به گزارش شهرآرانیوز؛ جنگ هیبریدی یا جنگ ترکیبی به راهبرد نظامی پیچیدهای اطلاق میشود که شامل ترکیبی از نبردهای متعارف، نامتعارف، سایبری، روانی و اطلاعاتی است. در این نوع از جنگ که از جنگهای مدرن به شمار میرود، مهاجم طیف گستردهای از ابزارها را به شیوه متقارن و بدون محدودیت در زمان و مکان به کار میگیرد.
اکنون در بسیاری از نقاط دنیا به جای جنگ مستقیم، جنگهای ترکیبی در حال جریان است. در جنگ ترکیبی اقدامات مسلحانه، خشونت شدید و حتی تلفات جانی هدف اصلی نیست، بلکه مؤلفههای فراوانی در جنگ هیبریدی عمل خواهند کرد. جنگ سایبری یکی از ابعاد مهم جنگ ترکیبی است. خبرگزاری فارس برای واکاوی ابعاد مختلف این نوع جنگ، با رضا سراج، کارشناس سیاسی و مسائل راهبردی، گفتگو کرده است که بخشهایی از آن را در ادامه میخوانید.
جنگ ترکیبی دارای شاخههای مدرن و کارآمدی است که از هر نوع جنگ فیزیکی کاربرد و کارایی بیشتری دارد. جنگ ترکیبی شامل هشت نوع جنگ در هشت عرصه شامل اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، دیپلماتیک، امنیتی، شناختی و رسانهای برای معتبرسازی تهدید نظامی است که اجزای هم افزای این جنگ را شکل میدهند. مهمترین وجه جنگ ترکیبی را باید در عرصه شناختی و ادراک دانست که مبتنی بر ادراک سازی و ایجاد شناخت در مخاطب است. در این روش، دشمن افکار عمومی را برای رسیدن به اهدافی که دارد، آماده و آنها را مهیای همراهی با خود میکند.
با استفاده از این ترفند، میتوان انقلابهای رنگی و مانند آن را با هزینهای کمتر در جامعه هدف حمله اجرایی کرد و آن را به سرانجام رساند. باید پذیرفت که غرب پشت جنگ ادراکی و شناختی موفق شده است بسیاری از ضعفهای خود را پنهان کند و با استفاده از ابزارهای رسانهای به ملتهای مستقل دنیا حمله کند.
باید به ستونهایی که این جنگ بر مبنای آن ایجاد شده است، توجه کرد. ستون جنگ ترکیبی، مفاهیم ادراکی و شناختی است که باید در آن بسیار به موضوع روایتها و جنگ روایتها توجه کرد. مثلا وقتی قرار است اتفاقی رخ دهد یا هنگامی که حادثهای به وقوع پیوسته، کسی برنده است که توانسته باشد روایت اول را سریع و به موقع ارائه کند.
به همین دلیل، یکی از پایههای اصلی برای پیروزی در جنگ شناختی و خنثی کردن اقدامات دشمن اقدام به موقع و سریع دربرابر حوادث مختلف است تا بتوانیم با استفاده از سرعت عمل، روایتهای صحیح را به افکار عمومی ارائه کنیم و این جنگ را به نفع خود به پایان ببریم. در اینجا رسانهها نقش و بازوی اصلی را ایفا میکنند. منظور از رسانه فقط رسانههای سنتی نیستند، بلکه رسانههای مدرن و فضای مجازی را هم باید در رأس این رسانهها به شمار آورد.
حوادث زیادی در کشور رخ داده است، اما ما در حوزه جنگ روایتها دیر اقدام کرده ایم و این دشمن بوده که روایت اول را ارائه داده و در فضای مجازی روایت خود را غالب کرده است. ما باید برای مقابله با جنگ شناختی به جنگ روایتها اهتمام کنیم. تأکید رهبر معظم انقلاب بر جهاد تبیین را هم در این راستا باید ارزیابی کرد. یکی از معانی ویژه جهاد تبیین این است که همه نیروهای انقلاب در حوزه جنگ روایتها وارد عمل شوند و نگذارند روایتهای اول درباره مسائل مرتبط با موضوع انقلاب اسلامی و اهداف آن از سوی رسانهها و جریانهای معاند و غربی ارائه شود.
بخش مهمی از جنگ روایتها مربوط به تاریخ و تاریخ نگاری و تحلیلهای تاریخی است که رهبر معظم انقلاب پیش از این به عنوان جریان تحریف از آن یاد کرده بودند. نباید این موضوع را به زمان خاصی محدود کرد. چون با گذشت نسلی روبه رو هستیم و نسلهای پیش رو در حال از راه رسیدن هستند و این نسل باید با وقایع تاریخی که در گذشته با آن رو به رو بوده ایم، آشنا شود.
موضوع فساد و اقدامات خاندان پهلوی، جنایات منافقین و جنگ تحمیلی سه عرصه مهم تاریخی کشور است که در این عرصهها نیازمند جهاد تبیین و ارائه روایتهای اول به نسل جوان هستیم.
نسل جوان ما آن سالها را ندیده است و درکی از گذشته و اتفاقات آن ندارد. اگر به درستی و به موقع در ارائه روایتهای اول از این سه موضوع دقت نکنیم، ممکن است جای جلاد و شهید با یکدیگر عوض شود.
در ادامه سخنان رهبر معظم انقلاب، نیازمند گفتمانی با موضوع جنگ ترکیبی هستیم که از سوی خواص جامعه و فعالان فضای رسانهای در چارچوب قوانین و ساختارهای انقلاب اسلامی خودش را جای دهد. مردم باید این را بدانند که ما تقریبا همه ارکان جنگ ترکیبی را علیه خودمان شاهد هستیم. در جنگ اقتصادی تحریمها و موضوع فشار حداکثری، در بحث فرهنگی موضوع تهاجم فرهنگی، در عرصه دیپلماتیک تلاش برای به انزواکشاندن ایران، در جنگ شناختی ماجرای فتنه ۱۳۸۸، آبان ۱۳۹۶ و ۱۳۹۸ ازجمله این جنگها بود. به این دلیل، افکار عمومی در داخل این موارد را کمتر میشناسد و از این رو، رسانه باید جدیتر به مسئله جنگ ترکیبی و معرفی ابعاد آن بپردازد و نخبگان نیز تلاش کنند تا موضوع در این عرصه به شکل دقیق برای افکار عمومی تبیین شود.
مهمترین هدف جنگ ترکیبی، تغییر محاسبات، اداراک و شناخت جامعه هدف است. دشمن میخواهد مناسبات مسئولان و خواص ما را به هم بریزد و ما را دچار اشتباه محاسباتی کند. از سوی دیگر، دشمن با اجرای مستمر جنگ ترکیبی در تلاش است تا امت اسلام و جامعه ایران را دچار فریب راهبردی و تغییر در شناخت و رفتار کند؛ تغییر در شناخت و رفتاری که بتواند به سازش یا آماده کردن افکار عمومی برای سازش پذیری منجر شود.