رضا سلیمان نوری - یکی از ویژگی های شهرهای قدیم ایران، داشتن برج و بارو است. این برج و باروها به مرور زمان و بر اثر گسترش شهر سرنوشت های متفاوتی پیدا کردند. برخی چون دروازه محمدیه تهران به رغم هضم شدن بافت های اطرافشان در دل شهری هنوز نیم بند و به عنوان یک گذر به عمر خود ادامه می دهند و از برخی دیگر هیچ اثری جز روی نقشه های قدیمی نیست. حکایت برج و باروی شهر مشهد از این دسته دوم است و از سال های دور و اگر بخواهیم دقیق بگوییم از اواخر دهه40 خورشیدی که آخرین بازمانده های بارو یا همان دیوار دور شهر مشهد در منطقه عشرت آباد تخریب شد تا خیابان عشرت آباد آن زمان به چهارراه زرینه متصل شود، دیگر اثر مشخصی از آن وجود ندارد. البته این به معنای نابودی کامل دروازه ها و دیوار دور شهر نیست، زیرا در محلِ اغلب دروازه های شهر، میدانی و به جای اغلب قطعات دیوار دور شهر، خیابانی احداث شده است. یکی از این خیابان های احداثی به جای دیوار شهر، مسیری است که ما امروز با نام «شهید محسن کاشانی» می شناسیم و روایتی خاص پشت نامش جاودانه شده است، زیرا نخستین خیابان این شهر محسوب می شود که به نام «شهید» مزین شده است. شهیدی از مشهد که در همدان به شهادت رسید اما آوازهاش ایران را پر کرد. در سطرهای بعدی کمی بیشتر درباره این خیابان و نحوه تغییر نام آن میخوانیم.
گذشته خیابان
براساس آنچه در نقشه های گذشته شهر مشهد ثبت شده، بخش هایی از خیابانی که اکنون با نام شهید محسن کاشانی شناخته می شود، بر روی باروی قاجاری مشهد احداث شده است. به عبارت بهتر دیوار دور شهر از کوچه موسوم به نور-که از تابلوهای توحید 25 و کاشانی 52 دو سوی آن قرار دارد- به دروازه بالاخیابان مرتبط می شده است. این دیوار درست در مقابل بوستان کودک کنونی که ابتدای شهید کاشانی 52 باشد، زاویه پیدا کرده و تا محدوده چهارراه خواجه ربیع قدیم (آیت ا... عبادی فعلی) در مسیری که بعدها خیابان شده، امتداد پیدا می کرده است.
پس از این چهارراه، تا محدوده کنونی چهارراه هاشمی نژاد، دیوار شهر کمی به سمت بالاخیابان منحرف می شده، اما پس از آن باز تا چهارراه شهید گمنام کنونی و مقدم و طبرسی قدیم (درست در مسیری که بعدها ادامه خیابان شهید کاشانی شده) امتداد داشته است. براساس نقشه های موجود نخستین بخش از خیابان کاشانی(حدفاصل چهارراه خواجه ربیع تا چهارراه عشرت آباد) قبل از سال 1325 خورشیدی با نام خیابان عشرت آباد تابلو خورده بوده است. دو بخش دیگر آن هم ( از سه راه کاشانی کنونی تا چهارراه آیت ا... عبادی فعلی، و چهارراه زرینه تا چهارراه شهید گمنام) قبل از سال 1333 تکمیل شده و برابر اطلاعات نقشه ای از این دوره، تمامی مسیر موردنظر با نام خیابان عشرت آباد نشان داده شده است. نامی که تا دوم بهمن 1357 باقی بوده است، اما پس از آن تغییر می کند.
نام گذاری مردمی
یکی از اقدامات مردمی که در جریان پیروزی انقلاب اسلامی رایج می شود، تغییر نام خیابان ها و اماکن عمومی شهرها بوده که این کار نوعی اعلام رسمی به نامشروع بودن رژیم پهلوی دوم محسوب می شده است. در مشهد این حرکت آبان ماه سال ۱۳۵۷، با تغییر نام بیمارستان ششم بهمن به هفده شهریور آغاز می شود و بعدها با تغییر نام ورزشگاه سعدآباد به غلامرضا تختی و چهارراه نادری به چهارراه شهدا ادامه پیدا می کند.
روز دوم بهمن 1357 هم نوبت تغییر نام خیابان عشرت آباد می رسد. در این روز (حدود 10روز پس از تشییع و تدفین شهید محسن کاشانی در مشهد) درحالی که درگیری ها میان بقایای رژیم پهلوی و مردم به اوج خودش رسیده و سراسر ایران، در تب و تاب ورود امام خمینی(ره) است، هزاران نفر از مردم مشهد پس از اجتماع اولیه در چهارراه خواجه ربیع به سمت خانه پدری شهید محسن کاشانی که در کوچه حسین باشی قرار داشته است، حرکت می کنند. آنان پس از تبریک و تسلیت گفتن به خانواده شهید کاشانی، در جایی که امروزه به« سه راه کاشانی» معروف است و آن زمان «سه راه شاه عباس» خوانده می شده، گرد هم می آیند و در حرکتی انقلابی نام شهید کاشانی را جاودانه می کنند. در این روز از بلندگوی نصب شده در میدان اعلام می شود که به خواست مردم و برای گرامی داشت یاد این شهید عزیز از این پس، سه راه شاه عباس به سه راه شهید کاشانی و خیابان عشرت آباد (از ابتدا تا انتها یعنی از سه راه شاه عباس تا چهارراه مقدم طبرسی) به نام خیابان شهید کاشانی تغییر نام پیدا می کند. بدین گونه نخستین خیابان مشهد به نام یک شهید مزین می شود؛ نامی که با گذشت 44 سال از تاریخ انقلاب اسلامی هنوز هم پابرجاست.
