به گزارش شهرآرانیوز؛ سیاستگذاران باید درباره آنچه نمیدانیم فروتنی بیشتری به خرج دهند به ویژه آنکه درباره کووید ۱۹ باشد.
وقتی اولین سند راهبردی مواجهه با کووید ۱۹ را در آوریل ۲۰۲۰ (فروردین ۱۳۹۹) برای بیل باسیو شهردار وقت نیویورک تنظیم میکردم، صفحات زیادی را به شاخصهای تعیین کننده شدت اعمال مقررات نظیر اجباری بودن استفاده از ماسک در دفاتر، رستورانها، رویدادهای ورزشی و نظایر آن اختصاص دادم.
اما امروز دوباره به همان اندازه ۲ سال گذشته درباره شاخصهای مورد استفاده برای رصد همهگیری و چگونگی به کارگیری آنها برای کاهش سرعت شیوع سردرگم هستم.
بدون تردید تصیمگیری درباره محدودیتها را نمیتوان تنها با استفاده از یک شاخص یا ترکیبی از آنها اتخاذ کرد. معیارهایی نطیر نرخ ابتلا، تستهای مثبت، اشغال تختهای ICU و یا دیگر دادهها باید همراه بسیاری از شاخصهای دیگر و مولفههای کیفی ارزیابی شوند. هیچ یک از آمارهای مرتبط با کووید ۱۹ به خودی خود نمیتواند همواره کارآمد باشد چرا که فاکتورهای حیاتی شرایط مرتبا در حال تغییر هستند.
این تغییرات شامل خود ویروس نیز میشوند؛ ابزارهایی مانند واکسنها، داروها و آزمایشات دقیقتر هم در حال تغییر هستند. شواهد و یافتههای ما درباره اقدامات موثر در زمینه پیشگیری از شیوع نیز در حال بهبود هستند در حالیکه رویکرد عمومی مردم نسبت به اقدامات کنترلی پاندمی فراز و نشیبهای زیادی دارد.
برای من یکی از تاریکترین لحظات تصمیمگیری براساس تاکید بسیار بر معیارهای مورد اشاره زمانی بود که شهردار دستور تعطیلی موقت مدارس را در نوامبر ۲۰۲۰ (آبان ۱۳۹۹) صادر کرد. او اعلام کرد این تصمیم را به دلیل افزایش نرخ تستهای مثبت کووید در شهر به بیش از ۳ درصد گرفته است.
این شاخصی بود که من پیش از فصل بازگشایی مدارس توصیه کرده بودم، اما دیگر بر آن تاکیدی نداشتم چرا که دادههای جدید نشان میدادند که دستورالعملهای پیشگیری در مدارس جواب دادهاند.
تصمیمگیران هنوز هم با چنین چالشهایی مواجه هستند. برای نمونه پرسش درباره زمانی که مدارس بتوانند اجبار استفاده از ماسک را کنار بگذارند در نظر بگیرید. به شکل ایدهآل، دولت یا مسئولان مدارس این تصمیم را براساس میزان شیوع بیماری درون مدرسه اتخاذ میکنند. در صورت کاهش شیوع، ماسکها را میتوان برداشت و بالعکس.
اما محاسبه این میزان شیوع بسیار دشوار است. ما هنوز فناوری دقیق و قابل دسترسی در اختیار نداریم که میزان ویروس موجود در هوا را اندازهگیری کنیم. در مقابل بیشتر مدارس به اعلام تعداد مبتلایان اکتفا میکنند.
در حالیکه این اعداد به درستی نشان دهنده میزان شیوع ویروس در مدارس نیستند چرا که بسیاری از معلمان و دانشآموزان در بیرون از فضای مدارس آلوده میشوند. البته در برخی مدارس دستورالعملهای سختگیرانهتری برای تستهای کووید در نظر گرفته میشود، اما در این موارد نیز ما تنها شاهد رعایت بیشتر ضوابط هستیم و همچنان محل ابتلای افراد نامعلوم است.
یکی از راهکارها پیوند دادن سیاستگذاریها در مدارس به نرخ ابتلا در سطح جامعه است، اما سیاستگذاران میدانند که مدارس میتوانند همانند بیمارستانها نرخ شیوع را پایین نگهدارند، حتی زمانی که در جامعه روند صعودی است.
راهکار دیگر رصد درصد ارتباطات نزدیک معلمان، دانشآموزان و دیگر کارکنان مدارس است که نتیجه آزمایش آنها مثبت اعلام میشود. این درصد میتواند شاخصی برای ارزیابی موفقیت دستورالعملهای مدارس برای جلوگیری از شیوع بیماری باشد. اما حتی اگر مدیران و والدین براساس دادهها دست به اقدامات به موقع بزنند باز هم استفاده از ماسک همچنان به عنوان موثرترین راهکار مقابله با شیوع در مدارس تلقی میشود.
