رضوانی|صمد طاهری، نویسنده آبــــــادانی ســــاکن شیراز، با مجموعهداستان «زخم شیر» درخشید و دیده شد. این مجموعه داستان هم جایزه احمد محمود را در دومین دوره برگزاریاش گرفت و هم در یازدهمین دوره جایزه جلال آلاحمد شایسته تقدیر شناخته شد. منتقدان نیز با نقدها و نظراتشان این جایزهها را حق طاهری دانستند و احتمالا عموم مخاطبان علاقهمند به ادبیات داستانی بهویژه داستان کوتاه هم با خواندن این مجموعه، بر این موضوع صحه میگذارند. نثر تمیز و شستهرُفته، قصهگویی و نگاه نو به مقولات تیره زندگی همچون جنگ را از نکات برجسته داستانهای او میدانند که در نشست نقد و بررسی 2 اثر این نویسنده، «زخم شیر» و «برگ هیچ درختی»، در مشهد نیز به این موارد اشاره شد. این نشست پنجشنبهشب هفته گذشته در کتابفروشی نشر چشمه دلشدگان برگزار شد. در ابتدای برنامه، حسین لعلبذری، داستاننویس و از برگزارکنندگان نشست، بخشی از داستان «موش خرما» از مجموعه «زخم شیر» را خواند و پس از آن احمد ابوالفتحی، نویسنده، اجرای برنامه را به دست گرفت. آنچه در ادامه میآید بخشهایی از این جلسه است.
«شکار شبانه» حاصل مجالهای زندگی بود
ابوالفتحی در آغاز سخن ضمن اشاره به سابقه نویسندگی طاهری که از سال 58 آغاز میشود و مداومت او در نوشتن، از انتشار دوباره 2 مجموعهداستان او، «سنگ و سپر» و «شکار شبانه»، خبر داد که سالها پیش در نشر افراز چاپ شده بود و اکنون قرار است نشر نیماژ در اسفند این 2 کتاب را روانه بازار کند. او سپس با یادآوری نقلقولی از صمد طاهری که گفته بود «شکار شبانه» مجموعه بهتری از «زخم شیر» است اما آنطور که باید دیده نشده است، از او خواست درباره دلایل این دیدگاهش توضیحاتی بدهد. طاهری نیز گفت: احساس من این است که مجموعه «شکار شبانه» هم از وجه داستاننویسی فنیتر است و هم در دورهای نوشته شد که زندگی مجال بیشتری برای نوشتن به من میداد. بعد از آن، درگیریهای زندگی شخصی من زیاد شد. البته مخاطبان باید قضاوت کنند، اما خود من و برخی از دوستان منتقد و داستاننویس، نظرشان این است که مجموعه «شکار شبانه» از مجموعه «زخم شیر» بارزتر است. «شکار شبانه» سالی که منتشر شد، در استان فارس به عنوان مجموعهداستان اول جایزه برد اما به سبب مشکلاتی که در آن سالها برای نشر افراز پیش آمد، این مجموعه دیده نشد.
زبان درخشانی که از خودنمایی گریزان است
در ادامه نشست، ابوالفتحی دلایل دیده شدن «زخم شیر» در بین عموم مخاطبان و منتقدان را چنین بیان کرد: آقای طاهری هم توانستهاند تداوم یک سنت ادبی باشند و هم از آن گذار داشته باشند و چیزهای بسیاری را به ساخت خیلی نرمالی که ما از داستانهای شبهناتورالیستی داشتیم اضافه کنند. یکی از وجوه ناتورالیسم توجه به حیوانات است. آن چیزی که در ساخت داستان فارسی داشتهایم معمولا حرکت به نوعی انسانانگاریِ حیوان بود. یعنی حیوان خودش یک سوژه نشده بود. مثلا در «انتری که لوطیاش مرده بودِ» صادق چوبک، عملا بعدهای انسانانگارانهای که به انتر داده میشود اثر را جلو میبرد. کاری که آقای طاهری در «زخم شیر» کردهاند -که به نظر من کار بسیار شاخصی است- نوعی برقراری تعادل بین شأن انسان و شأن حیوان است. در داستان «موش خرما» یا «خروس» میتوانیم این مسئله را ببینیم که وجهی در کارهای آقای طاهری و بسیار اندیشمندانه است. ویژگی دیگری که در داستانهای «زخم شیر» بسیار مهم میدانم پیچ روایی انتهای داستانهاست. در هر یک از این داستانها با وضعیتی روبهرو میشویم که اصلا انتظارش را نداریم. همچنین آقای طاهری نسبت شاخصی با ویژگیها و وجوه سنت داستاننویسی مکتب جنوب دارند. نثر روان و زبان داستانی بسیار درخشان و در عین حال گریزان از خودنمایی از دیگر ویژگیهای کارهای آقای طاهری است، همچنین اتکا به موقعیت داستانی و اینکه سعی میکنند از همان ابتدای کار وارد موقعیت شوند.
داستانهایی که حاصل تجربه زیسته غنی است
داستاننویس دیگری که به بیان دیدگاههایش درباره آثار صمد طاهری پرداخت حسین عباسزاده بود که گفت: آقای طاهری به موضوعات از زاویهای نگاه کرده که تاکنون کمتر به آنها نگاه شده است، بهویژه به موضوع جنگ. در این کتاب تجربه جدیدی از جنگ را دیدم، مثلا در خود داستان «زخم شیر». بعد از خواندن کتاب متوجه شدم نویسنده تجربه زیسته خوبی داشته، خوب دیده و درک و حس کرده و خوب توانسته است این تجربهها را در داستانهایش منتقل کند و این به نظرم از نقاط قوت کتاب است که آن را متمایز کرده است. پایانههای داستانها از نقاط قوت دیگر این مجموعه است. نمیگویم غافلگیر میکند، اما به گونهای است که ذهن مخاطب را پس از خواندن آن درگیر خودش میکند.
در این نشست، نویسندگان دیگری نیز به بررسی آثار طاهری پرداختند که از آن میان میتوان به نفیسه مرادی، لیلا صبوحی خامنه و مهناز رضایی لاچین اشاره کرد.