برای آنکه شعار مصوب شورای اسلامی (جهان شهر برکت و کرامت) شهر، مبنای برنامههای اجرایی قرار بگیرد و حاضران در شهر تغییرات اساسی ساختارهای شهری و همچنین شیوههای اندیشه و عمل مدیریت شهری را در دوره چهارساله حس کنند و آن را مثبت و دارای مزیت به شمار آورند، به فرهنگ و امور فرهنگی نباید همچون امری حاشیهای یا در عرض سایر موضوعات و مسائل نگاه شود، بلکه باید فراتر از همه موضوعات دیگر و در طول آنها باشد و به تصمیمات کلان اقتصادی، سیاسی، مدیریتی و شهرسازی جهت بدهد.
فرهنگ امام رضایی اگر مبدأ، مسیر و منتهای همه برنامههای مدیریت شهری بشود، میتوان امید داشت که معنای کنونی شهر بر هویت اصیل آن منطبق شود و شکوفایی شهری به صورت پایدار و فراگیر، با منظور کردن عدالت، مردمی بودن، دانش بنیان بودن و اقتدار مدیریتی، تحقق یابد.
برای این منظور، دو اصل مهم فرهنگی، در هر گونه تصمیم و اقدامی، در نظر گرفته خواهد شد:
اول: شهر باید امام رضایی شود، یعنی باید با همه توان، در همه حوزههای اجرایی اقتصادی، زیرساخت، شهرسازی، عمرانی و خدمات شهری، ایجاد حرکت به جانب شهر مهربانی، دانش و گفتگو مد نظر باشد. در شهر مهربان، همه اقشار فضا برای کار و سکونت خواهند داشت و کسی از آن بیرون رانده نمیشود.
فضاهای عمومی برای همه گروههای سنی و جسمی مناسب است و طرحهای توسعه شهری در جهت مراقبت از نیارهای فوق، به صورت بنیادی اصلاح میشود. در شهر دانش محور همه برنامهها و اقدامات مدیریت شهری بر مطالعات تخصصی و کاربردی مبتنی است، ساختار شهرداری و سازمانهای تابع آن دانش بنیان است و انگارههای نوین شکوفایی شهری مانند شهر فشرده و پیاده مدار، در آن به کار گرفته شده است.
در شهر گفتگو، به ارتباطات شهری و فراشهری توجه شده و مشهد مرکز رویدادهای جهانی و منطقهای میشود، تعامل با نهادهای متولی و مسئول در دستورکار قرار میگیرد و از ظرفیتهای قانونی موجود برای جهش توسعه استفاده خواهد شد.
دوم: حاضران در شهر باید امام رضایی شوند؛ یعنی باید همه حاضران در شهر مقدس مشهد، نسبتی روشن و استوار با مرکز معنایی و هویتی آن یعنی حرم مطهر رضوی و امر زیارت برقرار کنند، و اعتلای جایگاه آنان به عنوان مجاور، زائر یا خادم مد نظر تصمیم گیران قرار گیرد. همچنین تعامل با حاضران در شهر بر اساس این جایگاه اعتلا یابد و همچون خدمت به امام رضا (ع) به شمار آید تا مجاوران که میزبان زیارت و زائران اند، کسب و کارهای پررونق داشته باشند.
ظرفیتهای سکونت و اشتغال در کل شهر در نسبت با حرم مطهر تعریف شود و ارتباطات فراشهری برای گسترش دادن مفهوم مجاورت، استوار شود، زائران بتوانند در هرجای جهان به شبکه دعوت کننده زیارت دسترسی داشته باشند، سازوکارهای مدیریت یکپارچه زیارت اجرایی شود و برنامههای مکمل زیارت و مناسب سازی منظومه زیارت برای همه گروههای سنی و جمعیتی در دستورکار قرار گیرد. خادمان، شبکه خدمات مکمل زیارت را گسترش دهند، صنایع فرهنگی در شهر مشهد رونق گیرد و فرصت خدمت برای همه مشتاقان فراهم شود.
درصورتی که مدیریت شهری در دوره حاضر که هم اکنون در آغاز آن هستیم، به تعهدات خود وفادار باشد، با این ملاحظات، سیاست گذاری فرهنگی را مادر و اساس همه برنامهها و طرحها و پروژهها در سایر حوزههای مأموریت خود قرار خواهد داد و در گام نخست ابزار تحقق آن را که طرحهای توسعه شهری از جامع تا تفصیلی و موضوعی و موضعی هستند، در دستور کار اصلاح میگذارد و سپس مقاصد خود را در پرتو امام رضایی شدن شهر و امام رضایی شدن حاضران در شهر، پیگیری میکند.