آخرین اخبار از عملیات جست‌وجوی «یسنا»، دختر گم‌شده ترکمن + ویدئو (۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳) این سبزی، کلیه‌ها را تصفیه و استخوان و دندان‌ها را تقویت می‌کند مهمترین نقش رسانه‌ها در مسئله حاشیه شهر ایجاد حساسیت نسبت به آن است پیش‌بینی هواشناسی مشهد و خراسان رضوی (۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳) | بارش باران از ظهر امروز در خراسان رضوی آغاز می‌شود آیا ارتباط و دوستی قبل از ازدواج، شناخت کامل را تأمین می‌کند؟ چت‌کردن به جای حرف‌زدن در روابط زناشویی! اختصاصی | تصاویری از آتش‌سوزی شفت گیلان افتتاح ۲ هزار و ۹۵۰ پروژه محرومیت‌زدایی بسیج سازندگی در خراسان‌رضوی دل‌درد‌های کودکتان را این‌گونه تسکین دهید کشف لاشه پلنگ در منطقه شکارممنوع شهرستان فریمان (۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳) خصوصیات و معیار‌های کفش مناسب چیست؟ حریق ۴۰ واحد در شهرک امامزاده ابراهیم شفت | آتش سوزی تلفات جانی نداشت (۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳) + فیلم چگونه شاد باشیم؟ اجازه گرفتن بچه‌ها برای بیرون رفتن از منزل
سرخط خبرها

مرحوم واعظ‌زاده، علامه‌ای ژرف‌نگر بود

  • کد خبر: ۹۳۱۵۵
  • ۲۱ فروردين ۱۴۰۱ - ۰۹:۵۵
مرحوم واعظ‌زاده، علامه‌ای ژرف‌نگر بود
گفتگو‌ی شهرآرا با دکتر سید مصطفی محقق داماد درباره زیست‌علمی آیت‌ا... واعظ‌زاده خراسانی: در زندگی‌ام کمتر شخصیت کاملی در اخلاق، علم و جامعیت در الهیات همچون مرحوم مطهری و مرحوم واعظ‌زاده دیده‌ام.

امید حسینی‌نژاد | شهرآرانیوز؛ دکتر سید مصطفی محقق داماد، فرزند آیت‌ا... سید محمد داماد، در ۱۳۲۴ شمسی در شهر قم به دنیا آمد. علوم دینی را نزد استادان بزرگ حوزه علمیه قم فراگرفت. علاوه بر آن، در دانشگاه تهران به تحصیل حقوق و فلسفه اسلامی پرداخت و به دریافت درجه فوق لیسانس در هر ۲ رشته نایل شد.

بیشتر دوره علوم عقلی و حکمت اسلامی را نزد استاد مرتضی مطهری و فقه و اصول تحلیلی را نزد آیات عظام آملی لاریجانی و دایی‌اش، مرتضی حائری یزدی، آموخت. او مطالعه و تحصیل در رشته حقوق را پی‌گرفت. سپس برای دریافت درجه دکترا در سال ۱۹۸۸ در بخش حقوق بین‌الملل به دانشگاه کاتولیک لوون وارد شد و در سال ۱۹۹۵ موفق به دریافت درجه علمی دکترا شد.

آشنایی وی با مرحوم واعظ‌زاده به سال‌های پیش به سبب هم‌سفری با استاد در مسافرت‌های تبلیغی و پژوهشی بازمی‌گردد. به گفته ایشان، مرحوم واعظ‌زاده با آیت‌ا... محقق داماد ارتباط نزدیکی داشته است.

آشنایی شما با خاندان واعظ زاده خراسانی از چه زمانی آغاز شد؟

نخست به مطلب کوتاهی به نقل از خود ایشان اشاره می‌کنم که گفت: «مدت ارتباط ما با خانواده شما بیش از یک قرن است.»، چون طبق فرموده خود ایشان، عمده درس فقه را در دوره‌های اولیه درس مرحوم محقق داماد خوانده بود. البته در زندگی‌نامه‌اش نیاورده است؛ بنابراین بنده گمان می‌کردم تنها راه ارتباطی با خانواده ما از طریق شاگردی ایشان نزد پدرم بوده است. حتی این ارتباط را قبل از آشنایی با پدرم و مربوط به ارتباط پدرش (شیخ مهدی خراسانی) با جد مادری‌ام، مرحوم شیخ عبدالکریم حائری، می‌دانست.

ماجرایی نیز در این باره نقل کردند به این شرح: زمانی که مرحوم شیخ عبدالکریم حائری در کربلا بود، پدر من (شیخ مهدی خراسانی) مقلد ایشان بود. اتفاقا اولین رساله شیخ عبدالکریم که در کربلا چاپ شد در منزل ما موجود است. هم‌زمان با سکونت پدرم در خراسان، شیخ عبدالکریم از کربلا به اراک می‌آید؛ بنابراین پدر بنده که می‌خواسته به زیارت عتبات برود، شیخ را ملاقات می‌کند و ایشان می‌فرماید: به منزل ما برویم که امروز ناهار خوبی داریم! شیخ به پدر بنده فرمود: حالا که به کربلا می‌روی، در راه برگشت حتما به اینجا بیا تا با هم به مشهد برویم. بنده هم می‌خواهم به مشهد بروم. پدرم می‌گفت: ما به عتبات رفتیم و برگشتیم.

