به گزارش شهرآرانیوز؛ رهبر معظم انقلاب، ۱۹ بهمن سال جاری فرمودند: «همیشه نمیشود در موضع دفاعی ماند؛ دشمن تهاجم میکند، ما هم باید تهاجم داشته باشیم؛ درزمینههای مختلف؛ هم در زمینههای رسانه ای، هم در زمینههای اقتصادی، هم در زمینههای امنیتی. اهل فکر در این زمینهها مسئول اند؛ کسانی که اهل فکرند، اهل کار و اقدام اند، به خصوص مسئولان، در هر کدام از این عرصهها که میتوانند بایستی تلاش کنند.»
تهاجم فرهنگی، شبیخون فرهنگی، هجوم فرهنگی و... مفاهیمی است که بر سر زبانها افتاد و گسترش یافت. رهبر معظم انقلاب از همان اولین سالهای پایان دفاع مقدس، دست دشمنان را خواندند و خبر از تهاجم و شبیخون فرهنگی آنان دادند. چنانچه در یکی از سخنرانیها میفرمایند: «دشمن از راه اشاعه فرهنگ غلط - فرهنگ فساد و فحشا - سعی میکند جوانهای ما را از ما بگیرد. کاری که دشمن از لحاظ فرهنگی میکند، یک تهاجم فرهنگی، بلکه باید گفت یک شبیخون فرهنگی و یک قتل عام و غارت فرهنگی است.» در تعریف پدیده تهاجم فرهنگی، دیدگاه رهبر معظم انقلاب شایان توجه است.
از نظر ایشان در تهاجم فرهنگی یک مجموعه سیاسی یا اقتصادی برای رسیدن به مقاصد خاص خود و اسارت یک ملت، به بنیانهای فرهنگی آن ملت هجوم میبرد. در این هجوم، باورهای تازهای را به زور و به قصد جایگزینی بر فرهنگ و باورهای ملی آن ملت وارد میکنند. قدرت نرم که یکی از شاخههای قدرت ملی به حساب میآید، هر روز از اهمیت بیشتری در عرصه بین المللی برخوردار میشود. تهاجم فرهنگی، شبیخون فرهنگی، تهدید نرم، انقلاب مخملی، براندازی خاموش، جنگ روانی و ناتوی فرهنگی در واقع صحنه تقابل قدرت نرم است.
مراحل مختلف تهاجم فرهنگی عبارتند از:: ۱ تحمیل، ۲. تخریب، ۳. تسلیم فرهنگی.
بدیهی است که کار و تهاجم فرهنگی بدون بستر سازی مناسب برای رسیدن به اهداف ممکن نیست. این بسترها عبارت اند از:
۱. بسترها و عوامل بیرونی: زمینهها و ابزاری که به نحوی رد پای کشورهای خارجی و غربی در آنها دیده میشود، بسترهای بیرونی هستند، از جمله: الف) تولید برنامههای مبتذل و صدور آن، ب) تلاش برای دین زدایی از راههای مختلف، ج) ایجاد روحیه خودباختگی فرهنگی، د) ساخت و فروش وسایل ارتباطی مانند ماهواره و سخت افزارها و نرم افزارها و موارد مشابه دیگر.
۲. بسترها و عوامل درونی: زمینهها و عناصری که ریشه داخلی دارند و در پذیرش فرهنگ مهاجم به صورت مستقیم و غیر مستقیم کمک میکنند، عوامل درونی هستند؛ از جمله: الف) مشکلات و کاستیهای اقتصادی و اجتماعی، ب) ضعفها و کاستیهای موجود در خانواده، مدرسه و جامعه، ج) ضعف برنامه ریزی دقیق فرهنگی، د) فقدان تولیدات فرهنگی کافی و مناسب، ه) روشنفکران غرب زده: رشد گروه جدیدی از نخبگان که افکارشان ریشه در مکاتب فکری و فرهنگی مطرح در غرب دارد مانند حسن تقی زادهها که سمبل مدافعان ترویج کامل و بی حد و مرز معیارهای غربی در کشور بوده و معتقد است که وظیفه اول همه وطن پرستان ایران قبول و ترویج تمدن اروپا بدون قید و شرط، تسلیم مطلق اروپا شدن و گرفتن آداب و عادات و رسوم و تربیت و علوم و صنایع و زندگی و اوضاع فرنگستان است، بدون هیچ استثنا. به سخن دیگر ایران باید در ظاهر و باطن و جسمی و روحی، فرنگی مآب شود و بس. و) جهل و ناآگاهی مردم، جوانان و نوجوانان.
