سرخط خبرها

مشتاقی و مهجوری

  • کد خبر: ۹۲۲۶
  • ۲۶ آبان ۱۳۹۸ - ۰۳:۴۶
  • ۲
مشتاقی و مهجوری
قاری و حافظ جهانی قرآن از تأثیر کلام وحی می‌گوید
فاطمه سیرجانی
خبرنگار شهرآرا محله
مناسبت‌ها همیشه فرصتی است برای انجام کار‌هایی که در شلوغی و روزمرگی گمشان کرده یا بی‌خیالشان شده‌ایم. این‌جور وقت‌هاست که می‌رویم سراغ چیز‌هایی که خیلی وقت است در ذهنمان نگاه داشته‌ایم. هفته‌ای، چون میلاد مبارک و فرخنده حضرت‌رسول (ص) بهانه‌ای شد تا بخواهیم معنویتمان را بالا ببریم و آن را با قرآن آغاز کنیم و به پایان برسانیم. از مدت‌ها پیش بنر تبریک آویخته بر سردر منزلی حول‌وحوش دفتر ذهنمان را مشغول کرده بود؛ اینکه در اولین فرصت سراغ علیرضا کهندل برویم؛ حافظ و قاری جهانی قرآن و همسایه چند کوچه پایین‌تر و حالا این بهانه فراهم شده است. وقتی حرف از یک حافظ و قاری جهانی قرآن به میان آمد، تصورمان این بود با کسی روبه‌رو هستیم که مویی در این راه سپید کرده است؛ حافظ و قاری‌ای سن‌وسال‌دار با کلی تجربه، اما چهره جوان علیرضا کهندل این باور را درهم شکست. او هم در همین ابتدای راه مثل خیلی از هم‌قطارانش از این دل‌گیر است که خیلی‌ها دغدغه‌ای برای قرآنی‌شدن ندارند!
سال گذشته موفق به کسب مقام دوم مسابقات جهانی قرآن کشور در بین قاریان شرکت‌کننده از اقصی نقاط کشور و دیگر کشور‌های مسلمان شده است. علیرضا کهندل متولد سال ۱۳۸۱ است. نوجوانی با آینده‌ای روشن.

از پدر شروع شد
اینکه از چه زمان به سمت قرآن گرایش پیدا کرد و انگیزه‌ای شد برای راهی که امروز در آن قدم برمی‌دارد را خودش هم دقیق نمی‌داند: «نمی‌دانم چه عاملی سبب شد این مسیر را انتخاب کنم، اما خوب به یاد دارم دو، سه سال بیشتر نداشتم و در همان عالم کودکی هروقت پدرم قرآن را مقابلش می‌گذاشت و شروع می‌کرد به تلاوت کلام خدا، اگر مشغول بازی هم بودم آن را رها می‌کردم و به کنار پدرم می‌رفتم تا نجوایش را گوش کنم. بعد‌ها که بزرگ‌تر شدم با آنکه سواد خواندن و نوشتن نداشتم، به تقلید از پدر، قرآن را مقابلم می‌گذاشتم و آوا‌هایی را ادا می‌کردم. علاوه‌بر اینکه در خانواده، پدر و مادرم هر ۲ قرآنی هستند و هر صبح بعد از نماز پدر، حتما باید ۲ صفحه قرآن را با صدای بلند تلاوت کنند، در جمع فامیل هم هرهفته جلسه‌های تلاوت خانگی قرآن به صورت دوره‌ای برپا بود. حضور در این جلسه‌ها و آموختن الفبای قرآن و قرائت در میان جمعی که همه هم را می‌شناختیم، این اعتماد به‌نفس را به من داد تا ترسی از تلاوت در دیگر جمع‌ها نداشته باشم. دوره‌های قرآن خانگی برای خیلی از قاریان و حافظان قرآن نخستین پله‌های ترقی و جهش در این مسیر بوده است. جلسه‌هایی که گاه قدمتش به نیم قرن و حتی بیشتر هم می‌رسد.»

