عماد پورشهریاری | شهرآرانیوز؛ این روزها هرکجا در فضای مجازی یا حتی واقعی سر میچرخانید، با یک واژه و مفهوم جدید روبهرو میشوید: متاورس. همه از آیندهای کمی ترسناک و ناشناخته صحبت میکنند که در آن همهچیز مجازی است. در این دنیای احتمالی، جایگاه دیجیتالمارکتینگ چیست و چطور متاورس این حوزه را تغییر خواهد داد؟ این فضا چه تغییری در مخاطب ایجاد خواهد کرد و برندها چطور در آن حضور خواهند داشت؟
متاورس یک محیط شبیهسازی دیجیتال است که واقعیت مجازی، واقعیت افزوده، بلاکچین و شبکههای اجتماعی را با هم ترکیب میکند. متاورس شبیه بازیهای کامپیوتری است. در این فضا که انگار از فیلمهای علمیتخیلی الگو گرفته است، میتوانید زمین دادوستد کنید، از فروشگاههای مختلف خرید کنید، دوست پیدا کنید یا شغل داشته باشید.
برخلاف چیزی که این روزها مطرح میشود، متاورس مفهوم جدیدی نیست و شرکت فیسبوک با تغییر نام به «متا» تنها این مفهوم را گسترش داد. حدود سی سال پیش، اولین بار، نیل استفنسون در رمان «تصادف برفی» از این واژه استفاده کرد. استفنسون جهانی را ترسیم میکند که در آن، افراد برای فرار از یک آینده ناخوشایند، به فضای مجازی یا همان متاورس پناه میبرند.
اینفلوئنسرها آن دسته از کاربران شبکههای اجتماعی هستند که افراد زیادی به دلایل مختلف آنها را دنبال میکنند. کسبوکارها با پرداخت هزینه به این افراد اثرگذار، محصول یا خدمات خود را به نمایش میگذارند. با گسترش متاورس، سبک جدیدی از اینفلوئنسر در حال رشد است که باید به آنها اینفلوئنسر مجازی گفت.
اینفلوئنسرهای مجازی در متاورس یک شخصیت خیالی هستند، یک شخصیت طراحیشده و غیرواقعی که افراد زیادی آنها را دنبال میکنند. نشریه ووگبیزینس در حال حاضر تعداد این اینفلوئنسرها را ۱۵۰ نفر تخمین میزند، اما این تعداد بهسرعت در حال افزایش است.
برای مثال، دیزی (Daisy) شخصیتی کاملا دیجیتالی است که وبسایت Yoox آن را طراحی کرده است. دیزی یک شخصیت غیرواقعی است که در کمپینهای بزرگی برای برندهای کلوینکلاین و تامیهایلفیگر حضور داشته است. مایا نیز اینفلوئنسر برند پوماست که چند وقتی میشود در اینستاگرام فعال شده است.
متاورس هنوز خیلی جوان است، اما سرعت رشد حیرتانگیز آن از زمان تولد تا سطح کنونی، از بلوغ و تکامل آن در آینده نزدیک خبر میدهد. در همین مدت کوتاه برندهای مختلفی در این فضا حضور پیدا کردهاند. مهمترین فضاهای متاورسی مانند فورتنایت و روبلاکس فرصت حضور برندها را فراهم کردهاند.
برای مثال، برند ونس (Vans) در روبلاکس یک پارک اسکیت مجازی ایجاد کرده است. بازیکنها با حضور در این پارک و کسب امتیاز میتوانند آواتارهای خود را بهینه کنند.
در نمونهای دیگر، گوچی، برند قدرتمند پوشاک لوکس، در همین پلتفرم «باغ گوچی» را راهاندازی کرده است که قرار است یک برنامه تکمیلی برای پروژه جذابی باشد که بهتازگی در فلورانس اجرایی کردهاند. گوچی حتی یک کفش تمامدیجیتال طراحی کرده است.
