تصادف سه خودرو در قوچان خراسان رضوی با ۶ مصدوم (۶ اردیبهشت ۱۴۰۴) ۶ مفقودی در انفجار بندر شهید رجایی عوارض و نشانه‌های زایمان زودرس این را برای شما مشهدی‌ها می‌نویسم دستور رسیدگی فوری به مصدومان حادثه بندر شهید رجایی در مراکز درمانی تامین اجتماعی افزایش قربانیان و مجروحان انفجار بندر شهید رجایی | ۸ کشته و ۶ مفقود و ۷۵۹ مجروح (۶ اردیبهشت ۱۴۰۴) رئیس جمعیت هلال احمر: ۵ فروند بالگرد هلال‌احمر به بندرعباس اعزام شد دادستان کل کشور نسبت‌به انتشار اخبار کذب از حادثه بندر شهید رجایی هشدار داد (۶ اردیبهشت ۱۴۰۴) تندخویی و تندمزاجی نابود کننده پیوندهای خانوادگی و اجتماعی | سم مهلک یک رابطه وزیر بهداشت دستور رسیدگی فوری به مصدومان بندر شهید رجایی را صادر کرد بازی با مرگ با بلع یک کیلو و ۸۰۷ گرم تریاک در تربت حیدریه (۶ اردیبهشت ۱۴۰۴) قتل بر اثر اختلاف مالی در لرستان | دستگیری قاتل در کمتر از یک ساعت ماجرای تیراندازی پلیس تهران در قلهک چه بود؟ (۶ اردیبهشت ۱۴۰۴) تصویب پرداخت ۱۸۵هزار میلیارد تومان از دیون دولت به سازمان تأمین اجتماعی در بودجه ۱۴۰۴ لخته‌شدن خون در مغز مرد ترکیه‌ای، زبانش را دانمارکی کرد! افزایش سرقت از مشاغل حساس در تهران؛ آیا قوانین بازدارنده کافی هستند؟ شمار موتورلانس‌های اورژانس مشهد بیش از ۲ برابر شد هشدار به مادران باردار: نشانه‌های زایمان زودرس را بشناسید آمار تلفات و تعداد مصدومان انفجار شدید در اسکله شهید رجایی بندرعباس + فیلم واکسیناسیون از مرگ‌ومیر ۴۰ درصد از کودکان جلوگیری کرده است رئیس کمیسیون اصل نود مجلس: خدمات درمانی تأمین‌اجتماعی همسر متوفی بلافاصله مسدود نشود آخرین فرصت ثبت‌نام برای ترمیم سوابق تحصیلی دانش‌آموزان اعلام شد نقش آفرینی موفق شعبه ۳۰۳ شورای حل اختلاف مشهد در صلح و سازش یک پرونده مطالبه طلا انفجار شدید در بندر شهید رجایی بندرعباس (۶ اردیبهشت ۱۴۰۴) + فیلم و علت انفجار برنامه جدید معاون آموزش ابتدایی وزیر آموزش و پرورش برای دبستانی‌ها آمار عجیب ازدواج در ایران؛ زنان متأهل کمتر از مردان! | ۲۵ هزار ازدواج بالای ۵۰ سال
سرخط خبرها

آزمون یک فرضیه تأسف‌بار

  • کد خبر: ۸۹۳۶
  • ۲۲ آبان ۱۳۹۸ - ۰۶:۳۵
آزمون یک فرضیه تأسف‌بار
عباس عبدی رئیس انجمن صنفی روزنامه‌نگاران
بیایید با یکدیگر فرضیه‌ای را بیازماییم؛ مقایسه انتصاب‌های فامیلی و خانوادگی از نسل جوان در حوزه‌های علوم تجربی مثل پزشکی و مهندسی و... با حوزه‌های مدیریتی و علوم انسانی و اجتماعی. برای روشن شدن مطلب، می‌توان نگاهی به پیش از انقلاب انداخت. بسیاری از فرزندان بااستعداد فعالان فکری و سیاسی به‌طور معمول در رشته‌های علمی و تجربی قبول می‌شدند؛ مهندسی، پزشکی، علوم، داروسازی و امثال آن‌ها. حتی