غفاری | شهرآرانیوز؛ سال ۹۸ هیچ کس باور نمیکرد که ویروسی با ماهیتی پیچیده و مبهم به وجود بیاید که کل جهان را تحت تأثیر خودش قرار دهد، اما وقتی کرونا آمد و کم کم بین مردم پخش شد مردم تازه باور کردند که این یک موج پاندمی است، اما شاید برایتان جالب باشد که از همه گیری کرونا، عجیبتر یک اپیدمی در سال ۱۹۶۲ در تانزانیای فعلی است که حتی قربانیان آن حاضر به صحبت کردن درباره اش نیستند.
در تاریخ ۳۰ ژانویه آن سال ۳ دختر در وسط کلاس در مدرسهای در روستای کشاش تانگانیکا شروع به خندیدن کردند. معلم، دانش آموزانی را که خندیده بودند به حیاط فرستاد تا نظم کلاس را برقرار کند. در حیاط مدرسه دختران بدون دلیل به خندیدن ادامه دادند و شاگردان دیگری که نظاره گر ماجرا بودند یکی پس از دیگری به جمع آنها اضافه شدند و جنون آمیز شروع به خندیدن کردند. بدین ترتیب خنده پخش شد. در پایان ۹۵نفر از ۱۵۹ دانش آموخته این مدرسه به خنده آلوده شدند. مسئولان تصمیم گرفتند که مدرسه را تعطیل کنند و دختران را به خانههای خود در روستایشان فرستادند؛ و بازهم خنده گسترش یافت. به دهکده همسایه رسید و حتی به همسایگی اوگاندا.
درباره توضیح و شرح بیشتر این همه گیری متخصصان میگویند که ۶ماه به طول انجامیده، همچنین در بعضی منابع گفته شده که این اپیدمی یک سال یا ۲ سال بیشتر هم طول کشیده است. منابع اعلام کرده اند که حدود هزار نفر دچار این اپیدمی خنده شدند که بیشتر آنها زنان و دختران جوان بودند.
رابرت پرووین، یک استاد روان شناسی، درباره خنده اجتماعی و مسری در تانگانیکا مقالهای نوشته است «این اپیدمی خنده یک نمونه چشمگیر از قدرت عفونی یک خنده است.»
متخصص دیگری به نام کاردوسو معتقد است که یک ویروس میتواند علت این همه گیری باشد.
او در مصاحبهای اضافه میکند که به نظر من باورکردنی نیست که یک واکنش جمعیِ کاملا روان شناختی میتواند این قدر طولانی بماند و بسیار گسترده باشد.
متخصصان علوم اعصاب آمریکایی اظهار داشتند که خنده غیرعادی به دلیل آسیب دیدن ساختارهای اصلی مغز رخ میدهد. آنها اعتقاد دارند که حقیقت این موضوع در سایه مانده و این همه گیری یک هیستری جمعی بوده است، هیستری جمعی که در واکنش به افزایش استرسهای طولانی مدت در گروهی از افراد که احساس ناتوانی میکنند ایجاد شده است.
اولین نفرات که این همه گیری خنده را مستند کردند گفتند چه بسا این یک بیماری فرهنگی است و درباره قدرت تخریبی ناامیدی و ناتوانی در اعتراض به است و راهی برای شکایت از واقعیت، اما به شکلی صلح آمیز.