معصومه متین نژاد|شهرآرانیوز؛ همه کسانی که انقلاب اسلامی ایران را از نزدیک و با گوشت و پوست خود لمس کردهاند، میدانند که انقلاب به غیر از استقلال و عزت در بُعد سیاسی برای کشور، خوی و خصلتهای پسندیدهای را هم برای مردم به ویژه در سبک زندگی خانوادهها به ارمغان آورد و سبب شد آنها دستکم یکی دو دهه به قناعت و سادهزیستی در زندگی بهعنوان یک ارزش نگاه کنند و با وجود جنگ و تحریمهایی که با آن روبهرو بودند، زندگی راحتتر و شادتری را در مقایسه با امروز تجربه کنند.
اما رفتهرفته و با تجدید نسلها و دور شدن از آرمانهای انقلاب اسلامی، دوباره همان خوی و خصلت زندگی تجملی و اشرافی و بیدغدغه گذشته گریبانگیر اندکی از مردم جامعه شد. حالا همراهی این مسئله با شرایط بد اقتصادی این روزهای کشور، به چالشی جدی در جامعه تبدیل شده، که نه راه پیش برایمان باقی گذاشته است، نه راه پس.
از دیدگاه بسیاری از کارشناسان این حوزه و با توجه به شرایطی که داریم، این موضوع جز با احیای دوباره آرمانهای انقلاب امکانپذیر نخواهد بود، آرمانهایی که درونی شدن آنها را باید از خود شروع کنیم و در متن خانواده هایمان گسترش دهیم. از این رو و در آستانه فرارسیدن سالگرد انقلاب، تصمیم گرفتیم یک بار دیگر و البته با راهنمایی جلیل معماریانی، مدرس دانشگاه و مشاور فرهنگی، به بازخوانی شاخصههای یک فرد و خانواده انقلابی بپردازیم.
مشکل بیشتر ما در برخورد با انقلاب، نگاه آرمانی به آن است. یعنی احساس میکنیم انقلاب باید از صدر تا ذیلش در چهارچوبی خاص قرار بگیرد و هیچ نقصی نداشتهباشد. این در حالی است که باید بپذیریم همه انقلابها با همه آرمانها و دستاوردهایشان، چالشهایی هم دارند که برطرف کردن آن وظیفه همه مردم است. به بیان سادهتر، همه ما وظیفه داریم زندگی خود را برمدار آرمانها و اهداف انقلاب اسلامی تنظیم کنیم تا بتوانیم خلاقانه، هوشمندانه، آیندهپژوهانه و حقمدارانه با انقلاب، چالشها و کموکاستیهایش برخورد و آنها را در آینده اصلاح کنیم. در واقع، انقلاب فقط اسم پرطمطراقی دارد وگرنه به هر گونه تحول در نگرشها و دگرگونی در بینشها میتوان انقلاب گفت. آنچه ما را انقلابی میکند منش، بینش، کنش و به طور کلی، مجموعه ارتباطاتی است که با هم داریم.
اکنون برای اینکه شناخت بهتری از خودمان داشته باشیم و بدانیم تا چه اندازه با شاخصههایی که برای یک خانواده معیار تعریف شدهاست فاصله یا تناسب داریم، بد نیست به برخی از این ویژگیها نگاهی بیندازیم. با این توصیف، ما به خانوادهای معیار میگوییم که:
-اهداف و آرمانهای انقلاب را میفهمد، نگاهش را با آن تنظیم میکند و فهم مشترکی از آن دارد. یعنی این خانواده به سطحی از خودآگاهی رسیده است که بداند تکلیفش با این دنیا چیست. آیا این دنیا حکم یک مسیر گذرا را برای او دارد یا مقصد همه تلاشهایش است؟ با نگاه مقصدگونه، این دنیا محل خوشی، رفاه و امنیت میشود، آنگونه که مکاتب مختلفی مانند لیبرالیستی یا سوسیالیستی هم به دنیا نگاه میکنند. این در حالی است که وقتی نگاه مرکبگونه میشود، آرمانهای ما فراتر از رفاه و خوشی و امنیت دنیوی خواهد شد.