در راه بازگشت، یکی یا ۲ منزل مانده به اراک (در نوشته ایشان دقیق آمده است) شب کسی بالای دلیجان آمد و گفت: بین شما شیخ مهدی خراسانی هست؟ گفتم: بله، من هستم. شیخ عبدالکریم فرمود که اراک پیاده نشوید. بنده به قم رفته‌ام (این ماجرا مربوط به سال‌های حدود ۱۳۰۰ است)؛ بنابراین اراک پیاده نشدم و مستقیم به قم آمدم. پس از پرس‌وجو از مکان استقرارشان، به ملاقاتشان رفتم. اتفاقا همان روزی بود که علمای قم آمده بودند تا ایشان را در قم نگه دارند. از آن طرف، علمای اراک هم آمده بودند تا ایشان را برگردانند. پدرم می‌گفت: من هم آن گوشه نشسته بودم. دستم را بلند کردم که آقا، یک مدعی سوم هم هست!

شما قول داده بودید که با هم به مشهد برویم. بعد گفت که پدرم خیلی به شیخ عبدالکریم ارادت و علاقه داشت، چون می‌گفت ایشان با وجود اینکه رئیس حوزه است، در مدرسه فیضیه برای نوبت سلمانی (آرایشگاه) در ردیف طلبه‌ها می‌نشیند، مانند دیگران ۲ قِران (ریال) می‌دهد سرش را می‌تراشد. آقای واعظ‌زاده می‌گفت: در هر حال، منظورم از نقل این ماجرا این بود که رابطه ما با شما قبل از جریان شاگردی بنده نزد مرحوم محقق داماد بوده است. هم‌چنین می‌فرمود: وقتی آقای سیستانی از مشهد به قم آمد، بنده ایشان را سر درس پدر شما بردم.

تا وقتی هم که پدرم زنده بود، هروقت به ق‍م تشریف می‌آورد، حتما به منزل ما می‌آمد. بعد از فوت پدرم، ایشان دیگر ارتباطی با ما نداشت تا اینکه انقلاب شد. بنا به اتفاق، یکی از افرادی بود که اوایل انقلاب -زمانی که به کنگره امام رضا (ع) در مشهد می‌آمدم به بنده محبت داشت. به دیدار من می‌آمد، با هم می‌نشستیم و صحبت می‌کردیم.

جناب آقای واعظ‌زاده چگونه با درس پدر شما آشنا شد؟

استاد می‌گفت وقتی دیدم همه فضلا در قم در درس مرحوم محقق داماد شرکت می‌کنند، من هم رفتم. وقتی به مشهد رفت، در درس آیت‌ا... میلانی شرکت می‌کرد و مرحوم میلانی نیز توجهی ویژه به ایشان داشت. با اینکه پدر مرحوم واعظ‌زاده واعظ بزرگی بوده، به‌گونه‌ای که آقا سید ابوالحسن اصفهانی پای منبر وعظ ایشان می‌نشسته‌است، کسی خاطره‌ای از ایشان ندارد.

شما مطلبی درباره پدرشان دارید؟

بنده پدر استاد را ندیده‌ام. هرچه می‌دانم از خود آقای واعظ‌زاده شنیده‌ام. آقای واعظ‌زاده زیاد از پدرشان تعریف می‌کرد. به طور مثال، اینکه پدرشان حافظه خیلی خوبی نسبت به احادیث داشت. ایشان نقل می‌کرد که مردم مشهد درباره پدرم چنین می‌گفتند که اگر تمام کتاب‌های شیعه را کسی داخل دریا بریزد، ما هیچ غمی نداریم، زیرا کسی مثل شیخ مهدی خراسانی (پدر مرحوم واعظ‌زاده) را داریم که همه این کتاب‌ها را حفظ باشد. به‌ظاهر، ایشان در وعظش فقط حدیث می‌گفت. البته در قم نیز افرادی، چون شیخ مرتضی انصاری این‌گونه بودند. سبک منبر آقا شیخ مهدی خراسانی مانند شیخ عباس قمی بود که تنها نقل حدیث می‌کرد.

نظر شما درباره شخصیت علمی و پژوهشی آیت‌ا... واعظ‌زاده چیست؟

خدا را شاهد می‌گیرم که گزاف نگفته‌ام اگر بگویم بنده در زندگی‌ام کمتر شخصیت کاملی در اخلاق، علم و جامعیت در الهیات همچون مرحوم مطهری و مرحوم واعظ‌زاده دیده‌ام.