  هیچ‌کجا طلاب نمی‌شود
شغل پدر ایجاب می‌کرد در محله‌های مختلف شهر سکونت داشته باشیم. مدتی در ۲۰ متری طلاب، چند سال در بولوار وکیل‌آباد و ۱۰ سال هم در محله قاسم‌آباد ساکن بودیم. تا اینکه بعد از بازنشستگی پدر دوباره به محله اصلی و زادگاهم بازگشتیم. موضوع جالب این بود که در تمامی محله‌ها محافل قرآنی فعالی بود، تا با حضور در آن‌ها بتوانم مسیر و راهی را که انتخاب کرده بودم، ادامه دهم، اما هیچ‌کدام از آن‌ها، طلاب نمی‌شد. اینجا دوره‌های قرآن خانگی با قدمت ۵۰ سال و گاه حتی بیشتر برگزار می‌شود. نخستین جلسه قرآنی، جلسه قرآن حضرت‌رقیه (س) بود که مرحوم حاج‌محسن نواب آن را پایه‌ریزی کرده بودند. علاوه‌بر این مسجد‌ها هم هستند که در ایام هفته کلام خدا پر شور در آن‌ها  تلاوت می‌شود.

همراه با قاریان بنام.
چون آن نشست‌ها دیگر من را اقناع نمی‌کرد، تصمیم گرفتم با حضور در کلاس‌های تجوید و رو‌خوانی و روان‌خوانی قرآن، گامی دیگر در دنیای قرآنی بردارم. اولین استادم هم آقای سرور عظیمی، قاری جهانی، بودند. با ایشان در نشست‌های قرآنی که در مسجد امام‌حسن (ع) ۲۰ متری طلاب بود، آشنا شده بودم. هشت‌ساله بودم که در یکی از این جلسه‌ها تلاوتی را اجرا کردم. استاد که در اداره اوقاف سمتی داشتند، به پدرم توصیه کردند کمکم کنند تا این مسیر را جدی‌تر ادامه دهم. شروع آموزش‌های جدی من با این استاد و در مسجد محله زندگی‌ام بود.
این جوان موفق قرآنی و حافظ کل کلام خدا که امروز معاونت پایگاه قرآنی مسجد را عهده‌دار است، ادامه می‌دهد: «شروع کار از این جلسه‌ها و شاگردی در محضر استاد سرور عظیمی بود، اما در ادامه از محضر قاریان جهانی مطرحی، چون دکتر محمدعلی دوستی، محمدجواد رجایی، علیرضا رضایی، احمد‌حسن مهرزاد و... بهره‌مند شدم. البته آشنایی‌ام با استاد محمد‌علی دوستی به دوران کودکی و قبل از دوران مدرسه در محفل قرآنی مسجدالمهدی محله طلاب می‌رسد. آن زمان که قرائت استاد عبدالباسط را تقلید می‌کردم در محضر ایشان تمرین می‌کردم. آشنایی بیشترم با استاد محمدجواد رجایی هم در محافل قرآنی‌ای که در حرم برگزار می‌شد، صورت گرفت که خیلی هم از استاد مشاوره می‌گرفتم. البته ایشان در جلسه‌های خانگی که در شهر برگزار می‌شود نیز حضور دارند. استاد علیرضا رضایی نیز نقش بسیاری در پیشرفت من در زمینه صوت و لحن داشتند که با ایشان در محافل قرآنی محله وکیل‌آباد، آشنا شدم. ادامه حضور در نشست‌ها نیز زمینه‌ای شد برای استفاده تجربیات ایشان به صورت تخصصی، ازجمله فیض بردن از محضر بزرگانی، چون استاد رضا عابدین‌زاده و استاد مهدی حسنی.»

