خانه دیو همان آتشکده آذربرزین مهر است؟

هادی دقیق - در تاریخ ایران مکان هایی هستند که به لحاظ ارزش معنوی، با وجود تخریب و گزند باد و باران، هنوز هم از اهمیت فراوانی برخوردارند. در این میان، اگر ارزش معماری را هم به آن بیفزاییم، می توان به آثاری درخور اشاره کرد که شکل زندگی و رفتار پیشینیان را بر ما مشخص می کند و چه بسا قدم گذاشتن در آن ها هم جو سنگین و بار بی امان پیوند با گذشتگان را تداعی کند. در این بین 3 آتشکده اساطیری تاریخی مهم ساسانیان، آذرگشسب (آتش شاهان و رزمیان)، آذرفرنبغ (آتش روحانیان) و آذربرزین مهر (آتش کشت ورزان) از اهمیتی ویژه برخوردارند. در ادبیات پهلوی مکان آذربرزین مهر در ریوندکوه نزدیک نیشابور در خراسان گفته شده است. فردوسی نیز این آتشکده را «نَوند» یا «ریوند» می خواند و محل آن را کوهی نزدیک سبزوار می داند اما درباره جای دقیق آن تردید است. محل این آتشکده را بین گناباد، کاشمر و سبزوار نشان داده اند.
بهرام پژدو، شاعر زرتشتی قرن هفتم، نیز بر پایه متون پهلوی منبع آتش این آتشکده را چیزی غیر از چوب می دانست. بحث اساطیری آذربرزین مهر در همین جا می ماند، چه مراد ما در اینجا بحث تاریخی آن است و اینکه آیا سومین آتشکده مهم ساسانی می تواند «خانه دیو» باشد. به واقع معماری مذهبی ساسانیان با چهارطاقی گره خورده است. چهارطاقی خانه دیو موسوم به آذربرزین مهر نیز یکی از همین مکان های مذهبی است که 10 مهر 1380 ثبت ملی شد. درباره مکان آتشکده آذربرزین مهر بحث ها فراوان است و حتی دکتر علی اشرف صادقی، زبان شناس، نیز در شماره دوم نامه ایران باستان سال 82 مفصل نام آن را ریشه یابی کرده است، ولی در این داشته های اندک تاریخی، به عقیده برخی محققان، آتشکده خانه دیو در پنجاه کیلومتری شمال غربی سبزوار و شمال روستای فشتنق، همان آذربرزین مهر است. طبق کاوش های اولین گروه حفاری خانه دیو، در پژوهش های باستان شناختی در این بنا مدرک معتبری در تأیید این موضوع به دست نیامده است، اما مطالعه این بنا بیانگر آن است که این چهارطاقی هسته اصلی باقی مانده از بنای بزرگ تری است متشکل از اتاق انتظار، راهرو طواف، بقایای سکوی آتشدان و ... که با توجه به موقعیت قرارگیری چهارطاقی در یک پشته سنگی کم وسعت به ارتفاع 100 متر و در بین کوه های بلند ریوند، در نوع خود منحصربه فرد و از اهمیت ویژه ای در شناخت آتشکده های ساسانی برخوردار است که امروز تماشای آن هم حسی از سکوت و وهم به همراه دارد.
سال 1386 یک هیئت مشترک باستان شناسی از ایران و لهستان برای اولین بار در این آتشکده کاوش کرد که توانست پی بناهای اطراف آن را شناسایی کند و به فضاهای معماری جالب توجهی نظیر سکوهای آتش، راهرو پیش ورودی، پادیاو یا حیاط دوربسته ای که حوض یا جوی آب در میان داشته است، اتاق انتظار و راه پله های ورودی چهارطاقی دست یابد.
پیش ورودی متشکل از 2 اتاق در 2 طرف راهروست که راهرو در محور ورودی اصلی چارطاقی قرار نگرفته و ممکن است به لحاظ ایجاد حجابی بین محتویات گنبدخانه (آتشدان و آتش مقدس) و زائران بیرون گنبدخانه باشد، یعنی در محور قرار نگرفتن راهرو به علت تفکیک کردن افراد مجاز و غیرمجاز از حضور در برابر آتش مقدس بوده است. بخش بعدی راهرو کم عرضی به اندازه 50 سانتی متر و حدفاصل فضای پیش ورودی و بخش داخلی چهارطاقی است. پس از آن وارد فضای اصلی می شویم که با کشف چند پایه آتشدان که به شدت نیز آسیب دیده اند، فرضیه مکان مقدس آتش در آن تقویت می شود.
مصالح بنا بوم آورد است و قلوه سنگ های کف رودخانه و لاشه سنگ های اطراف با ملاط گچ در آن به کار رفته است. سنگ ها در قسمت پایین بنا درشت است و هرچه به سمت بالا می رود از ضخامت، پهنا و درازای سنگ ها کاسته می شود. قوس تنها طاق سالم بنا هم از دسته قوس های هلوچین ساسانی است، مشابه آنچه در ایوان مداین، تخت سلیمان و سایر بناهای ساسانی استفاده شده است.
در کاوش این منطقه آثاری از گچ بری های فاخر ساسانی نیز مشابه آنچه در بندیان درگز می بینیم یافت شده است، نقوشی از صلیب شکسته و طرح های گیاهی. دیگر یافته ارزشمند باستان شناسان از خانه دیو سکه ای متعلق به دوره خسرو دوم است که مدرک معتبری است بر ساسانی بودن این آتشکده . پس خانه دیو یکی از بناهای مقدس دوره ساسانی بوده، اما آیا از نظر یافته های باستان شناسی می توانسته است عنوان سومین آتشکده ساسانی را داشته باشد؟
کلاوس شیپمان، باستان شناس خاورمیانه، آتشکده های ساسانی را به 2 دسته با ساختار بزرگ مثل تخت سلیمان و آتشگاهی با چند اتاق فرعی مثل نیاسر تقسیم می کند. آرتور پوپ، مورخ، نیز آتشکده ها را به 2 دسته تقسیم می کند: آتشکده هایی برای عبادت همگانی و آتشکده هایی که برای نگهداری آتش مقدس ایجاد شده و صرفا در دسترس موبدان بوده است. با این توصیف، خانه دیو نمی تواند مانند آذرگشنسب و آذرفرنبغ آتشکده بزرگی باشد و به احتمال آتشی که در آن روشن بوده، به نسبت از درجه اهمیت کمتری برخوردار بوده است و فقط موبدان اجازه ورود به آن را داشته اند. با این تفاصیل، در اینکه خانه دیو جایگاه سومین آتشکده بزرگ ساسانی بوده است تردید وجود دارد.


منابع:
حسن هاشمی زرج آباد و ...، باغ نظر، پاییز و زمستان 1389، شماره 15
علی اشرف صادقی، نامه ایران باستان، سال سوم پاییز و زمستان ۱۳۸۲، شماره ۲
فرهنگ جغرافیای تاریخی شاهنامه، مهدی سیدی فرخد، نشر نی، 1399

پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->