از روز نخستی که پیامبر اسلام (ص) رسالتش را آشکار کرد، تا امروز همواره جریان استکبار و قدرت طلبان زرمدار در برابر پیامبر ایستاده و از هیچ گونه دشمنی فروگذار نکرده است. به راستی مشکل آنها با پیامبر چیست و چرا این قدر از محبوبیت و نفوذ او در دلها میهراسند؟ راز این هراس را باید در مهمترین ویژگی اولیای الهی جست وجو کرد که همان «عبودیت» و بندگی خداست؛ همچنان که در نماز شهادت میدهیم: «و أشهد أن محمدا عبده و رسوله.» پس پیامبر ما ابتدا عبد خدا بود و بعد از آن رسول خدا.
این عبودیت فقط در عبادات و معنویات خلاصه نمیشود و همه عرصههای زندگی فردی و اجتماعی پیامبر را در بر میگیرد؛ به این معنا که تنها دغدغه او بندگی خدا و اطاعت از اوست و از هیچ چیز و هیچ کس جز خدا حساب نمیبرد و به هیچ چیز و هیچ کس جز خدا امید ندارد. نه هواوهوسهای نفسانی مسیر او را تعیین میکند و نه تطمیع و تهدید دیگران مسیرش را تغییر میدهد. به طبع چنین شخصیتی نه اهل معامله است و نه عقب نشینی و فقط به تکلیف الهی خویش میاندیشد و سربلندی در پیشگاه خدا.
کابوس مستکبرانی که موجودیتشان با ستمکاری و پایمال کردن حقوق انسانها گره خورده است، قدرت یافتن دین دارانی است که فقط خودشان را بنده پروردگارشان میدانند و فقط در برابر او سر خم میکنند. آنها مهمترین مانع فزون طلبیهای مستکبران اند. اما دین دارانی که عبودیت را در عبادت و مناسک معنوی دین خلاصه کرده اند و در عرصههای گوناگون زندگی، خودشان را به افکار و ارادههای گوناگون بشری سپرده اند، خطری برای ارباب زر و زور ندارند. «سکولاریسم» به معنای «دین زدایی از عرصههای اجتماعی و سیاسی» با همین هدف به وسیله غرب در کشورهای اسلامی تبلیغ و ترویج میشود. سکولارها نمیگویند خداپرست نباش، بلکه میگویند پای خداپرستی را به زندگی خانوادگی و مناسبات اجتماعی و سیاسی باز نکن.
درحالی که پیامبر آمده است بگوید این خداپرستی را باید در همه ابعاد زندگی ات جاری کنی. زندگی خانوادگی ات، فضای کسب وکارت و مناسبات سیاسی و اقتصادی جامعه ات همه باید رنگ خدایی داشته باشد. پس پیروان پیامبر، هم عابدان شب هستند و هم شیران روز؛ شیرانی که از رویارویی با موانع و مشکلات نمیهراسند و با توکل به خدا، آنچه را که تکلیف خود میدانند، عملی میکنند.
این شجاعت نیز در همان عبادتها و شب زنده داریها ریشه دارد؛ عبادتی که فقط تجربهای معنوی نیست، بلکه جلوه خداباوری مؤمنانی است که فقط در برابر او زانو میزنند و هیچ قدرت دیگری نمیتواند آنها را به زانو دربیاورد. در قرآن کریم نیز در وصف پیروان حقیقی پیامبر (ص)، سرسختی در برابر کافران و مهرورزی به مؤمنان با عبادت و سجده در برابر پروردگار گره خورده است و این همان امتداد خداپرستی در همه عرصههای اجتماعی و سیاسی است. خداپرستی با دنیاپرستی جمع نمیشود و جلوههای زندگی دنیایی مؤمنان را اسیر خود و ناملایمات و دشواریها نیز آنان را زمین گیر نمیکند.
این روحیه و این سبک زندگی عرصه را بر مستکبران تنگ میکند و تمام معادلات مادی آنها را برای سلطه بر بشریت به هم میریزد و این راز هراس آنان از پیامبری است که آیین او پس از گذشت هزاروچهارصدسال همچنان مهمترین چالش آنان است.