شهید کاشانی که بود؟
نام کامل شهید محسن کاشانی که مردم و علمای مشهد نام وی را در بین ده ها شهید مشهدی دوران انقلاب اسلامی به عنوان نخستین نامی که بر یک خیابان گذاشته می شود، انتخاب کردند، محسنمباشر کاشانی است. او بهار سال ۱۳۳۵ در یکی از فرعی های کوچه حسین باشی که به خیابان عشرت آباد وقت منتهی می شده به دنیا می آید. تحصیلات ابتدایی را در مدرسه راهنمایی تکمیل می کند. شهید از همان اوایل نوجوانی به مطالعه هم علاقه زیاد داشته، کتاب های دکتر علی شریعتی، جلال آل احمد و... را مطالعه می کرده و در جلسات مذهبی حاضر می شده است. همین تفاوت در بینش او با اغلب هم کلاسی ها و البته مدیران مدرسه سبب می شود در دبیرستان با مشکلاتی رو به رو و پیش از گرفتن دیپلم دبیرستان راهی سربازی شود.
محسن مباشر کاشانی پس از گذراندن دوره آموزشی، به همدان فرستاده می شود. او که در جریان مبارزات مردم علیه رژیم بود در روز ۱۹ آذر ۱۳۵۷(برابر با تاسوعای حسینی) تصمیم می گیرد از آنچه در توان دارد، برای پیروزی انقلاب مردم دریغ نکند. همین می شود که وقتی محافظ خانه قدرت ا... خدایاری، استاندار وقت همدان، بوده نقشه ترور او را طرح ریزی می کند. او درست وقتی که خدایاری به منظور شرکت در سرکوب مبارزان همدانی، قصد خارج شدن از خانه را داشته بود نقشه خود را عملی و استاندار را ترور می کند. تروری که هرچند ناموفق بود، اما باعث رعب و وحشت بسیار در بین مسئولان رژیم در استان همدان می شود، آن چنان که انتشار خبر این اقدام، دیگر وابستگان پهلوی دوم در استان های دیگر را هم دچار ترس می کند. محسن کاشانی پس از این حرکت به سمت کوه های گنج نامه همدان میرود، اما عصر همان روز در جریان یک درگیری مسلحانه در گنج نامه به شهادت می رسد.
این واقعه در گزارش شهربانی همدان چنین نقل شده است: «ساعت ۱۱:۳۰ روز 19/۹/57، یکی از ژاندارم های نگهبان منزل استانداری همدان، با سلاح سازمانی (ژ ۳) به طرف استاندار تیراندازی کرد که به دست وی اصابت کرد و دو نفر از مأموران به اسامی ژاندارم کیومرث خواجه ربیعی و سرپاسبان دوم عبدالصالح محمدی، مأمور محافظ استاندار نیز که درصدد دفاع از استاندار برآمده بودند، مورد اصابت گلوله قرار گرفتند و مجروح شدند که معالجات درباره ژاندارم کیومرث خواجه ربیعی مؤثر واقع نشد و فوت کرد و سرپاسبان مزبور در بیمارستان، بستری و ضارب متواری شده است ... ساعت ۱۶، ضارب به وسیله مأموران ژاندارمری در بالای گنج نامه (کوه های همدان) کشته شده و اسلحه و مهمات او به دست آمده است. ضمناً استاندار با هواپیمای نظامی برای معالجه به تهران اعزام شد».
تشییع شهید کاشانی
خبر اقدام محسن مباشر کاشانی در سراسر ایران می پیچد و شور غریبی در مردم به وجود می آورد. همه می خواستند بدانند که این جوان مشهدی کیست که چنین مردانه و از جان خود گذشته در برابر ظلم ایستاده است. وابستگان رژیم پهلوی، برای مدتی از تحویل پیکر شهید به خانواده اش خودداری می کنند. در یکی از گزارش های نظامی آمده است: «در صبح ۲۱/۹/۱۳۵۷ به دنبال کشته شدن سرباز وظیفه محسن مباشر کاشانی، ضارب استاندار همدان که در روز ۱۹/۹/۱۳۵۷ اتفاق افتاده، عده ای ناشناس جهت تحویل گرفتن جسد ضارب به بیمارستان اکباتان مراجعه و تظاهراتی به راه می اندازند که توسط پلیس متفرق می گردند.»
خانواده شهید کاشانی روز ۲۲ آذر، پیکر شهیدشان را که توسط نظامیان به بیمارستان اکباتان منتقل شده بود، تحویل می گیرند تا به مشهد منتقل کنند. مردم همدان با اجتماع در جلوی بیمارستان اکباتان و با برپایی تظاهرات و سردادن شعار علیه رژیم، قصد تشییع جنازه شهید کاشانی را دارند که مأموران شهربانی با پرتاب گاز اشک آور و حمله شدید، آن ها را متفرق کرده و سپس جنازه او را به پدر و مادرش تحویل می دهند. پیکر شهید محسن مباشر کاشانی پس از سنگ اندازی فراوان مأموران رژیم پهلوی در راه انتقال جسد به مشهد در نیمه دوم دی ماه ۵۷، به مشهد می رسد. مردم انقلابی مشهد در تشییع سرباز شهیدشان سنگ تمام می گذارند و با وجود شرایط امنیتی حاکم بر شهر، چند هزار نفر در تشییع پیکر او حاضر شدند و ده ها خودرو، پشت سر آمبولانس حامل شهید کاشانی، تا بهشت رضا می روند. سرانجام پیکر شهید محسن مباشر کاشانی، در کنار آرامگاه شهید محمد منفرد، شهید واقعه حمله مزدوران رژیم شاه به بیمارستان امام رضا(ع)، آرام می گیرد.