رفتم برای محک‌زدن؛ اول شدم
از سال چهارم دبستان در مسابقات ناحیه شرکت می‌کردم، اما جدی‌ترین برنامه حضورم در مسابقه یادواره شهدای حوزه ۸ میثم بود. در این مسابقات در رشته قرائت دانش‌آموزان زیر ۱۶ سال شرکت کردم و موفق به کسب مقام دوم شدم. بعد از آن در رقابت‌هایی که از طرف سازمان ورزش و جوانان در رشته قرائت در رده سنی ۱۶ تا ۲۹ سال برگزار می‌شد، شرکت کردم. هنوز تا رسیدن به شانزده‌سالگی چند ماهی مانده بود و به همین علت قبول نکردند درمسابقات شرکت کنم. ثبت‌نام اولیه تلفنی انجام می‌گرفت. با اصرار پدر اسمم را در فهرست نوشتند، اما گفتند روز مسابقه احتمالا از ورودم ممانعت خواهد شد. روز موعود با پدرم به محل برگزاری مسابقات که در حرم برگزار می‌شد، رفتیم. ابتدا برای شرایط سنی قبول نمی‌کردند، اما پدر آن‌قدر اصرار کرد که حداقل بگذارند خودم را محک بزنم تا اینکه سرانجام رضایت دادند. در آن رقابت موفق شدم از میان ۲۴ شرکت‌کننده رتبه اول را کسب کنم. علاوه‌بر این حفظ قرآن را هم شروع و چند جزء حفظ کرده بودم. در مرحله بعدی این مسابقات که استانی برگزار شد هم موفق شدم مقام اول استان در رشته حفظ را کسب کنم.

حفظ قرآن هم سعادتی دیگر بود
بنابه باور بزرگان و عالمان دینی، هدف و نیت که خدایی باشد، راه‌های حرکت در مسیر درست و الهی باز می‌شود و بخواهید و نخواهید در مسیر آنچه رضای خدا را به دنبال دارد، می‌افتید. علیرضا کهندل به این موضوع هم باور دارد: «در ابتدای انتخاب این مسیر به تنها چیزی که فکر نمی‌کردم، حفظ قرآن آن هم حفظ کل این کتاب الهی بود. تلاوت قرآن و شنیدن صدای استادان بزرگ آرامش عجیبی به من می‌داد. شاید همین لذت و حلاوت بود که مشتاقم می‌کرد بیشتر در محافل حضور داشته باشم. گفتم پدرم به واسطه شغلی که داشت در ماه چند نوبت به شهر‌های اطراف استان خراسان‌رضوی برای حضور در مراسم و محافلی دعوت می‌شد. من هم بیشتر اوقات همراهش بودم و گاه تلاوت قرآن آن مراسم را به من می‌سپردند. گاه در مراسم پیش آمده بود وقتی می‌خواستند جلسه را با تلاوت قرآن آغاز کنند، قرآنی نبود؛ آنجا افسوس می‌خوردم که اگر سوره‌ای را حفظ بودم، قرائت می‌کردم. همه این عوامل دست‌به‌دست هم داد تا تصمیم به حفظ بگیرم.»
 «بزرگ‌تر‌ها گفته‌اند سنگ بزرگ نشان نزدن است؛ از همین‌رو توصیه شده است اهداف و برنامه‌هایی را دنبال کنیم که توانایی انجام آن را داریم.» این‌ها را هم علیرضای نوجوان می‌گوید تا از چگونگی حفظ کل قرآن در بازه زمانی ۳ سال برایمان تعریف کند: «قبل از هرچیز بگویم حفظ قرآن اگر کشش و انگیزه‌اش باشد، یعنی اینکه راغب باشید و در کنارش توکل به خدا هم داشته باشید، اصلا سخت نیست. چیزی که در این میان سخت است، حفظ و نگهداری از محفوظات است. در ابتدای امر قصد حفظ کل قرآن را نداشتم، اما جزء اول که تمام شد حس کردم دوست دارم ادامه بدهم. تا جزء ۱۵ پیش رفتم. به نیمه راه که رسیدم، دیدم اصلا نمی‌توانم قرآن و حفظ را کنار بگذارم. از این به بعد این مسیر را تخصصی‌تر و زیرنظر استادان ادامه دادم. برخی قسمت‌های قرآن اصول و قواعدی دارد که من از آن‌ها مطلع نبودم؛ از همین‌رو حس کردم نیازمند استادی هستم که در حفظ و بعضی موضوع‌های دیگر به من کمک کند. به‌عنوان مثال راهنمایی در‌باره شیوه رمز‌گذاری برای آیه‌هایی که حفظ آن‌ها کمی سخت بود، آیاتی که شباهت زیاد با‌هم داشتند یا به لحاظ معنایی به هم نزدیک بودند. برای آموزش حدود یک‌سال هر روز نزد استادان سرور عظیمی و شیعه می‌رفتم. تأثیری که قرآن و حفظ آن در زندگی من داشت، از آنجا شروع شد که کمک کرد برای اوقات فراغت برنامه‌ریزی داشته باشم. همچنین در تقویت حافظه هم مؤثر بود. به این ترتیب درس‌های حفظی برایم مشکل نبود، حتی قبولی‌ام در مدرسه نمونه دولتی امام‌حسین (ع) را هم مرهون کمک طلبیدن و دوستی با قرآن هستم. به‌طور کل حس درونی‌ام این است که تمام موفقیت‌هایی که تا به الان به‌دست آورده‌ام در گرو پیوستن با معنویت و روحانیت این کتاب آسمانی است.»

