بوی نان تازه

طیّبه ثابت - هر کجای این دنیا زندگی کنیم، حتی با چشم‌های بسته هم این بوی خوش را می‌توانیم بشناسیم. می‌پرسید از چه حرف می‌زنم؟ خب معلوم است از نان این برکت خدا صحبت می‌کنم که در فرهنگ ما ایرانی‌ها از جایگاه و احترام ویژه‌ای برخوردار است. مرکز شماره10‌    کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان شهرمان برای اینکه دانستنی‌های بچه‌ها را درباره گندم‌، نان، انواع نان‌، پختن نان و شغل نانوایی ارتقادهد، در روز ملی «‌گندم و نان‌» دست یه یک کار قشنگ زد. آفتاب روز 31فروردین که شهر را روشن کرد، همه بچه‌ها با شوق و هیجان کنار میز کار نشسته بودند تا خانم قائمی مسئول مرکز و دیگر مربی‌ها برنامه را شروع کنند‌ و همه با هم نان بپزند.

همان اول کار، خانم رنگ‌آمیز گفت‌: نان همیشه حرمت دارد. ‌ از گذشته تا به حال همیشه به ما سفارش کرده‌اند‌ که هر جا تکه نانی توی راه دیدیم آن را برداریم تا زیر پا قرار نگیرد. بعد هم داستان نان را از مزرعه گندم شروع کرد و با انواع نان‌ها همه را آشنا کرد.

تا توضیحات خانم هاشمیان درباره درست کردن خمیر با اندازه‌های مناسب آرد و آب و کمی خمیرترش تمام شد، نیایش ظفر و بقیه بچه‌ها شروع کردند به خمیر درست کردن و دست‌به‌آرد شدند. توی دلشان خدا خدا می‌کردند که خمیرشان خوب در بیاید و به دستشان نچسبد.

امیررضا صدقی که از بقیه کم‌سن‌و‌سال‌تر بود‌، حرف خانم محدثی را به یادش می‌آورد که اگر خمیرش را خوب ورز دهد، نان بهتری می‌تواند داشته باشد.

ماهور کلیدری بیشتر از بچه‌های دیگر با نان پختن و انواع نان محلی آشنا بود. زیرا مادربزرگش در روستای کلیدر زندگی می‌کرد و او از نزدیک تنور و مراحل نان پختن را دیده بود.

نفس سلیمانی تافتون درست کرده بود، آن هم چه تافتون خوبی. خمیر او اولش خراب شده بود اما با تلاش بیشتر‌، توانست با نظارت مربی‌ها، یک نان خوب بپزد. نفس می‌خواست با نانی که خودش پخته است کوکو بخورد.

وقتی خورشید بهاری وسط آسمان رسیده بود، عطر خوب نان تازه همه خیابان لادن22 را پر کرده بود. بچه‌ها حالا می‌دانستند برای اینکه یک نان درست شود و به سفره ما بیاید، چه زحمت‌های زیادی کشیده می‌شود. آن‌ها دیگر قدر نان را بیشتر از قبل می‌دانستند. آفرین به همه‌شان.

 

پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->