سازمان غذا و دارو هشدار داد: خطر ابتلا به سرطان به علت برنزه کردن پوست یک فوتی و چهار مصدوم بر اثر برخورد دو خودرو در مشهد+تصاویر (۱۳ تیرماه ۱۴۰۳) آیا مصرف مکمل‌های غذایی تاثیری در پیشگیری یا بهبود علائم تب دانگی دارد؟ احکام رتبه‌بندی بازنشستگان فرهنگی سال ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ صادر شد جمع‌آوری ۱۶۲ معتاد متجاهر در مشهد (۱۳ تیر ۱۴۰۳) واریز علی الحساب ۳ میلیون تومان به حساب بازنشستگان تأمین‌اجتماعی | بازنشستگان حساب خود را چک کنند (۱۳ تیر ۱۴۰۳) تب دنگی در مشهد سیر افزایشی ندارد | احتمال آلودگی بالا پشه آئدس از شهریور ۱۴۰۳ به سلامتی خود در دهه ۳۰ زندگی اهمیت بیشتری دهید گردشگری شهری ابزاری برای نیل توسعه پایدار دستگیری ۴ شرور در بولوار رسالت مشهد چرا دستکاری جوش‌های «مثلث خطر» صورت ممکن است به قیمت جانمان تمام شود؟ پیش‌بینی هواشناسی مشهد و خراسان‌رضوی (۱۳ تیر ١۴٠٣) | افزایش دو تا چهاردرجه‌ای دما در سطح استان پیش‌بینی حضور بیش از ۵ میلیون زائر در مراسم اربعین |رئیس دانشگاه علوم پزشکی ایران: ارتقای سلامت هدف ما است اگر آدامس قورت دهیم چه می‌شود؟ حوالی یک استخر پرماجرا | روایت شهرآرانیوز از چالش‌های مربوط به بوستان کوهسنگی پیش‌بینی حضور بیش از ۵ میلیون زائر ایرانی در مراسم اربعین ۱۴۰۳ اهدای ۴۰ هزار بسته معیشتی به محرومان خراسان‌رضوی به‌مناسبت چهلم شهدای خدمت+ فیلم شهید رئیسی ویترین خدمت به محرومان بود آمادگی بیمارستان شهید کامیاب مشهد برای خدمت‌رسانی به زائران و مجاوران حرم امام‌رضا(ع)
سرخط خبرها

آخرین اخبار چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری

ما، عادت، درخت و این ۵۰۰ هزار نفر

  • کد خبر: ۶۷۳۹۳
  • ۲۷ ارديبهشت ۱۴۰۰ - ۱۲:۰۳
ما، عادت، درخت و این ۵۰۰ هزار نفر
فریدون صدیقى - استاد روزنامه نگاری
مردمان سبزى که در حاشیه و متن و دامنه جنگل زندگى مى کنند و همیشه هم حالشان چهارفصل، ساده و زلال است، ممکن است اهمیت حضور درخت را درک نکنند که جان درخت را با تبر به در مى کنند. قاعدتا مى دانند، چون هرچه دارند و هرچه مى خواهند داشته باشند، از برگ و بار جنگل است.
پس این ما هستیم. ما مردمان کم لطف شهرنشین که با تیشه و تبر در پنهان و در تاریکى، جنگل را درو مى کنیم که هر ماه و هر فصل و هر سال حتى بى تبر و ارّه در ندانم کارى ها، کم توجهى‌ها و غفلت ها، جنگل را قربانى آتش مى کنیم.

راست این است که یادداشت این دوشنبه عزیز در حاشیه و متن حضور مغتنم و مبارک جنگل یا دود شدن تدریجى آن نیست؛ گرچه از هم اکنون غصه مى خوریم که آب در تابستان به خاطر کم لطفى برف و باران، ممکن است ما را جیره بندى و درختان را محزون کند، آن هم در کنار هزار غصه دیگر که نام چهار فصلش کرونا، بیکارى، گرانى و تحریم است.
نتیجه حداقلى از گرفتارى هاى حداکثرى: ما مردمان معصوم از بستگان درجه یک غصه، اندوه و دلواپسى در جهان هستیم.