دومی در مسابقات جهانی حفظ قرآن
از موفقیت‌های قرآنی علیرضا کهندل به زمستان سال گذشته برمی‌گردد. مسابقات جهانی حفظ و قرائت قرآن که توانست دوم شود. او درباره این حضور می‌گوید: «از طریق شبکه‌های مجازی از برگزاری مسابقات قرآنی که از سوی مؤسسه امام‌علی (ع) در جمکران برگزار می‌شد، مطلع شدیم. ثبت‌نام اینترنتی صورت می‌گرفت و، چون تعداد داوطلبان بیش از ۵ هزار نفر بود، این آزمون دربازه زمانی ۲۰ روز برگزار می‌شد. چند روز بعد از ثبت‌نام، تلفنی به ما اعلام کردند، فلان تاریخ در محل مسابقات که د‌ر هتل یاوران مهدی (عج) بود، حاضر باشیم. به عید نوروز چیزی نمانده و تقریبا سفر‌های نوروزی آغاز شده بود. در آن شرایط به‌سختی توانستیم بلیت قطار تهیه کنیم. بیشترین استرسم از نرسیدن به‌موقع به محل برگزاری آزمون بود. زمان رقابت در روز‌های پایانی سال بود. بعد از آزمون بلافاصله به مشهد برگشتیم. متأسفانه همان روزی که ما به مشهد رسیده بودیم، به منزل تماس گرفته بودند که با توجه به کسب مقام دوم در رشته حفظ، در مراسم اختتامیه شرکت کنم، اما دیگر امکانش نبود و نتوانستم در مراسم اختتامیه شرکت کنم.»

۲ سفر زیارتی در یک‌سال
۲ بار عزیمت به کربلا در فاصله زمانی کمتر از ۲ سال، از دیگر برکات راهی است که علیرضا کهندل در آغاز نوجوانی برای خود برگزیده است. سفر‌هایی که به گفته او پر از خاطرات خوش معنوی بوده است: «نوروز ۹۷ بود که با گروه تواشیح مؤسسه قرآنی سروش جاودانه‌های وحی، برای اجرای برنامه راهی کربلا شدیم. لحظه تحویل سال در اتوبوس و در مسیر کربلا بودیم و ۱۷ روز در شهر‌های مختلف کشور عراق حضور داشتیم. در این ایام برنامه‌های متنوعی ازجمله تواشیح و قرائت قرآن را در شهر‌های مذهبی و حرم حضرت علی‌بن‌ابی‌طالب (ع) در نجف و حرمین امام‌حسین (ع) و حضرت ابوالفضل (ع) در کربلا و همچنین در منزل برخی خانواده‌های شهدای مدافع حرم اجرا کردیم. یادم هست شب میلاد حضرت‌علی (ع) برنامه تواشیح گروه ما از شبکه الکوثر به صورت زنده پخش شد. این برنامه اجرای تواشیح اسمای الهی بود که ایام ماه رمضان، قبل از اذان از سیمای کشورمان پخش می‌شد. تواشیح اسمای الهی به‌قدری در این کشور استقبال شد که گروه و ضبط به صداوسیمای عراق دعوت شد. سفر دوم هم تابستان همین امسال  اتفاق افتاد. اداره اوقاف استان خراسان‌رضوی تمام دانش‌آموزان حافظ کل قرآن از استان را برای زیارت به کربلا فرستاد. در این گروه از حدود ۱۱۴ نفر حافظ کل قرآن، فقط ۷ نفر مرد بودند. من تنها قاری جمع بودم و این موضوع یکی از خاطرات خوب من در این سفر زیارتی بود. از ما ۷ نفر آقا ۵ نفر آشپز، راننده، روحانی و... بودند و ۲ دانش‌آموز پسر حافظ قرآن. دوستمان، چون ۱۱ سال داشت، صدایش برای قرائت قرآن زیاد پخته نبود، برای همین تنها قاری گروه اعزامی من بودم.»

