دستگیری دزد سپیدموی در قلب منطقه سرقت ممنوع مشهد! جزئیات تازه از قتل هولناک زن مشهدی | قاتل: برای رسیدن به هوس‌های شیطانی او را کشتم و بعد ... جان باختن یک کوهنورد بر اثر صاعقه در ارتفاعات مازندران (۲۵ مرداد ۱۴۰۴) خسارت جدی سیل به مناطقی از مهدیشهر استان سمنان (۲۵ مرداد ۱۴۰۴) انتقال هوایی ۲۸ مصدوم حوادث ترافیکی اربعین حسینی از ایلام به تهران (۲۵ مرداد ۱۴۰۴) فرار قاتل سروش ستوده به مرز ترکیه + جزئیات قتل و بازداشت همدست قاتل از زبان مادر سروش دستگیری ۱۷ تبعه غیرمجاز افغانستانی و هلاکت یک شرور در کاشمر خراسان رضوی کلاس درس با یک دانش‌آموز در روستای مرزی دردوی خواف خراسان رضوی پیش‌بینی قیمت دلار و درهم برای روز یکشنبه (۲۶ مرداد ۱۴۰۴) روایت عملکرد یک‌ساله قرارگاه اجتماعی مشهد | از ساماندهی ۱۲۰۰۰ کودک بازمانده از تحصیل تا رسیدگی به سالمندان بی‌سرپرست ثبت بیش از ۶.۷ میلیون تردد زائر اربعین در کشور | کاهش ۱۶ درصدی فوتی تصادفات (۲۵ مرداد ۱۴۰۴) شنا در دریای خزر ممنوع شد (۲۵ مرداد ۱۴۰۴) تاکید وزیر میراث فرهنگی بر بازتولید فرهنگ مقاومت برای نسل جدید سفر بیش از ۴۰ هزار و ۵۰۰ زائر از طریق فرودگاه‌های کشور در ایام اربعین ۱۴۰۴ درخشش تیم ملی المپیاد علوم زمین ایران در رقابت های جهانی | فاطمه هدایت کاخکی از خراسان رضوی برنز گرفت + عکس ۶۰۰ هزار دانش‌آموز در طرح ملی هوش مصنوعی ثبت نام کرده‌اند شرکت بیش از ۲۵۰ معلم در طرح شبکه ملی یادگیری فرهنگیان اهواز داغ‌ترین نقطه جهان شد (۲۵ مرداد ۱۴۰۴) اعلام نتایج نهایی انتخاب رشته دانشگاه فرهنگیان تا آخر هفته (۲۵ مرداد ۱۴۰۴) علیرضا کاظمی: بیش از ۶۰۰ کلاس درس تجهیز می‌شوند جابه‌جایی هوایی بیش از ۱۷۵ هزار مسافر به عتبات عالیات طی ۲۲ روز این دانه‌ها بیشتر از تخم‌مرغ پروتئین دارند خدمات‌رسانی هلال احمر به ۴ میلیون و ۴۰۰ هزار زائر اربعین (۲۵ مرداد ۱۴۰۴) آیا دولت می‌تواند مشکل بنیادین صندوق‌های بازنشستگی را با ادغام حل کند؟ نظارت ویژه دامپزشکی خراسان رضوی بر سلامت غذای زائران در دهه پایانی صفر آغاز فرآیند حسابداری آب در سال آبی جدید چرا معوقات حقوق بازنشستگان تأمین اجتماعی در خردادماه پرداخت نشد؟ سقوط بالابر در خیابان ولیعصر؛ یک کشته و یک مصدوم بر جای گذاشت (۲۵ مرداد ۱۴۰۴)
سرخط خبرها

بلاتکلیف و معلق و موهوم!

  • کد خبر: ۷۶۱۸۴
  • ۱۱ مرداد ۱۴۰۰ - ۱۳:۱۳
بلاتکلیف و معلق و موهوم!
فریدون صدیقى - استاد روزنامه‌نگاری

هیچ‌کدام پیش‌بینى‌پذیر نیستند؛ نه شانس و نه بدشانسى! شانس مثل تصادف است. تصادف زمانى روى مى‌دهد که ۲ رویداد نامنتظر در یک زمان به‌وقوع بپیوندد. مثلا ناگهان وسط تابستان باران ببارد و من که بى‌چتر و کلاهم، کلاه بادبرده‌اى پیش پاى من بر زمین بنشیند و من بر سر کنم تا از شرشر باران بر سرم در امان باشم؛ بنابراین این گفته هم نمى‌تواند مقبول باشد که درشت‌ترین قطرات باران، برف و تگرگ بر سر مردمان طاس مى‌نشیند. یا فقرا هر روز بیشتر فقیرتر و نحیف‌تر و ثروتمندان غنى‌تر مى‌شوند؛ آن‌هم در ایامى که نامش روزگار١٤٠٠ است.


