با هزار مشقت و مشغله، فرصتی را در بین روزمرگیهایم پیدا کردم تا چند خطی را بنویسم. شاید به درد یک نفر خورد. در تمام مدتی که گوشی به دست بودم به این موضوع فکر میکردم که چه زود گذشت از آن روزی که اخبار ۲۰:۳۰ وضعیت بیماری کرونا را در کشور چین گزارش میکرد.
تصویر آن «خفاش» به عنوان عامل انتشار و جابه جایی ویروس و ادامهدار شدنش تا به امروز و آیندهای که معلوم نیست تا کی ادامه داشته باشد. سرانجام ۱۰ باور نادرست که ما را به موج بعدی کرونا نزدیک میکند، اینگونه مختصر و مفید نوشتم که دوستان و عزیزان لطفا با این باورها سلامتی خودتان را به خطر نیندازید:
دیگر کرونا وجود ندارد.
با تزریق واکسن کاملا ایمن شدیم.
واکسن نمیزنیم، چون عوارض وحشتناک دارد.
رابطه واکسن و ناباوری
تغییر DNA با تزریق واکسن
واکسینه شدن بهانه سفر رفتن
همه کشور را باید تا ریشهکنی بیماری، قرنطینه کامل کرد.
دریغ کردن واکسن از مهاجران
افراد ناقل در هر جمعی دیگران را مبتلا میکنند
بازشدن مدارس در آینده نزدیک
به گروههای خانوادگی، دوستانه و همکارانم فرستادم. برخلاف تصورم که خیلیها از این نکتهها استقبال و قدردانی میکنند با هجمهای از تفکرات منفی روبهرو شدم. از نزدیکترین افراد خانوادهام تا همکاری که شاید فرصت نشود هرروز همدیگر را ملاقات کنیم.
بیشتر آنها نگرانیهایشان را آمیخته با ناامیدی به زبان آوردند. خیلیها شروع پیک ششم کرونا را پایان تراژدی زندگی کروناییشان بیان کردند جدا از برخیها که مهر تأیید به نوشتههایم زده بودند و تشکر از اطلاعرسانی پیش از موعد، دوستان و اطرافیانم جهت گفتگو را به سمت نگرانی از زنده بودن چرخاندند.
از روزهایی گفتند که هنوز اتفاق نیفتاده است، اما با نگرانی و تشویش نسخهپیچ شده است. از روزهایی که عزیزانشان را به همین علت از دست دادهاند. در تمام زمانی که واکنشها را در گروههای فضای مجازی رصد میکردم به این سرنخ رسیدم که آزاردهندهتر از کووید ۱۹ از ابتلا تا مبارزه برای رها شدن از آن، تفکرات آن دسته افرادی است که با آنکه هنوز نفس میکشند، در سایه افکار منفی که در ناامیدی آدمها ریشه دارد، به ادامه زندگی همراه با بیماری کرونا، مرگ را انتظار میکشند.