مقامات بهداشت و درمان در حال حاضر باید مزایای انفرادی استفاده از ماسک را از دیگر دستورالعملهای مبارزه با شیوع کووید ۱۹ مانند واکسیناسیون اطفال و بزرگسالان و همچنین شناسایی و قرنطینه مبتلایان و افراد نزدیک به آنها تفکیک کنند. سپس بررسی کنند که آیا این اقدامات به صورت بستهای از خدمات است که باید به صورت گروهی ارایه شوند و یا میتوان آنها را جداگانه اعمال کرد.
متاسفانه سیاستگذاران باید واقعیتهای ناخوشایند متعددی درباره ماسکها کنار بیایند. ماسک میتواند انتقال ویروس در فضاهای سربسته را در میان کودکان و بزرگسالان کاهش دهد. اما از سوی دیگر هنوز به طور دقیق نمیدانیم این ویژگی در مدارس مختلف با جمعیتهای متفاوت در سطوح مختلف جامعه چه تاثیری بر شیوع دارد.
بسیاری از والدین و معلمان در دوران اوجگیری پاندمی نسبت به آثار مخرب بیماری در مقایسه با محدودیتهای ناشی از ماسک واقف بودند. اما به محض کاهش آمارها، مخالفتها شدت میگرفت.
بسیاری از افراد استفاده مداوم از ماسک را نمیپذیرند. برخی از والدین درباره مشکلات احتمالی در زمینه رشد و قدرت تکلم فرزندان خود بر اثر استفاده از ماسک نگران بودند در حالیکه این موارد هرگز ثابت نشده است.
مشکلات مشابهی درباره دیگر سیاستگذاریهای حوزه کووید ۱۹ وجود دارد. برای مثال آیا کارفرمایان باید اجبار به واکسیناسیون را لغو کنند یا آیا مدیران شهری اجبار به احراز هویت واکسیناسیون را برای استفاده از خدمات شهری پس از واکسیناسیون درصد مشخصی از جمعیت باید حذف کنند؟
واقعیت آن است که علم هنوز جوابی درباره اینکه چه میزان از شیوع کووید ۱۹ در مدارس قبل و بعد از حذف ماسک و یا در جامعه قبل و بعد از واکسیناسیون قابل قبول است، ندارد. یک نفر باید در این باره تصمیمگیری کند و این تصمیم منجر به مخاطراتی خواهد شد که مردم تحمل میکنند.
همچنین بسیاری از شاخصها که براساس دادههای عمومی نظیر گزارشهای مراکز کنترل و پیشگیری از بیماریهای عفونی منتشر میکنند به زودی غیرقابل استفاده میشوند. مردم در شهرها و کشورهای مختلف دنیا از تستهای فوری خانگی استفاده میکنند و به این ترتیب گزارشهای عمومی کم اعتبارتر میشوند.
در نبود دادهها و معیارهای قابل اعتماد، مقامات و سیاستگذاران منتخب ما باید تصمیمات سختی بگیرند. برای مثال به نظر من شرایط ایدهال حذف اجبار ماسک در مدارس زمانی است که واکسیناسیون فراگیر کودکان و بزرگسالان در مدارس انجام گیرد، بستری بیمارستانها برای ۴ هفته متوالی به ثبات برسد یا کاهشی شود و تستهای فوری و ماسکهای با کیفیت به رایگان و تعداد بالا در دسترس افراد یک مدرسه قرار بگیرد. اما چون به نظر میرسد تا رسیدن به این سطح فاصله زیادی داریم، بهترین گزینه بعدی برای فرمانداران و شهرداران تصمیمگیریهای فردی است.
مقامات در اغلب سناریوها در فضاهای خاکستری و با حداقل مداخله نسبت به یک مکان مشخص مانند مدارس، خانههای سالمندان یا زندانها تصمیمگیری میکنند. در هر موردی آنها باید میزان واکسیناسیون افراد و ابتلا به بیماریهای زمینهای را در این مکانها بررسی کنند. میزان و کیفیت سیستمهای تهویه هوا در این بناها مورد توجه قرار بگیرد. همچنین میزان دسترسی به تستهای فوری و ماسکهای با کیفیت برای افراد حاضر در این مکانها و نزدیکان آنها حائز اهمیت است.
*متنی که مطالعه کردید، ترجمه یادداشت دکتر وارما، اپیدمیولوژیست آمریکایی از وب سایت نشریه نیویورک تایمز بود. وارما مشاور کووید ۱۹ شهردار سابق نیویورک در زمان اوج همهگیری کرونا در این شهر بود.