حقوق و قضاوت را دوست دارم
اینکه انسان به دنبال تحقق آرزو‌ها و اهد‌افش برود، خیلی خوب است، اما این هدف به‌ویژه برای آقایان که قرار است فردا بار مسئولیت یک زندگی را به دوش بکشند از درجه اهمیت بیشتری برخوردار است. این جوان خوش استعداد محله طلاب هم در کنار وقت و برنامه‌ای که برای حفظ و قرائت قرآن دارد، به آینده شغلی خود هم فکر کرده است و اهدافی را دنبال می‌کند: «در تمام سال‌های تحصیل میانگین معدلم ۱۹ بود. وقتی هم در مدرسه نمونه دولتی امام‌حسین (ع) پذیرفته شدم، این امتیاز را داشتم که هر رشته‌ای را که دوست دارم انتخاب کنم. علاقه به رشته‌های حقوق قضایی و وکالت سبب شد تا رشته علوم انسانی را انتخاب کنم.»
البته او بدش نمی‌آید خدمتش به مردم شهرش در قالب فعالیت‌های نظامی و امنیتی باشد: «خدمت به مردم نوعی عبادت محسوب می‌شود و خداوند نیز در قرآن به این موضوع تأکید کرده است؛ از همین‌رو دوست دارم اگر قرار است شغل و حرفه‌ای برای فردا برگزینم، حرفه‌ای باشد که در قالب آن امکان خدمت به هم‌نوع نیز بیشتر باشد.»

طلاب، محله‌ای با مردمان قرآن‌دوست
مساجد به‌عنوان پایگاه‌های فرهنگی محله‌ها می‌توانند نقش مهمی در جذب نوجوانان و جوانان محله داشته باشند. بیشتر قاریان، حافظان و مفسران قرآن از مساجد محل زندگی خود جذب فعالیت‌های قرآنی شده‌اند و راه را ادامه داده‌اند. اگر امروز علیرضا کهندل به‌عنوان نوجوان محصل از طلاب در باب قرآن حرفی برای گفتن دارد، به‌واسطه حضور و حفظ ارتباط با مساجد محله است‌: «اکنون مکبر نماز مغرب‌وعشا در مسجد رضوی هستم و هرشب یک صفحه قرآن را در این مسجد تلاوت می‌کنم، مسجد پنجتن که در فاصله صدمتری منزل ماست، دو‌شنبه شب‌ها برنامه جلسه قرآنی دارد، مسجد امام‌حسن (ع) در ۲۰ متری طلاب نیز شب‌های شنبه برنامه جلسه قرآن دارد. علاوه‌بر این برنامه آموزشی هم برای ۲۵ نفر از نوجوانان علاقه‌مند به حفظ و قرائت قرآن را در همان مسجد ۲۰ متری برعهده دارم، سه‌شنبه شب‌ها هم مسجد فقیه سبزواری، برنامه نشست قرآنی با حضور قاریان جهانی دارد که سعی می‌کنم از آن برنامه هم بهره‌مند شوم؛ زیرا این‌مسجد با محل زندگی‌ام فاصله کوتاهی دارد.»
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ابوالفصل کهن دل
Iran (Islamic Republic of)
۰۸:۲۶ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۵
0
0
درود بر پسر عموی عزیزم باعث افتخار خاندان و روح پدربزرگ عزیزم شاد که هر روز جلو درب منزل مشغول قرائت قرآن بودند
مهدی‌
Iran (Islamic Republic of)
۲۲:۲۸ - ۱۴۰۱/۱۲/۰۶
0
0
خیلی زیبا و عالی
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->