خلاقیت فرایندی فکری است که درنهایت به تولید ایدهای جدید میانجامد. این ایده میتواند در زمینه ساخت محصول جدید یا در زمینه رفع مشکلی عمومی باشد. البته گاهی این افراد خلاق اند که خودشان مسائل فراموش شده را شناسایی و ایده و راه حلش را نیز بیان میکنند.
خلاقیت به عنوان عنصری انسان محور، مختص فرد یا گروهی خاص از افراد نیست و همه میتوانند در امور روزانه شان از آن بهره بگیرند؛ چنان که عنصری چندبعدی است و میتواند در قالبهای موضوعی مختلف مانند اقتصادی، فرهنگی، هنری و... تجلی یابد. اما نکته مهم در این موضوع این است که خلاقیت در هر سطحی که به کار گرفته شود، عنصری ارزش آفرین به شمار میآید.
به موضوع خلاقیت به عنوان عنصری ارزش آفرین میتوان در مجموعههای مختلف مانند سازمانهای دولتی، بانک ها، بخش خصوصی، مدارس و... یا حتی در سطحی وسیعتر مثل شهرها پرداخت که مملو از سرمایههای فکری شهروندان است. شهروندان روزانه با مشکلات و مسائل مختلفی در شهر دستبهگریباناند و لحظهبهلحظه مشکلات شهر و کمبودها و نارساییها را با همه وجود احساس میکنند و از آن رنج میبرند و میتوانند نزدیکترین راهحلها به اجرا و واقعیت را نیز ارائه دهند.
امروزه شهرهای بزرگ دنیا به دنبال تقویت و بهره مندی از خلاقیت شهروندان در امور شهر هستند و دریافته اند که میتوانند با استفاده از ایدهها و نظرهای شهروندان، علاوه بر ایجاد ارتباط مؤثر با آن ها، برای مسائل و مشکلات شهر نیز راه حلهایی ناب و درخور اجرا به دست بیاورند.
واقعیت این است که همواره تقویت عنصر خلاقیت در شهر با شهروندانش گره خورده است؛ درحقیقت این شهروندان هستند که عنصر اصلی خلاقیت به حساب میآیند.
بهره مندی از ایدههای خلاقانه شهروندان در شهر، از یک سو سبب ایجاد ارتباطی قوی بین مدیریت شهری و شهروندان میشود، زیرا این احساس در شهروند به وجود خواهد آمد که نظرش دیده و به آن توجه شده است؛ از سوی دیگر، مدیریت شهری با تشکیل شبکههای مختلفی از شهروندان میتواند از ظرفیت بزرگ ایدههای خلاقانه شهروندان استفاده کند و آن را پشتوانه مؤثری برای حل موضوعات و مشکلات مهم شهری مانند اقتصاد شهر، فرهنگ شهروندی، شهر هوشمند و فناوریهای جدید و... قرار دهد.
علاوه بر این، توجه به ایده پردازی و خلاقیت در شهر و داشتن شبکههای خلاقیت شهری میتواند در اولویت بندی و اجرای طرحهای مختلف شهری نیز مؤثر باشد. علاوه بر آن، دریافت ایدههای افراد مختلف از جامعه شهری، همچون فرهیختگان و متخصصان، سالمندان، معلولان، بانوان و... باتوجه به سلایق و نگاههای اقشار و تخصصهای مختلف در شهر زمینه ساز رفع مشکلات است. این موضوع نیز خودش زمینهای برای افزایش رضایتمندی بیشتر شهروندان میشود.
از طرفی، شبکههای نخبگانی با بیان ضرورتها و بیان کارشناسانه و تخصصی موضوعات میتوانند مدیریت شهری را از توجه به مسائل صرفا عمرانی به سمت وسوی حرکت در مسیر موضوعات جدید مانند فناوری، اقتصاد و... سوق دهند.
پیامد آنچه گفته شد، توجه ویژه مدیریت شهری به بهره مندی از این سرمایه فکری و اجتماعی در شهر از طریق ایجاد راههای مختلف دسترسی شهروندان به مدیران شهری و بیان ایدهها و نظرهای آن هاست که باید در قالبهای فناورانه شکلی جدید به خودش بگیرد و ارتباط نزدیک با همه شهروندان از شهروند عادی تا شبکه نخبگانی و فرهیختگان شهری را فراهم سازد.
این موضوع میتواند نقشی حیاتی در اداره شهر داشته باشد و زمینه را برای مشارکت در امور شهر و رضایتمندی بیشتر شهروندان فراهم کند.