بله، البته چنین است. به عبارت دیگر ما نسبت ناچیزى با شادى و شعف داریم، آن سان که با دو سه کشور معصوم و مظلوم‌تر از خودمان در ته جدول شادى در جمع ملل جهان هستیم و لابد به همین دلیل است که حتى با دیدن مورچه اى که دانه کش است هربار که دانه از دستش مى افتد، غصه مى خوریم و بغض مى کنیم و روى از دیگران مى گیریم و زارزار گریه مى کنیم تا گونه ترک خورده ما، لبى از اشک،‌تر کند.
نتیجه حداکثرى از یک عادت حداقلى: اندوه و غصه، نخست مغز ما را و سپس جسم ما را از بین مى برد. به عبارت دیگر به تدریج تمرکز، تخیل و تفکر ما تباه می‌شود و سپس، چون درماندگان و گمشدگان به هرسو مى رویم، اما به جایى نمى رسیم.

آیا ما به این شیوه زیست فردى و حتى اجتماعى عادت کرده ایم؟ پاسخ، کم وبیش روشن است. بله، عادت کرده ایم و دست کم به همین دلیل است که جوانان، نوجوانان و کودکان را از کارى که با عادت دیرینه سبک زندگى ما در تفاوت و تمایز است، سرزنش مى کنیم و آن قدر به خوگیرى آنان به عادت هاى پیشین و گاه مطرود و مضر و نیز عادت هاى متاثر از روزگار سرد و سخت اصرار داریم که برخى از آنان سر به کوه و بیابان و دریا مى گذارند. باور کنیم که ترک برخى عادت هاى مزاحم، موجب مرض نیست.
یک پرسش لرزان و ترسان: آیا اسیر شدنمان به عادت هاى روزگار کرونا، ما را از زندگى و زنده بودن متوازن و متعارف، محروم مى کند؟

پاسخ از نظر من به خصوص درمورد خودم و بسیارى از دیگرانى که مى شناسم، آرى است. چرا؟ چون بخشى از عادت هاى پیر و ازکارافتاده و نیز عادت هاى مترتب بر آثار مخرب کرونا، گرانى، بیکارى و تحریم، بى تردید ما را از زنده بودن و زندگى کردن به مفهوم واقعى بازمى دارد. یعنى سرحال و سرشار بودن از امید فرخنده و فرازمند، رؤیایى بیش نیست.
 
همدلى و همراهى با نشاط مشترک و درد مشترک در ورطه بى توجهى، غفلت، بى خیالى و فراموشى غوطه ور مى شود، پس ما هرکدام، چون درختى تنها، کم جان و بى سایه و ثمر، در استرس خوردن تبر به سر می‌بریم و لابد به همین دلیل است که در روزگار اکنون، فراموش مى کنیم جمعى از ما (قریب به ٥٠٠هزار نفر) به نام همسایه، هم محله ای، همشهرى و هم میهن، نوجوان، جوان، پدر، مادر، میان سال یا کهنسال، با دردى مضاعف روبه رو هستند. دردى به جز دردهاى مشترکى که پیش‌تر بدان اشاره کردم؛
١٢٠هزار بیمار تالاسمى، ٧هزار بیمار هموفیلى، ٤٥هزار بیمار دیالیزى، ٥٠هزار بیمار عضو پیوندى، ٧٠هزار بیمار مبتلا به ام اس و ١٢٠هزار بیمار مبتلا به سرطان.

کاش عادت به دوست داشتن، همدلى و همنوایى در من یک عادت پیوسته و تمام نشدنى بود و به خاطر این عادت، حالم همیشه بهار و باران بود!
کاش مسئولان دلسوز و دلیر ما همیشه نه غمخوار که طبیب و حبیب ما مردمان معصوم باشند تا ما بیش از این به غصه خوردن که مخل جسم و جان ماست، عادت نکنیم و کمى، حتى اندکى کمتر از کمى، خوشحال و خندان باشیم! اشکالى دارد؟
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
نظرسنجی
در دور دوم، شما به کدام نامزد انتخابات ریاست جمهوری رای می دهید؟
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->