می‌توان نام‌های آنان را ردیف کرد که عموما در حوزه تحصیلی خود نیز موفق بودند، ولی پس از انقلاب مشاهده می‌شود که بیشتر این افراد وارد حوزه‌های علوم اجتماعی و انسانی شده‌اند و پله‌های ترقی را در ساختار اداری کشور از این طریق طی نموده‌اند. آمار دقیقی برای اثبات این ادعا ندارم، ولی مشاهده عمومی و توضیحات بعدی نشان‌دهنده درستی آن است. چرا این تفاوت وجود دارد؟ حتی آنان که پس از انقلاب وارد پزشکی و مهندسی شده‌اند، به حوزه مدیریتی کمتر ورود پیدا کرده‌اند. آیا این امر به معنای آن است که علاقه به علوم انسانی و اجتماعی بیشتر شده است؟ آیا این فرزندان توانسته‌اند در این شاخه‌های علمی خلاقیتی نشان دهند؟ چند نفر از آنان صاحب سبک و نظر در حوزه تحصیلی خود هستند؟ بعید می‌دانم هیچ‌کدام از جوانان متولد دهه ۱۳۵۰ که رشد اصلی آنان بعد از انقلاب بوده است و انتساب خانوادگی به مقامات داشته باشند، واجد این ویژگی باشند. بنده حتی یک نمونه هم سراغ ندارم. چند نفری هستند که در حاشیه مشغول فعالیت علمی هستند، ولی در عوض تا دلتان بخواهد مدیرانی از این دست فرزندان دهه ۱۳۵۰ و ۱۳۶۰ داریم که با تحصیلات علوم انسانی و اجتماعی، فعلا بر صندلی‌های مدیریتی تکیه زده‌اند و حکمرانی خود را نه در عرصه عمومی علم و دانش، بلکه در اتاق‌های مدیریتی و جلسات به نمایش می‌گذارند!
چرا؟ به این علت که علوم اجتماعی و انسانی سهل و ممتنع است، می‌توان به‌راحتی دکترا گرفت، پایان‌نامه شما را شخص دیگری بنویسد و هر حرفی بزنی، قابل سنجش و آزمون نباشد. این درباره پزشکی صادق نیست. پزشک اگر کار خود را بلد نباشد، بیمار را می‌کشد یا در بهترین حالت درمان نمی‌کند. به همین علت است که بسیاری از آقایان برای درمان بیماری‌های خود عازم فرنگ می‌شوند، ولی هنگام مدیریت اجتماعی و فرهنگی که می‌شود، هر شخص بی‌اطلاعی از اقوام را مدیر می‌کنند؛ درحالی‌که ایران از نظر نظام درمانی و نیروی متخصص پزشکی جزو کشور‌های خوب است و از نظر تجهیزات نیز چیزی کم و کسر ندارد، ولی در عوض در حوزه علوم انسانی و اجتماعی جزو کشور‌های متوسط هم شناخته نمی‌شود. از این مقایسه چه نتیجه‌ای می‌توان گرفت؟ نتیجه‌ای جز این نیست که وضعیت عمومی جامعه و توزیع رانت‌های مدیریتی موجب می‌شود که فرزندان آنان به سوی علوم اجتماعی و انسانی متمایل شوند تا خیلی سریع به باروری مالی و اقتصادی رانتی برسند و مدرکی را هر جور شده سر هم کنند و با عنوان آقای دکتر راهی مدیریت‌های فرهنگی و اجتماعی شوند. این وضع به تخریب دانش اجتماعی، انسانی و بی‌فایده بودن آن منجر شده است؛ درحالی‌که اگر نیک بنگریم، نیاز ما به این دانش بیش از نیاز ایران به پزشکی و مهندسی است.
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->