هما سعادتمند | شهرآرانیوز؛ به زیارت تو آمدهام با انبانی از دلتنگی و صدایی که ذکر نام توست یا حبیب؛ این همه آن کلماتی است که هر روز با هزار شیوه از هزاران زبان به یک «السلام علیک» ادا میشود تا دلتنگی را از زائری به زائر دیگری ببرد برای اذن مشرف شدن و همه اینها «زیارتنامه» هستند. زیارتنامهای که خواندنش یکی از سنتهای زیبای حرم است و بلندای قدمتش به عصر صفوی میرسد.
دکتر حسنآبادی در پژوهشی درباره زیارتنامهخوانی مینویسد: «زیارتنامهخوانی ازجمله مناصب رسمی تشکیلات آستان قدس است که سابقه آن به دوره صفوی بازمیگردد. این شغل در گذشته بیشتر دراختیار سادات بوده و بهصورت موروثی به فرزندان آنان منتقل میشده است.» گویا قدیمیترین سندی که درباره این رسم در آستان قدس رضوی وجود دارد، قبض پرداخت مقرری «میرمحمدصالح رضوی» به مقدار ۲۵ من گندم و جو در سال ۱۰۲۱هجری قمری است.
اما آنطورکه «اصغر ارشاد سرابی» و «محسن رجبیقدسی» عنوان کردهاند، زیارتنامهخوانها علاوهبر قرائت زیارتنامه و قرآن در حرم مطهر رضوی، نایبالزیارگی (نایبالزیارهشدن) برخی صاحبمنصبان یا درباریان را هم برعهده داشتهاند. همچنین بسیاری از مدفونان در حرم رضوی در وقفنامه یا وصیتنامه خود، تعیین قاری و زیارتنامهخوان را شرط میکرده اند.
در التزامنامه زیارتنامهخوانهای دوره قاجار به تفصیل وظایف، نحوه رفتار با زائران و آداب خواندن زیارتنامه آمده است و چنانکه تخلف میکردند، ناچار به پرداخت جریمه میشدهاند که این پرداختی نیز به مصرف سوخت و روشنایی حرم میرسیده است.
تخلفات زیارتنامهخوانها را هم سرکشیک کل به سرپرست آستان قدس گزارش و برای متخلف درخواست تنبیه و مجازات میکرده است. دراینمیان یادداشتهایی از «میرزا عبدالوهابخان شیرازی»، متولیباشی آستان قدس باقی مانده که در آن به برخی از این تخلفها و اقداماتش برای مقابله با آن اشاره کرده است.
در اوایل عصر پهلوی، همزمان با نیابت تولیت «محمدولی اسدی»، این منصب از حالت موروثی خارج شده و زیارتنامهخوانها، چه رسمی و غیررسمی، پس از امتحان و کسب اجازهنامه رسمی، با رعایت مقررات، بهعنوان یکی از اعضای کشیک مشغول خدمت میشدهاند. در اواخر این دوره نیز اداره حاجبی حرم مطهر، نظارت بر کار زیارتنامهخوانها را برعهده میگیرد.
برابر با بررسیهای انجامشده در آستانه، آخرین زیارتنامهخوان رسمی حرم، شخصی به نام «زیارتی» بوده است که پس از مرگ وی، این شغل نیز از تشکیلات رسمی آستان قدس حذف میشود و بهصورت غیررسمی درمیآید.
پس از انقلاب اسلامی، این روند ادامه مییابد و تنها برای افرادی مشخص و قابل اطمینان، مجوز صادر میشود تا در ساعات و روزهای معین با الصاق کارت شناسایی روی لباس خود به خواندن زیارتنامه در حرم بپردازند. این عده که مدیریت انتظامات و تشریفات اماکن بر کار آنان نظارت دارد، مواجب و مقرری خاصی از آستان قدس دریافت نمیکنند و فقط هدیه تقدیمی زوار را به عنوان دستمزد دریافت میکنند.
در موزه آستان قدس رضوی یک زیارتنامه فولادی مشبک طلاکوب وجود دارد که نمونهای کمنظیر از هنر قلمزنی و کندهکاری قرن ۱۳ هجری قمری روی فولاد است. این زیارتنامه به خط نسخ ممتاز با هنرمندی و صرف وقت و دقت خاصی روی صفحهای فولادی بهصورت برجسته قلمزنی شده و با برجستهکردن خطوط طلاکوب اطراف هر سطر، در قابی بازوبندی جای گرفته است.
ابعاد این زیارتنامه ۴۷ در ۲۸ سانتیمتر و زمینه آن از تارهای بسیار نازک و بههمتنیده فولادی ساخته شده و دو طرف قسمت فوقانی آن برای تزیین بهصورت نیمدایرههایی مماس و مشرف به هم درآمده است. داخل نیمدایره اول و دوم هر طرف، تصویر طاووسی حک شده و درون نیمدایره میانی منقوش نیز تصویر برجسته کبوتری است. این نیمدایرهها به یک لچک ترنجی منتهی میشوند که بالای آن، یک بازوبندی کوچک و دایرهای به قطر ۱۰سانتیمتر با یک متن و سه حاشیه وجود دارد.
این دایره بهشکل چهره خورشیدی است که اجزای آن از نامهای ا...، محمد (ص) و علی (ع) تشکیل یافته است. حاشیه اول و دوم این دایره دربردارنده شعاعهای نوری است که از آن ساطع گشته و در حاشیه سوم این رباعی درج شده است: «خاک در شاه رضا (ع) شمس شموس/ رفعت طلبی اگر به احلام ببوس// سازنده یک شهر خورشید بود/ یک ذره ز خاک در شاهنشه طوس.»
درون بازوبندی نیز عبارت «یا امام رضا (ع)» و در لچک ترنج زیر بازوبندی، عبارت «زیارت حضرت امامرضا (ع) / بسما... الرحمن الرحیم» و پس از آن متن زیارتنامه در ۱۴ سطر در قابهای قلمدانی محصور در نوارهای زیبای زرکوب، کندهکاری شده که آغاز آن «السلام علیک یا، ولی ا...» و پایان آن «لعنا... امه اسست اساس الظلم و الجور و البدعه علیکم اهل البیت (ع)» است.
در سطر پایانی با خطی ریز، نام واقف و سازنده و تاریخ ساخت آن به شرح ذیل آمده است: «وقف روضه متبرکه حضرت امامرضا علیه آلاف التحیهو الثناء، نمود کمترین استاد حاجی محمدبنحسن اصفهانی به تاریخ شهر رمضان سنه ۱۲۶۴ عمل کمترین واقف استاد حاجی محمد.» از میخهای ریز و کوچک روی نوارهای طلاکوب اطراف سطرها و حاشیه زیارتنامه و اطراف دایره زرکوب فوقانی، چنین استنباط میشود که این زیارتنامه در آغاز برای رعایت حال خوانندگان، روی صفحه فلزی دیگری نصب بوده