مرتضی اخوان | شهرآرانیوز - «نیمی از آنچه در این سریال میبینید واقعیت است و نیمی دیگر حقیقت دارد.» این جمله سنگین و صد البته هوشمندانهای است که در آغاز تیتراژ ابتدایی «سرجوخه»، سریال اجتماعی - امنیتی این شبهای شبکه سوم سیما نقش میبندد. سریالی تلویزیونی که در بحران شبکههای یک و دو سیما که از بی سریالی در اقدامی «آی فیلم» گونه دست به پخش سریالهای قدیمی زده اند، از شبکه سوم سیما به روی آنتن میرود و فارغ از نقدهای مثبت و منفی توانسته توجه مردم و منتقدان را به خود جلب کند.
چه آنها که ساخته جدید احمد معظمی را بی پروا میستایند و چه آنان که تیغ تیز انتقاد را متأثر از عوالم سیاست زدگی بر گردنش نهاده اند. «سرجوخه» درامی اجتماعی - امنیتی با بن مایههای جاسوسی است که در چند سال اخیر ساخت این چنین آثاری به طرز غافل گیرکنندهای مورد اقبال مسئولان فرهنگی قرار گرفته است. با این حال «سرجوخه» دارای نکات ویژه و متمایزکنندهای است که باید به آن توجه داشت.
شاید تا چند سال پیش همیشه حسرت میخوردیم که چرا محدودیتهای امنیتی سبب میشود تا سینما و سیمای ما از ساخت آثاری اجتماعی - امنیتی محروم باشد. آثاری که در سطح سیمای ملی ساخته نمیشد و در سطح پرده نقرهای هم اگر ساخته میشد با ممیزی و توقیف پیش از پخش رو به رو میشد.
چند سالی است که سیاست ساخت آثار تلویزیونی با موضوعات امنیتی در دستور کار قرار گرفته و شاید بتوان مجموعه هایی، چون «گاندو»، «خانه امن» و... را از جمله جدیترین این آثار دانست. آثاری که اگرچه بر کیفیت و برخی از محتواهای ارائه شده در آن تردید وارد است، اما حقیقت آن است که دست کم ساخت آنها امری مبارک است. زیرا در تمام جهان ساخت سریالها و فیلمهای سینمایی با محوریت تواناییهای نهادهای امنیتی کشورهای سازنده، از آثار اف بی آی گرفته تا کاگ ب، مرسوم است.
بیشتر بخوانید
نه «گاندو» و نه «خانه امن» که دو سریال تلویزیونی امنیتی درخور توجه چند سال اخیر سیما بودند، هیچ کدام در اندازههای «سرجوخه» به شهود کافی در پرداخت بخش اجتماعی درام امنیتی شان نرسیدند.
سرجوخه فقط یک درام امنیتی صرف نیست و مسئله امنیت در لایه دوم یک درام اجتماعی پرکشش با موضوع مبتلابه و جذاب روز جوانان، یعنی حضور در سایتهای شرط بندی آمیخته شده است. شروع پرکشش و جذاب سرجوخه به ماجرای جوانی به نام «کیان» که سردسته یک سایت شرط بندی بزرگ است، اشاره دارد که اگرچه سامان صفاری، نتوانسته آنچنان که باید و شاید از پس نقش آفرینی اش برآید، اما بی تردید روایتی خط شکن در تلویزیون است.
از طرفی دیگر داستان «غلامرضا» جوان رزمی کار پایین شهری که در قفس برای در آوردن مخارج زندگی و رسیدن به عشقش مشت میزند و به نوعی بازیچه قمار و شرط بندی ناخواسته است، به موازات داستان «کیان» پیش میرود و بیننده بیش از آنکه اسیر شعارزدگی سیاسی - امنیتی سریال شود، دنبال کننده دو درام جذاب اجتماعی است.
معظمی در «سرجوخه» یک ادعای امنیتی جدید را به مخاطب نشان میدهد که به نوبه خود حائز اهمیت است. در عمده آثار این چنینی پیش از این همیشه تصور میشد دستگاههای جاسوسی برای نفوذ و رسیدن به مقاصد خود به سراغ نخبگان و مقامات صاحب نفوذ میروند، اما در «سرجوخه»، دام دستگاههای جاسوسی برای شهروندان معمولی است و «غلامرضا» که یک شهروند ساده است طعمه دستگاه جاسوسی آن ور آبی میشود. مسئلهای که به نوعی هشدار ویژه امنیتی برای عامه مردم است که تصور میکنند از دام صیادان جاسوسی در امان هستند، اما در این سریال چیز دیگری مطرح میشود.
کیفیت سریال ۳۰ قسمتی «سرجوخه» را که این روزها به میانه راه پخش رسیده میتوان از این منظر مورد نقد قرار داد که گروه سازنده در اجرای فرمهای ساخت آثار این چنینی بعد از چند تجربه قبلی (قاتل روح، خانه امن و...) به تبحر خوبی رسیده اند. تیتراژهای خوب، موسیقی متناسب، تدوین مبتنی بر اکشن، کاتهای درست و مواردی از این دست همه نقاط قوت «سرجوخه» است.
اما در نقطه مقابل اگر درباره صحت و سقم و کیفیت ارائه حقایق داستان نخواهیم قضاوت کنیم، دست کم میتوانیم بگوییم داستان «سرجوخه» فاصله چشمگیری با یک فیلم نامه استاندارد مبتنی بر نقطه عطف و فراز و فرود دراماتیک دارد. شعارزدگی هم که پاشنه آشیل نخ نمای این گونه آثار است که گویا نمیتوان از آن فرار کرد.
در ادامه بخوانید
«نازنین کیوانی» بازیگر نقش آوین در سریال سرجوخه کیست؟ + بیوگرافی
بازیگر نقش کیان در سریال سرجوخه کیست؟ + بیوگرافی سامان صفاری
روایت سامان صفاری از بازی در سریال امنیتی «سرجوخه»
پیشبینی حمله سایبری به پمپ بنزینها در سریال «سرجوخه» + فیلم