علیرضا میرنژاد - پژوهشگر ادبیات فارسی | شهرآرانیوز - تاریخ ستایش شخصیتهای محبوب در شعر شاعران، گسترهای بهطول تاریخ شعر و شاعری است. در تاریخ اسلام نیز شاعران صحابی در ستایش پیامبراکرم (ص) شعر میسرودند. اشعار ابوطالب نمونه روشنی از این ستایشهاست. پس از آن نیز شاعرانی مانند حسانبنثابت، کعببنمالک و عبدا... بنرواحه در ستایش اسلام و رسولاکرم (ص) و همچنین هجو دشمنان آنحضرت اشعاری سرودهاند.
پس از رحلت حضرترسول (ص) اشعاری در سوگ آنحضرت سروده شد. وقتی دستگاه خلافت راهش را از راه امامعلی (ع) و اهلبیت (ع) جدا کرد، با آنکه شیعیان گرفتار محدودیت شدند، بهدلیل شدت علاقه به اهلبیت (ع)، شعرهای بسیاری در ستایش خاندانرسولاکرم (ص) سرودند.
ویژگیهای برتر امامان (ع) عامل مهمی شد که نهتنها شاعران شیعه، بلکه شاعرانی، چون فرزدق هم که وابسته به امویان بودند نیز اشعاری در ستایش اهلبیت (ع) بسرایند. سرودن مدح و مرثیه برای اهلبیت (ع) از نیمه دوم قرن نخست هجری شدت گرفت و در قرن دوم و از آن پس در قرنهای بعد، در شعر عربی ادامه یافت. در میان انبوه این اشعار، شعرهای چند شاعر بهنام و بصیر درخشش ویژهای دارد: کمیت بن زید اسدی که نخستین سراینده «هاشمیات» است، دعبل خزاعی که ۳ امام (ع) را ستوده است، ابوهاشم سیدحمیری که به درک محضر امامصادق (ع) و امامکاظم (ع) نائل شده بود، ابوفراس که به مدح اهلبیت (ع) معروف است، صاحب بن عباد که محبت اهلبیت (ع) در اشعارش آشکار است و...
ابراز عشق و مودت به اهلبیت (ع) در ادبیاتفارسی نیز پیشینهای بسیار کهن دارد و با استناد به شواهد و مدارک، مدیحهسراییها و مصیبتسراییهای بسیاری برای ائمهاطهار (ع) در زبان فارسی وجود دارد. ستایش پیامبراکرم (ص) و اهلبیت (ع) در شعر فارسی از آغاز بوده است. در زمان حکومت سامانیان، غزنویان، سلجوقیان و خوارزمشاهیان شمار این شعرها اندک است، اما از قرن دهم و آغاز رسمیتیافتن مذهب تشیع در ایران، بخشهای مهمی از شعر فارسی را مدح و مرثیه اهلبیت (ع) تشکیل میدهد.
در شعر شاعرانی، چون شهیدبلخی و کساییمروزی و فردوسی، رگههایی قوی از معنویت، خردگرایی و دینداری یافت میشود و ازاینرو در اواخر قرن چهارم نخستین بارقههای شعر آیینی در زبان فارسی درخشیدن میگیرد و این بهدلیل حضور همین چند شاعر صاحباندیشه است که طریقی رها از مدیحهسرایی رایج را در پیش گرفتند و البته سرودههایی در ستایش پیشوایان دین دارند. فردوسی سرودههایی در نعت پیامبراکرم (ص) و منقبت اهلبیت (ع) بهویژه امامعلی (ع) دارد و موضع اعتقادی وی در شاهنامه روشن است.
از کساییمروزی نیز شعرهایی در مدح امامعلی (ع) و مرثیه شهیدان کربلا برجای مانده است و شعرهایی نیز در ستایش امامسجاد (ع) و امامصادق (ع) دارد. یکی از نخستین نمونههای شعر شیعی در زبان فارسی، ۲ بیت از سرودههای شاعری بهنام بندار رازی در قرن پنجم است: «هر روز مرا خوشتر و نیکوترمه/ تا تاج ولایت علی بر سرمه/ از فضل خدا و منت مادرمه/ شکرانه اینکه میر دین حیدرمه»
شعر ستایش اهلبیت (ع) در قرنهای بعدی جدیتر و بیشتر شد و حتی برخی شاعران اهلسنت خراسان که متشیع بودند، در این کار سهیم شدند. از جمله این شاعران سنایی است. سنایی از شاعران بزرگ قرن ششم است و او را باید از تأثیرگذارترین شاعران در حوزههای مختلف شعر فارسی دانست. او در قصاید خود از مضامینی، چون زهد و حکمت و اخلاق و عرفان بهره گرفته و نخستین کسی است که اندیشهها و مصطلحات عرفانی را با مضامینی عاشقانه در هم آمیخت و قصیدهای در ستایش حضرت امامرضا (ع) و حرم آنحضرت در مشهد مقدس سروده است.
شاعران دیگری همچون نظامی و عطار و سعدی و مولوی و حافظ اگرچه در زمانی زندگی میکردند که دوستداران اهلبیت (ع) بهراحتی نمیتوانستند اظهار عقیده کنند و ازسوی حاکمان در تنگنا بودند، بااینحال دیوانها و کتابهای آنها سرشار از شعرهایی است که در عظمت مقام و مرتبت اهلبیت (ع) و نقش آنحضرات در نظام هستی حکایت دارد.
