جدایی آندرهآ استراماچونی بعد از ماراتن یکماهه هنوز هم ترکشهای زیادی برای باشگاه استقلال درپی دارد. استقلالیها که مدعی بودند برای مذاکرات نهایی با مدیربرنامههای استراماچونی در دوحه قرار دارند، با گذشت 3 روز پراضطراب برای طرفداران، درنهایت مدعی شدند مرد ایتالیایی زیر بار شرایط خوب جدید برای بازگشت نرفته است، ازهمینرو سرمربی جدیدی را معرفی کردند. با گذشت چند روز از این اتفاق، استراماچونی در شفافسازی دوباره از روند اتفاقات رخداده در دوحه و مذاکراتی که باشگاه مدام از آن بهعنوان اتفاقی بزرگ در راه بازگرداندن سرمربی محبوب استقلالیها نام میبرد، مدعی شد نه مذاکرهای در کار بود و نه نمایندهای در این نشستها داشت که بخواهد پیگیر آن باشد. استراماچونی با اشاره به اینکه چیزهای زیادی شنیده که واقعیت نداشته است، وعده پیگیری قانونی این موضوعات را داد. یوسف دانشیار، مترجم و همکار استراماچونی، در صحبتهایی به نقل از استراماچونی به زبان آورد که مرد ایتالیایی خشمگین از اتفاقات روزهای گذشته درپی اثبات برخی شیطنتها در ماجرای قطع همکاریاش با استقلال است، صحبتهایی که هر یک از آنها میتواند تبعات زیادی برای باشگاه داشته باشد.
از خبر مذاکرات خندهام گرفت
از اینکه شنیدم با مدیربرنامهام قرار مذاکره گذاشتند، خندهام گرفت. چطور ممکن است مدیربرنامه من بدون هماهنگی بخواهد فردی را بهجای من به مذاکره بفرستد؟ من 6 روز قبل از تاریخ این مذاکرات گفتم پرونده استقلال برای من بسته شده است. دلیلش هم این بود که مشکل پرداختیها به من باید حل میشد و قانونی باید واریز میشد. خوشبختانه سفارتهای 2 کشور این مشکل را حل کردند که این اقدام میشد زودتر صورت بگیرد. بعد از این موضوع، اسنادی به دروغ منتشر شد؛ ازجمله اینکه من مفاد جدیدی را برای بازگشت قراردادم که بعد از شنیدن این ماجرا حتی باوجود اینکه مشکل اصلی من حل شده بود، تصمیم به قطع همکاری کامل گرفتم و با یک ایمیل از طریق وکیلم، باشگاه را در جریان تصمیم نهایی خود گذاشتم.
پرونده استقلال برای من بسته شده است
در ایمیلی که ارسال کردیم، به صراحت گفتم من برنامهای برای ادامه همکاری با باشگاه ندارم که بخواهم شرط تعیین کنم. پرونده استقلال برای من بسته شده و دیگر نمیتوانم با افرادی که این حرفهای دروغ را از زبان من منتشر کردند، کار کنم. این موضوع کاملا مستند در باشگاه و ایمیلها وجود دارد، باوجوداین با منتفیشدن موضوع باز هم باشگاه نمایندههای خود را به دوحه فرستاد .نمیگویم دیداری نبود، بلکه بود؛ چون هردوطرف وکلایی فعال در فیفا در دوحه داشتند که دیداری هم اتفاق افتاد که اجتنابناپذیر بود، چون آنها یکدیگر را میشناختند و این برخورد نه برای مذاکره بلکه یک دیدار ساده بود که به دروغ مذاکرات طرفین نامیده شد. جالب است بدانید که مدیربرنامه من در آن برهه بههمراه خانواده در تعطیلات سال نو میلادی در کشور تایلند بود و نه در دوحه.
چطور یک فرد پرسپولیسی را برای مذاکره فرستادند؟!
من به باشگاه رسما اعلام کردم تمایلی به کار دوباره ندارم، پس چرا گفتند مذاکره مجدد؟! پیشنهاد پول بیشتر دادند تا بیایم پای میز مذاکره که وکیلم پاسخ منفی داد و گفت استرا برنامهای برای کار با باشگاه ندارد که بخواهد هم شرط بگذارد هم پول بیشتری بگیرد. نه مذاکرهای در کار بود و نه نمایندهای در دوحه داشتم. اصلا چطور ممکن است باشگاه برای مذاکره با من یک فرد پرسپولیسی را به دوحه بفرستد؟! وقتی مشکل نوع پرداخت حل شد، من برنامه تمرینی را برای کاپیتان و اعضای تیم فرستادم تا اجرا شود. تیم فنی من برنامهریزی تعطیلات را نیز هماهنگ کرده بود و خودم هم کمپ زمستانی و بازیهای دوستانه را برنامهریزی کرده بودم، ولی بعد که دیدم برخی مدارک دستکاری شده بود، همچون آب سردی بر پیکر این اجازه را نداد که خودم را قانع کنم تا دوباره با استقلال همکاری داشته باشم.