یکی از مقاصدم برای آمدن به مشهد و تدریس در دانشگاه رضوی، نشستن در حضور ایشان بود. بیشتر هم سؤال می‌کردم و گوش می‌کردم. حتی داستان‌های تاریخ معاصر مانند زندگی‌نامه سیاسی آیت‌ا... بروجردی را آن‌قدر زیبا و دقیق بیان می‌کرد که بنده آن‌ها را ضبط کردم و اکنون در لپ‌تاپ شخصی خود دارم. برای مثال، ایشان در جلسه‌ای که عده زیادی آمده بودند تا در مورد دکتر مصدق صحبت کنند، بسیار دقیق مطالب را بیان می‌کرد. جریان نواب صفوی و برخورد آیت‌ا... بروجردی با ایشان را با دقتی که ایشان بیان کرد، هیچ‌کس بیان نکرده است. البته بنده آن را مکتوب هم کرده‌ام.

آیت‌ا... واعظ‌زاده جامع علوم بود. فقیه، اصولی، مورخ، مفسر و ادیب به تمام معنا (مسلط کامل به ادبیات عرب) بود. بنده چند سفر در خدمت ایشان بودم، اما سفری که از همه بیشتر برایم لذت‌بخش بود سفری بود که به اتفاق ایشان به آنکارا رفتیم تا در کنفرانسی که مجمع تقریب تشکیل داده بود شرکت کنیم. در طول سفر، هرآنچه ایشان تاریخ نقل می‌کرد، بنده ساکت می‌شدم تا دقیق متوجه بشوم.

در راه برگشت از آنکارا که به استانبول برگشتیم، تاریخ تمدن اسلامی را به قدری زیبا از نزدیک برای بنده بیان کرد که قابل توصیف نیست. به هر مکانی که می‌رفتیم، با حافظه قوی‌ای که داشت تاریخ آن را می‌گفت. برای مثال، اینجا عثمانی‌ها این کار را کردند، این مسجد این طور است، آن مسجد فلان است، جریان مرگ ابوایوب انصاری و .... همه این قسمت‌های تاریخ را به طور دقیق نقل می‌کردند.

در واقع در این چند روز، یک دوره تاریخ تمدن اسلامی را برای بنده بیان کرد و بنده این چند وقت مدیون دانش ایشان بودم. جالب این است که ایشان اولین کسی بود که تاریخ تمدن اسلامی را برای طلاب مطرح کرد.

نکته‌ای که اصرار دارم حتما بگویم این است که بنده در طول زندگی‌ام فقط ۲ نفر دیده‌ام که سبک تحقیق تاریخی آزادانه داشته باشند، مثل سبکی که غربی‌ها تازه یادگرفته‌اند. یکی از این ۲ نفر همین آقای واعظ‌زاده بود. در مورد تاریخ اسلام آن‌گونه آزادانه و بدون تعصب می‌نوشت که خواننده نمی‌توانست تشخیص دهد نویسنده آن مسلمان یا غیرمسلمان است.

ایشان بهترین استادان فن دورانش را درک کرد از جمله در فقه، آیت‌ا... محقق داماد و آیت‌ا... بروجردی. ایشان به سبک تحقیق آقای بروجردی بسیار مسلط و متأثر از آن بود. واقعیت این است که پس از مرحوم کاشف‌الغطاء در دوران متأخر تا آیت‌ا... بروجردی، مرجعی دارای نگاه جامع و سبک تحقیقی جدید نداشته‌ایم، سبک و مکتبی که می‌توان نام «مکتب قم» را بر آن نهاد.

آیامرحوم واعظ‌زاده نیز چنین نگاه جامع و تاریخ‌محوری در بررسی موضوعات داشت؟

بله، آقای واعظ‌زاده هم همین‌طور بود. در مباحث فقهی‌ای که با هم انجام می‌دادیم، به بعد تاریخی مسئله خیلی اهمیت می‌داد.

مرحوم واعظ‌زاده به ادبیات بسیار اهمیت می‌داد. در همان سفر ترکیه، از دستفروش کنار خیابان، «الفیه» ابن‌مالک را، چون کوچک و جیبی بود خرید. نه‌تن‌ها «الفیه» همواره در جیبش بود، که آن را خیلی خوب حفظ بود. به نحوی به ادبیات عرب تسلط داشت که هرگز کسی نتوانست در سخنرانی‌های عربی به ایشان ایرادی بگیرد.

ایشان می‌توانست الگوی خوبی برای طلبه‌ها باشد. همان‌طور که گفتم، جامعیت، نداشتن تعصب، فکر و دید بسیار وسیع، اطلاعات گسترده و حافظه بسیار قوی از ویژگی‌های بارز ایشان بود. هم دانشگاه و هم حوزه را خوب درک کرده بود. با توجه به سن، خیلی از مسائل تاریخ معاصر در دوران پهلوی اول و دوم را از نزدیک دیده بود؛ بنابراین تاریخ معاصر را هم بسیار دقیق نقل می‌کرد.

به نظرم، لفظ «علامه» را به هر کسی نباید اطلاق کرد. بنده علاقه داشتم جز علامه طباطبایی، تنها به شهید مطهری «علامه» بگویم. اکنون با خیال راحت می‌توانم این لفظ را برای آقای واعظ‌زاده نیز به کار برم، چون علامه به کسی می‌گویند که جامع چند رشته از علوم اسلامی باشد.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->