-نگاه آخرتی دارد و معادباور است. لازمه آن هم خداباوری و ولایتمداری است، زیرا نمیتوان انقلابی بود و اسلامی نبود یا اسلامی بود و انقلابی نبود. اینها ۲ مقولهای جدانشدنی از هماند.
-مقید به اسلام ناب محمدی و توحیدی است، توحیدی که سلطه را نمیپذیرد و با وجود همه مشکلات و فشارهایی که وجود دارد، زیر بار استعمار و استثمار نمیرود. همچنین صبور است و مقاومت میکند تا استقلال کشورش به خطر نیفتد. برای این منظور هم فقط به استعداد و توانایی خود تکیه دارد و نگاهی متعالی و رو به رشد دارد.
-به سنتهای الهی و آداب و رسوم مبتنی بر دین توجهی ویژه دارد و نقشهای هریک از اعضا در آن بهدرستی تعریف شده است. به عبارت دیگر، تکریم بزرگترها، به جا آوردن صله رحم، احسان به والدین و به طور کلی همه روابط او مبتنی بر رشد است.
-آزادی دارد و از تنوع بیحد و حساب، برنامههای هوسآلود و هیجانهای مفرط دوری میکند. قانع است و عزتش را با تکریم و دینمداری حفظ میکند و نیازمند اسراف، تجمل و تنوعطلبی برای نشاندادن خودش نیست.
-هویت ملی و دینی و تولید داخلی برایش مهم است و بر مدار یک زندگی زاهدانه حرکت میکند. یعنی به اندازه نیازش برمیدارد و به اندازه توانش کار میکند تا اقتصاد خانواده و کشورش وابسته به کسی یا جایی نباشد.
-برایش وضعیت همسایه، محله، شهر، کشور و دیگر مناطق دنیا مهم است. اینکه در یمن و سوریه یا فلان کشور آفریقایی چه میگذرد، برایش اهمیت دارد و فقط به خوشیهای خودش فکر نمیکند. اهل انفاق است و مساوات، و در برخورد با مشکلات، جهادی رفتار میکند.
نقطه آغاز هر حرکتی با تفکر شکل میگیرد: تفکر در خود، نقش و استعدادی که داریم و جهان هستی. لازمه آن هم این است که خودمان را از قید همه اسارتها، وسوسهها، خودخواهیها، شهرتها و شهوتها آزاد کنیم. یادمان باشد تفکر افزونبر اینکه باید بر برمبنای منطق و دانش باشد، باید آزادانه هم باشد. چنین تفکری است که میتواند در ما شناخت ایجاد کند و این شناخت نگاه سپس احساسات و بعد رفتارمان را تغییر دهد. برای اقدام عملی در این زمینه هم لازم است:
-ابتدا به سراغ منابع تولیدی در این حوزه برویم و دراینباره بیشتر مطالعه کنیم. سپس با مشاهده، مشاوره، تحقیق، تدبر و پرسوجو، راه خود را پیدا کنیم.
-داشتن همسری که در این مسیر همراه و همفکر ما باشد و بتواند در تربیت فرزندانی شایسته ما را یاری کند، ضرورت دیگری است که به شکلگیری و قوام یک خانواده معیار کمک زیادی خواهد کرد.
-تفکر، حریت و شخصیت ۳ عنصری است که باید در تربیت فرزندان به آن توجه ویژه داشته باشیم. یعنی باید از خردسالی و با انتخاب بازی، اسباببازی و سرگرمیهای مناسب برای بچهها آنها را متفکر و آزاداندیش تربیت کنیم.
نکته پایانی اینکه فاصله، محدودیت و محدودیت هم محرومیت ایجاد میکند؛ بنابراین باید سنت پسندیده معاشرت با دیگران را دوباره زنده کنیم تا از این طریق، فکرمان بارور، احساسمان قوی و مهارتهایمان رشد پیدا کند.
۵ شاخص انقلابیگری
پایبندی به مبانی و ارزشهای اساسی اسلام و انقلاب اسلامی
پایبندی به استقلال کشور
هدفگیری آرمانهای انقلاب و همت بلند برای رسیدن به آنها
تقوای دینی و سیاسی
حساسیت در برابر دشمن و نقشه دشمن و پیروی نکردن از آن