وقتى زمستان بى‌برف و بهار بى‌باران است، فرقى مى‌کند ۴ میلیون بیکار که برخى از آنان به‌علت استرس‌هاى توان‌فرساى بیکارى ریزش مو گرفته و به صف پریده‌زلفان پیوسته‌اند یا درحال پیوستن هستند، چتر داشته یا نداشته باشند؟ تنش‌هاى بى‌آبى، درخت را افسرده و پژمرده مى‌کند، نخل از تولد خرما باز مى‌ماند تا مسببان بدون طرح و برنامه در مدیریت آب، همچنان آسمان را مقصر بدانند و ثروتمندان به استخر ویلایشان در اینجا یا در استانبول پناه ببرند تا بیش از این غصه مردمان تب‌کرده از بیکارى، بى‌پولى و بیمارى را نخورند.


سؤال؛ آیا این نوشته نمى‌داند از چه مى‌گوید، چرا مى‌گوید و چگونه باید بگوید؟ مثلا بگوید مجلسیان دلسوز چرا به‌جاى توجه وافر و چاره‌جو درباره آب و نان و کروناى مردمان معصوم به فکر دستکارى اینترنت افتاده‌اند که مبادا مردمان ساده‌دل فریب آن را بخورند و از تلاش ۲۴ ساعته براى تأمین معاش و نجات از کرونا و جلوگیرى از انواع گرانى‌ها بازمانند؟


پاسخ؛ وقتى به‌علت غفلت‌ها، توهم‌ها و ندانم‌کارى‌هاى برخى مسئولان دلسوزتر از پدر و مادر تعادل و توازن جسمى و روحى‌مان را از دست بدهیم یا در شرف ازدست‌رفتن کامل آن باشیم، هر چیزى ممکن است. تا جایى که ممکن است براى آنکه از بیکارى حوصله‌مان سر نرود، از دیوار مردمان کوتاه‌تر از خودمان بالا برویم تا از بازداشتگاه سر درآوریم و صاحب جا و غذا شویم یا حتى به‌علت آشفته‌حالى در تابستان عجیب‌وغریب١٤٠٠ تصمیم بگیریم اگر کووید١٩ و ویروس دلتا نتوانند ما را زیرسقف خواب کنند و خورد و خوراک در راهرو بیمارستان تأمین کنند، داوطلبانه نوع جدید آن را در آغوش بگیریم!


راست این است که برخى از ما گرفتار روزگار بلاتکلیف، معلق و موهومى شده‌ایم. به هرچیز و هرکسى پناه مى‌بریم که درمانده‌تر از خود ماست. هرچه مى‌رویم، به‌جایى نمى‌رسیم و نمى‌رویم و درجا فرو مى‌رویم. معلوم نیست هستیم یا نیستیم. گاهى فکر مى‌کنم با اینکه هستم، نیستم، چون هر بودنى باید ضرورتى داشته باشد، مثلا تولید اندیشه و خرد کند که نمى‌توانم یا تولید کار، سرمایه و ثروت در مناسبات جمعى کند که نمى‌توانم. یعنى احساس کنم مفیدم نه آنکه بودن و نبودنم بى‌اهمیت‌تر از غلتیدن بوته خارى در بیابان‌هاى یزد یا طبس باشد! نمى‌دانم شاید افسرده شده‌ام، یعنى هم مضطربم هم غمگین، پس افسرده‌ام!

 

یک وقت‌هایى اصلا با خودم کارى ندارم و احوالى از خودم نمى‌گیرم، چون ایزوله شده‌ام، مثل برخى مسئولان که هرچه مى‌شنوند و مى‌بینند و مى‌خوانند که حال مردمان سال١٤٠٠ از ندارى‌ها و ندانم‌کارى‌ها در هواى تب‌کرده روزگار درحال تبخیر است، فقط لبخندى نمکین مرحمت مى‌فرمایند، یعنى حاضر نیستند حداقلى از حق‌وحقوق فردى و اجتماعى مرا بپذیرند! پس من نیستم؟ یا بوده‌ام و نادان بوده‌ام و پیش از آنکه باران ببارد ته‌مانده آب کوزه خود را خالى کرده‌ام؟ احتمالا همین‌طور است. من تاوان نادانى خودم را مى‌دهم! در جوانى بسیارى از چیزهاى غلط را باور نمى‌کردم و در پیرى به بسیارى از حقایقى که صحیح هستند، باور ندارم! آیا حقیقت را من و بسیارانى دیگر، چون من گم کرده‌ایم یا حقیقت نایاب شده است؟

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->