سینمادوستان مدتهاست که منتظر انتشار فیلم «مرد ایرلندی» (The Irishman) بودند تا بار دیگر شاهد تماشای داستانی شاهکار و بهیادماندنی باشند. این فیلم بدون شک یکی از ارزشمندترین آثار منتشر شده در سال ۲۰۱۹ بود که توانست میلیونها بیننده را به خود جذب کند. انتظار میرود که “مرد ایرلندی” در اسکار ۲۰۲۰ هم موفق و درخشان ظاهر شود
در ابتدا باید بدانید که شما با طولانیترین اثر اسکورسیزی مواجه هستید! فیلمی که به مدت سه ساعت و سی دقیقه شما را با داستانی جذاب همراه میکند و روایتش بهگونهای است که هرگز احساس خستگی نمیکنید. اما داستان از جزئیات زیادی برخوردار است که نیازمند توجه مخاطب به اسامی و دیالوگهای بازیگران میباشد. اسکورسیزی در این فیلم با هزینه بالایی چهرهی بازیگران را جوانتر کرد که یکی از شگفتیهای فیلم به شمار میآید و این امر باعث شد تا فیلم “مرد ایرلندی” به گرانترین اثر این کارگردان هم تبدیل شود.
فیلم “مرد ایرلندی” با اقتباس از کتابی به نام “شنیدم خانهات را رنگ کردی” (I Heard You Paint Houses)، نوشتهی “چارلز برندت” (Charles Brandt)، ساخته شده است. (عبارت “شنیدم خانهات را رنگ کردی” در زبان انگلیسی یک اصطلاح است که به قتل و خونریزی اشاره میکند).
داستان فیلم در دهه پنجاه میلادی درجریان است؛ جایی که یک راننده کامیون به نام فرانک شیرن (با بازی رابرت دنیرو) با راسل بوفالینو (با بازی جو پشی) که یکی از روسای مافیا است رابطه برقرار میکند. رابطهای که با حوصله روایت شده و به ما نشان میدهد که چگونه یک شهروند معمولی رفته رفته به یک عضو حرفهای مافیایی تبدیل میشود. تمام داستان فیلم از زبان شخصیت اصلی آن یعنی فرانک شیرن بیان میشود و راوی داستان خود اوست که سرگذشت زندگیاش را برایمان شرح میدهد.
توجه داشته باشد که اسکورسیزی در این فیلم تنها به روایت داستان چند شخصیت نمیپردازد، بلکه سعی دارد تاریخ کشورش را در قالب این داستان به مخاطب خود نشان دهد. نمایش قدرت شبکه مافیا در قرن بیستم میلادی و جرم جنایتهای انجام شده توسط آنها موضوعی است که در این فیلم به آن پرداخته شده است.
فرانک شیرن در ابتدا یک عضو معمولی از خانواده مافیا است، اما با اقداماتی که انجام میدهد توجه روسا را به خود جلب کرده و به عضوی حرفهای و دارای مقام تبدیل میشود. تا جایی که راسل او را به جیمی هوفا (با بازی آل پاچینو) که رئیس اتحادیه کامیون داران است معرفی میکند. هوفا به شخصی وفادار و مطمعن برای پشتیبانی خود نیاز دارد و برای این کار از شبکه مافیا کمک گرفته است؛ درمیان تمام افرادی که برای راسل کار میکنند، فرانک مورداعتمادترین فرد برای راسل میباشد و بنابراین فرانک برای کمک و پشتیبانی از جیمی هوفا با او رابطه برقرار میکند.
از زمان وارد شدن شخصیت جیمی هوفا به داستان، جو فیلم تغییر پیدا کرده و با سرعت بیشتری ادامه مییابد. از اینجا به بعد وارد قسمت دوم فیلم که بر رابطه فرانک و جیمی تمرکز دارد میشویم. نوسانات فیلم افزایش پیدا کرده و شخصیتها نیز پیچیدهتر از قبل میشوند. جیمی هوفا قدرت بیشتری را در اختیار فرانک شیرن قرار میدهد و این بار با کمکهای او، فرانک به یک عضو ارشد گانگستری تبدیل میشود که البته جنایاتهای او نیز به طبع بیشتر شده و حالا به یک قاتل حرفهای تبدیل شده است.
قسمت سوم و نهایی فیلم زمانی است که همه چیز به حساسترین نقطه خودش رسیده و حالا مخاطب با تمام وجودش منتظر پایان و نتیجه داستان است؛ البته که این پایان بی عیب و نقص و تمام و کمال است؛ چیزی است که انتظارش را هم داشتید و نمیتوان نبوغ اسکوسیزی را در آن نادیده گرفت. “مرد ایرلندی” یک اثر فراموش نشدنی و یکی از شاهکارهای سینمایی است؛ بازیگران در بالاترین سطح خود قرار دارند و دیگر عوامل فیلم مثل نورپردازی، صحنهسازی و موسیقی متن تاثیر خارقالعادهای بر فضای داستان دارند. تماشای این اثر جادویی را از دست ندهید!