هرجا گروه بزرگی از افراد حضور داشته باشند، یک فرصت بازاریابی ایجاد شده است. برای نمونه، حاشیه زمینهای فوتبال با بینندههای متعدد، شبکههای اجتماعی به دلیل کاربران زیاد و تابلوهای تبلیغاتی کنار بزرگراهها با عبور هزاران خودرو، همه، فرصتهای بازاریابی هستند. متاورس هم کاربران زیادی دارد و روزبهروز به تعداد آن افزوده میشود. پس یکی از محیطهای جذاب برای بازاریابی خواهد بود. از طرفی، دنیای دیجیتالی متاورس هنوز خیلی جدید و نوپاست. به همین دلیل، هزینه بازاریابی در این پلتفرمها برای حضور برندها هنوز چندان زیاد نیست.
به طور ویژه این فضا برای کسبوکارهایی که پرسونای مشتری آنها ۱۰ تا بیستوپنجساله (نسل Z) است بسیار جذاب خواهد بود. البته با نگاهی کلیتر و با توجه به ۳.۴ میلیارد کاربر بازیهای آنلاین در جهان، افراد بیشتری هم به طور بالقوه مخاطب بازاریابی در متاورس هستند که ۲۷ درصد این تعداد را ۲۱ تا سیسالهها تشکیل میدهند. علاوه بر این، باید افزایش محبوبیت مجموعهداری دیجیتال و انافتیها را هم به این جذابیتها اضافه کرد. انافتی یک دارایی دیجیتال تکثیرناپذیر است که به دلیل همین قابلیت یکتا بودن، امکان خریدوفروش آن وجود دارد.
حدود دو سال پیش هارواردبیزینسریویو در مقالهای افول شبکههای اجتماعی در نسل Z را پیشبینی کرد. هفته پیش، برای اولین بار، تعداد کاربران فیسبوک کاهش یافت و سهام این شرکت ۲۶ درصد سقوط کرد. البته هنوز برای با قطعیت صحبت کردن در این مورد خیلی زود است، اما سارا ویلسون، نویسنده آن مقاله، از اصطلاحی استفاده کرد با عنوان «اردوگاههای دیجیتال» که بهتدریج جایگزین شبکههای اجتماعی خواهند شد.
اردوگاههای دیجیتال فضاهایی خصوصیتر و کوچکتر در دنیای مجازی هستند که افراد در آنها با حریم شخصی مطمئنتر با افراد همردهتری تعامل میکنند. مهمترین ویژگی این فضاها کم شدن قضاوت از سوی دیگران است. ویلسون این اردوگاهها را آینده بازاریابی برای مخاطب مدرن معرفی میکند.
قطعا هنوز شبکههای اجتماعی به خط پایان نرسیدهاند، اما با ظهور متاورس، اینستاگرام و فیسبوک «شبکههای اجتماعی سنتی» خواهند شد. در واقع، متاورس فرصت رشد و توسعه اردوگاههای دیجیتال را فراهم میکند.
بازاریابی دیجیتال در این فضا به دلیل فاصله گرفتن از «توده»های بزرگ انسانی نیازمند صرف هزینه و تلاشهای بیشتر است.
بیشتر فعالیتهای بازاریابی دیجیتال در حال حاضر معطوف به حواس بینایی و شنوایی هستند، روشهایی که برای مخاطب عادی یا حتی زننده شدهاند و تأثیر آنها نزولی است. در جهان متاورس و با بهرهگیری از فناوریهایی مانند هپتیک، بهزودی سایر حواس مانند لامسه هم به این بخش اضافه خواهند شد.
هپتیک یک فناوری نوظهور است که این امکان را به کاربر میدهد که بدون لمس کردن، تجربهای را کاملا واقعی حس کند. نمونه ساده این فناوری در گوشیهای آیفون پیادهسازی شده است. در این گوشیها، کاربر بدون اینکه واقعا دکمهای را فشار دهد، با لمس کردن فضایی از صفحه تلفن همراه خود، با چنین احساسی روبهرو میشود. لرزش دستههای بازی هنگام یک اتفاق هیجانانگیز (مانند زدن گل در بازی فیفا) نمونهای از فناوری هپتیک است.
بازاریابی دیجیتال میتواند روشهایی خلاقانه برای استفاده از این فناوری در دنیای متاورس داشته باشد.