بیشاز یک دهه است که اتفاق خیلی خوبی در مشهد رقم خورده است و یادمانهایی هنری در آغاز سال ساخته و در شهر نصب میشود. این اتفاق و ایده البته در شهرهای دیگر هم تکرار شد و بهگونهای پذیرفته شده است. آنچه در این فرایند رخ میدهد، پیوند هنر با آیینهاست.
از طرفی آیینها بهویژه مانند آیین نوروز که دیرپا و کهن است، با تاریخ و فرهنگ و باورهای مردم نسبت دارد و از طرفی هنر بهدلیل ذات زیباییشناختیاش، بهخوبی میتواند بازتابدهنده این آیینهای زیبا باشد. آیینهای ایرانی سرشار از زیبایی است و این عنصر زیبایی را فقط هنر میتواند به جامعه و به نسلهای بعد منتقل کند. بنابراین، بهترین اتفاقی که در ایام نوروز در مدیریتشهری انجام میشود، همین طرح است.
این رویداد، امسال با فراخوان جهانی همراه شده است تا هنرمندان دیگر کشورها، بهویژه کشورهای اسلامی هم فرصت هنرنمایی در این رویداد را داشته باشند.
خوشبختانه بخشهای متنوع پیشبینیشده برای جشنواره هنرهای شهری (آذینها، دیوارنگاریها، هنرهای نمایشی و یادمانهای نوروزی و حتی شهر قصهگو) هم میدان را برای حضور و خلاقیت هنرمندان فراختر کرده است.
از طرف دیگر میدانیم که شعار این دوره شورای شهر «جهانشهر برکت و کرامت» است. بنابراین، جهانشهریبودن مشهد میطلبد که به این شهر نگاه جهانی داشته باشیم و فراخواندن هنرمندان جهان، حرکت به سمت تحقق این شعار هم هست.
فراخواندن هنرمندان جهان (که قاعدتا نگاه اول به جهان اسلام است)، برای شرکت در هنرهای شهری یک جهانشهر، کاملا با الگوی جهانشهری هماهنگ است و در این راستا خواهد بود.
بیگمان این رویداد هنری و حرکت در بستر جهانشهری میطلبد که نشانهای بینالمللیبودن آن را برجسته کنیم. همه میدانیم که مشهد قلب ایران است و باور داریم که امام رضا (ع) فقط متعلق به شیعیان نیست که او امام مهربانی است برای همه انسانها و همه دوستداران انسانیت و شرافت، محبت خاصی به این حضرت دارند.
بنابراین، مشهد و امام رضا (ع) متعلق به همه انسانهاست. پس از همه جهان و از همه کشورها میتوانند در این رویداد شرکت کنند. ازاین رو، نخستین شاخصه جهانشهری برای مشهد، بارگاه مطهر حضرت رضا (ع) است و این ظرفیت، فرصتی شایسته برای هنر است تا فرهنگ رضوی در مقیاس جهانی بازنمایی شود.
نکته مهم در این زمینه این است که گستره فرهنگ رضوی، کامل و جامع دیده شود. متأسفانه هنر تاکنون کمتر به حوزه معرفتی فرهنگ و سیره رضوی وارد شده است. بهطور نمونه در عرصه هنر نمایش، با اینکه سالهاست جشنواره تئاتر رضوی هم برگزار میشود، اما نمایشنامهها کمتر وارد سیره رضوی همچون گفتگو، مناظره، فرهنگ مدارا و رواداری، مهربانی (بهعنوان الگویی اجتماعی) و امثال آن شده است.
خروجی نمایشنامهها بیشتر به حوزه زیارت و شفایافتن و امثال آن متمرکز است. این رویداد میتواند در جهتدهی هنر به سمت فرهنگ و سیره رضوی تأثیرگذار باشد.
پس از ویژگی شاخص و اصلی هویتی مشهد که بارگاه حضرت رضا (ع) است، از تاریخ و فرهنگ و ادبیات این شهر هم نباید غافل شویم. ادبیات و فرهنگی که ریشه دارد و عصاره خراسان بزرگ فرهنگی و تاریخی است. این تاریخ بیتردید یکی دیگر از شاخصهای جهانشهری مشهد و همان ظرفیت جهانی برای هنرهای شهری است.
تاریخ مشهد، معماری مشهد (که متأسفانه در این سده اخیر زیر پای توسعه و پول و زیادهخواهی قربانی شده است و البته هنوز نمونههایی داریم که هنر میتواند به داد آنها برسد)، آداب و رسوم مشهد، باورهایی که خاص این خطه است (مثل آیین چراغبرات)، لهجه مشهدی، ادبیات، دانشگاه، حوزه، هنرمندان و نویسندگان و دانشمندان و فقیهان و بسیار ظرفیتهای دیگری که هرکدام دلیل روشن و آشکاری برای وجهه بینالمللیبودن جشنواره هنرهای شهری است.
اگر از این زاویه به گستره فرهنگی و تاریخی مشهد نگاه کنیم، کاملا روشن میشود که هنر بیش از این میتواند بسترساز نهادینهشدن فرهنگ و البته بازنمایی آن به نسل امروز و آینده باشد. مشهد به تعبیر تاجیکها میتواند «هنرخانه» آن خراسان بزرگ باشد؛ مفاخر بزرگ و نامآوری که در این دیار بودهاند، جز به زبان هنر به چشم نمیآیند و جز با معرفی آنها بعد جهانی این شهر و الگوی جهانشهری محقق نمیشود و چه بهتر که هنرمندان غیرایرانی هم در معرفی این فرهنگ و تاریخ دستی در آتش داشته باشند.
با این نگاه، ما در این دیار مولانا و خیام و ناصرخسرو و فردوسی و عطار را داریم. در همین شهر توس مفاخر بزرگی داریم که ممکن است نامشان را هم نشنیده باشیم. خواجه نصیرالدین توسیها و دقیقیها و شیخ توسیها فقط نمونههایی برجسته و شناختهشده از این شهر تاریخیاند.
بهراستی جشنواره بینالمللی هنرهای شهری جهانشهر مشهد باید راه را باز کند تا از این پس نشانههایی از فرهنگ و سیره و معارف رضوی، باورهای مردم، آیینهای ایرانی و اسلامی، ادبیات و مفاخر مشهد و خراسان بزرگ را در گوشهوکنار شهر داشته باشیم.
این نکته را هم بیفزایم که با توجه به اشاره شهردار مشهد که آثار نوروزی در یک بوستان موضوعی گرد خواهد آمد، آن بوستان میتواند موزه و گنجینه هویت شهری قلمداد شود.