در قرن هشتم نیز شیخ صفیالدین حلی، ادیب و شاعر بزرگ شیعه و از شاگردان علامهحلی یکی از دانشمندان و شاعران بزرگ شیعه است که شعرهای بسیاری در مدح و منقبت پیامبراکرم (ص) و ائمهمعصومین (ع) سروده است. دیگر شاعر و دانشمند نامدار سده هشتم که معاصر علامهحلی و صاحب هفتبند معروف در مدح اهلبیت (ع) است، حسن کاشیآملی است که قصایدش در ستایش بزرگان دین، شهرت بسیار دارد و بارها مورد تقلید شاعران شیعه در دورههای بعد قرار گرفته است. خواجوی کرمانی نیز از شاعران بزرگ نیمه نخست قرن هشتم است که شعرش عرفانی است و خود را «مادح آلحیدر» یعنی ستایشگر اهلبیت (ع) نامیده است. او صدها بیت شعر در مدح دوازدهامام (ع) دارد.
یکی از نامدارترین شاعران شیعی تاریخ ایران نیز محتشم کاشانی در قرن دهم است. در این دوره که مقارن با دوره حاکمیت صفویان است، با توجه به اینکه فضای مناسبی برای ترویج عقاید شیعی بهوجود آمده و مذهب شیعه دوازدهامامی رسمیت یافته بود، شاعران مهمی در سایه حمایت شاهان صفوی پا به عرصه وجود گذاشتند و بهویژه درباره اهلبیت (ع) شعرها سرودند که یکی از معروفترین آنها محتشم کاشانی است؛ شاعری که با سرودن مرثیه دوازدهبند خود که شاید در ادبیات فارسی نخستین نمونه از این طرز شعر باشد، نام خود را جاودانه کرد و با آنکه قرنها از سرودن این شعر میگذرد و هزاران شاعر بهپیروی از وی ترکیببندهای بسیاری سرودهاند، بهجرئت میتوان گفت که هنوز هیچ کدام در گیرایی و تأثیرگذاری روحی بهپای شعر محتشم نمیرسد.
نخستین شاعری که در مدح امام رضا (ع) شعر سروده، شخصی بهنام سیداسماعیلحمیوی بوده است. او ۸ سال پیش از امامت امامرضا (ع) در سال ۱۷۸ هجری شعری در دیوانش دارد که نام آنحضرت در آن آمده است. درباره ارتباط این شاعر با اهلبیت (ع) چنین گفتهاند که سیداسماعیل دوران اوج شاعریاش را در زمان امامصادق (ع) گذرانده است و هنگامی که خبر شهرت او به امامصادق (ع) میرسد، ایشان بهعیادتش میروند و همین اتفاق سبب آغاز مراودات میان امامصادق (ع) و حمیوی میشود و او به مذهب تشیع میگرود.
خاندان این شاعر در شمار دشمنان خاندان عصمت و طهارت محسوب میشدند، اما او قصیدهای میسراید و در آن از خانوادهاش بیزاری میجوید. امامصادق (ع) نام همه امامان پیش و پس از خود را به او میگویند و او هم نام ایشان را در قصیدهای میآورد.
پس از سیداسماعیل حمیوی، شاعران دیگری در مدح حضرت علیبنموسیالرضا (ع) اشعاری گفتهاند؛ از جمله اشجع سلمی که ملکالشعرای دربار هارونالرشید و ثروتمندترین شاعر زمان خود بود و عمده این ثروت را از دربار خلیفه عباسی کسب کرده بود. او مرثیهای در شهادت امامرضا (ع) سروده است. ابونواس اهوازی و دعبل خزاعی نیز قصیدههای مشهوری در ستایش آنحضرت دارند. در این میان، قصیده تائیه دعبل خزاعی که بهنام «مدارس آیات» شهرت یافته، در ولایت اهلبیت (ع) و بهویژه امامرضا (ع) سروده شده است.
یکی از موهبتهای بزرگ ایرانیان، وجود مرقد تابناک حضرت علیبنموسیالرضا (ع) در مشهد مقدس است. در کنار عشق و اعتقاد به امامرضا (ع) که در جایجای زندگی ایرانیان بهویژه در شعر و ادب فارسی خود را نشان داده است، اشتیاق فراوان به زیارت حرم مطهر آنحضرت و خاکبوسی این آستان ملکپاسبان در مشهد مقدس نیز همواره در شعرهای رضوی تاریخ ادبیات فارسی دیده میشود.
همانطور که پیشتر گفته شد، نخستین چکامهای که در تاریخ زبان و ادبیات فارسی در ستایش علیبنموسیالرضا (ع) آمده، سروده سنایی غزنوی است. گویا پیش از او کسی در مقام و مدح امامرضا (ع) شعری نسروده است یا اگر سرودهای در این باره وجود داشته، در جایی ثبتوضبط نشده است. خاقانی شروانی نیز دیگر شاعر نامآور قرن ششم هجری است که قصیدههایی در مدح حضرت امامرضا (ع) سروده و در این سرودهها از قصاید اشتیاق سفر به خراسان سخن گفته است.
نکته درخور توجه در این سرودهها اشتیاق زیارت حرم مطهر رضوی در شهر مشهد مقدس است که در سخن سنایی «حرم دین» و در سخن خاقانی «روضه معصوم رضا» خوانده شده است و این شاعران شفاعت دنیا و آخرت خود را در آن جستهاند.
نگاهی به شعرهای رضوی در دیوان سه شاعر بزرگ ایران