حضور ده‌ها هزار تن از مسلمانان اعلام کرد: «من کنت مولاه فهذا على مولاه». این ندای آسمانی مسیر تداوم راه پیامبر (ص) را نشان داد که چگونه می‌توان پس از پیامبر (ص) در مسیر حضرتش گام نهاد. بدین ترتیب روشن شد که چه کسی ولایت پیامبر (ص) را گردن می‌نهد و چه کسی از آن می‌گریزد.
 
در این جمله، امام هادی (ع) به روشنی بر این حکم عقل تأکید می‌ورزد که ادامه ایمان به پیامبر (ص)، در ایمان به، ولی راستین اوست و کسی هدایت پیامبر (ص) را پذیرفته است که هدایت، ولی او را بپذیرد، وگرنه به صرف ادعای ایمان، نمی‌توان فرد را مؤمن دانست، بلکه این ادعا باید در بوته آزمون‌ها محک بخورد و این همان حقیقت روشنی است که قرآن بیان می‌کند: «أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ یُترَکُوا أَنْ یَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لَا یُفْتنُونَ»
 
 
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->