حفظ و تعمیق ارزشهای اسلامی و ملی از طریق فرایند صحیح جامعه پذیری و عوامل آن مانند خانواده، مدرسه، رسانهها و... و آگاه کردن جوانان با پیشینههای درخشان تمدن اسلامی و دستاوردهای مادی و معنوی عظیم انقلاب اسلامی.
تحقق حیات طیبه اسلامی و حفظ ارزشهای انقلابی، استقرار عدالت اجتماعی و قسط اسلامی و تأمین رفاه، سعادت، صلح و امنیت برای مردم در سایه ایمان به خداوند و حاکمیت ارزشهای الهی.
هوشیاری و بیداری در مقابل انحراف معنوی جامعه اسلامی.
احیای فریضه مهم امر به معروف و نهی از منکر که یکی از ارکان اساسی اسلام و ضامن حفظ و بقای فرایض و ارزشهای الهی میباشد.
ایجاد باوری عمیق، درونی، ریشه دار، عقلانی و مبتنی بر نظام ارزشی اسلام در مدیران جامعه به معنی کسانی که در دستگاههای رسمی، تقنینی، اجرایی، قضایی، نظامی، انتظامی، آموزشی، فرهنگی و تبلیغی و... نقش ایفا میکنند.
تلاش و تدبیر جدی، گسترده و عمیق برای لحاظ نظام ارزشی مطلوب در همه فعالیتها و اقدامات، در بخشهای مختلف جامعه و در عرصههای گوناگون سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و ...
تبلور و تجلی این نظام ارزشی در رفتار حقیقی و حقوقی مدیران، ساختار کلان کشور و برنامههای اجرایی.
دین اسلام به ویژه تشیع به خاطر اتصال به وحی الهی و اهل بیت عصمت و طهارت و برخورداری از منابع عظیم قرآن و عترت و اندیشمندان متعدد اسلامی در قرون متمادی تا کنون از بالاترین اقتدار فرهنگی و اعتقادی برخوردار است. اقداماتی که میتواند به عنوان کنش تهاجمی علیه تهاجم فرهنگی غرب تلقی شود و عمل کند، عبارتند از:
تبیین و ترویج اسلام سیاسی شیعه با قرائت امامین انقلاب اسلامی.
گسترش نمادهای اسلام سیاسی مثل غدیر، عاشورا، اربعین.
برگزاری کنفرانسهای اسلامی و دعوت از نخبگان جهان اسلام برای تعامل حضوری در ایران.
تقویت معنویت و مناسک دینی و جذب جوانان به آن مثل مراسم اعتکاف، اماکن زیارتی.
استفاده از فرصت حج برای انتقال پیام انقلاب اسلامی به دیگر مسلمانان.
تدوین مهندسی فرهنگی کشور و الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت.
ایجاد و تعمیق امید و اعتماد و وحدت در جامعه.
صدور اندیشه و تئوری انقلاب اسلامی و امام خمینی (ره) به جهان.
ترویج و تبلیغ و یژگی های، ولی فقیه و، ولی امر مسلمین جهان و بسط گفتمان وی در جهان.
تبلیغ و ترویج مکتب و سیره سردار سلیمانی ها.
تربیت مبلغین و اسلام شناسان معتقد به مکتب اسلام ناب محمدی برای جهان.
تحقق اقتدار فرهنگی نه تنها نقش مؤثری در مقابله و خنثی کردن تهاجم فرهنگی خواهد داشت، بلکه عاملی برای گسترش و برتری فرهنگ ایرانی اسلامی در برابر فرهنگ بیگانه و نظام سلطه خواهد شد.