صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

توانشهر

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

ما و دغدغه‌های دیگران

  • کد خبر: ۱۸۹۳۱۸
  • ۲۵ مهر ۱۴۰۲ - ۱۴:۰۳
«شناخت وظیفه»، پایه و پیش نیاز «انجام وظیفه» است. انسان‌ها در جامعه نسبت به یکدیگر «حقوق و وظایف متقابل» دارند.

خیلی عجله داشتم. باید به یک جلسه مهم کاری می‌رفتم. کمی دیر شده بود و  با تأخیر رسیدن اصلا صورت خوشی نداشت. سعی می‌کردم با رعایت قوانین راهنمایی ورانندگی با سرعت بیشتری حرکت کنم. از دور چشمم به چراغ افتاد که سبز است و هر لحظه ممکن است زرد یا قرمز شود.

خودرویی جلوتر از من بود. چندبار چراغ دادم، توجه نکرد و به اصطلاح راه نداد. بوق هم که زدم، مسیر را باز نکرد. حتی عامدانه یک باره سرعتش را به گونه‌ای کم کرد و مسیر مرا بست تا دو نفری پشت چراغ قرمز بمانیم. خیلی ناراحت شدم، ولی خودم را به شدت کنترل کردم. کنار خودرو او که قرار گرفتم، شیشه را پایین داد و گفت: چه خبر است؟ سر می‌بری؟ چرا این قدر بوق می‌زنی و خلاصه با تشر و ناراحتی کلی حرف بارم کرد.

من که کاملا بر خودم مسلط شده بودم، به آرامی و با لبخندی گفتم باور کن هیچ خبری نیست، اصلا قصد سبقت گرفتن یا جاگذاشتن شما را نداشتم، فقط کمی عجله دارم، همین. خیلی غیرطبیعی است که یک نفر عجله داشته باشد؟ برای خودت پیش نمی‌آید؟ کاش امروز که من عجله داشتم، شما راه را باز‌ می‌کردی و به من کمک می‌کردی که زودتر به مقصد برسم تا فرداروزی که به هر دلیلی شما عجله داشتی، دیگران مراعات حال شما را بکنند. از شما چه پنهان، گویی حرف هایم در او اثر کرد. سرش را پایین انداخت و درحالی که چراغ سبز شده بود، چند تا بوق به نشان احترام زد و گفت حق با شماست، عذرخواهی می‌کنم.

دغدغه‌های دیگران

در ادامه مسیر، گویی جلسه و تأخیر احتمالی رسیدن به مقصد را فراموش کرده باشم، صرفا فکرم به این اتفاق و رفتار راننده لجباز بود. با خودم گفتم چرا نباید در زندگی اجتماعی و خانوادگی مان ملاحظه دیگران را هم بکنیم، به احساسات و نیاز‌های هم نوعان خود احترام بگذاریم و دغدغه‌های آن‌ها برای ما هم مهم باشد. یکی استرس دارد، دیگری فرزندش بیمار است، مسلمانی بدهکار است، فرد دیگری افسرده یا حالش گرفته است و خلاصه زیر آسمان این شهر مردمان بی شماری هستند که ممکن است به دلایل مختلف حال خوبی نداشته باشند. اگر آن روز زمان خوبی، خوشی و آرامش ما بود، چه اشکالی دارد این حس خوب و مطلوبیت را به دیگران هم انتقال دهیم.

اگر هر یک از ما در این اوضاع برای همان آدم‌های معدود و محدودی که با ما در ارتباط هستند، این اصل را رعایت کنیم، اثرات بسیار خوبی بر افزایش رضایتمندی عمومی و بهبود نظام اجتماعی خواهد داشت. ما همه به هم ربط داریم، بخواهیم یا نخواهیم در عرصه اجتماعی و جامعه بزرگی که در آن زندگی می‌کنیم، حس وحال ما روی دیگران اثر می‌گذارد و از آن‌ها نیز تأثیر می‌پذیریم. پس چرا نباید احساس تکلیف کنیم و دست کم اگر به آن‌ها کمک نمی‌کنیم، مراعات دیگران را بکنیم، هوایشان را داشته باشیم و مسیر حرکتشان را  آسان کنیم.

مراعات یکدیگر

«شناخت وظیفه»، پایه و پیش نیاز «انجام وظیفه» است. انسان‌ها در جامعه نسبت به یکدیگر «حقوق و وظایف متقابل» دارند. شناخت این حقوق و انجام آن‌ها و مراعات دوجانبه، ضامن تصحیح روابط و سالم سازی معاشرت‌ها و زدودن کدورت‌ها و کاهش اختلاف‌ها و گله مندی هاست. فراموش نکنیم «آدمی را آدمیت لازم است»؛ پس در جامعه انسانی و زندگی اجتماعی، به جز با «مراعات» حال دیگران و حقوقشان، وضع رفتاری عمومی سامان نمی‌یابد و جامعه اصلاح نمی‌شود. به عنوان مثال، والدین نسبت به فرزندان و فرزندان نسبت به پدر و مادر وظایفی دارند.

زن در برابر شوهر و شوهر در برابر زن، تعهداتی دارد. فرمانده و سرباز، نسبت به هم حقوق و وظایفی دارند. دو شریک با یکدیگر، کارگر و کارفرما، رئیس و مرئوس، معلم و شاگرد، همسایه با همسایه، مشاور و مُراجع، خویشاوندان و ارحام، برادران و خواهران نسبت به هم و... نمونه‌های دیگری از ارتباط‌های اجتماعی هستند که هرکدام نسبت به هم محدوده و مجموعه‌ای از تکالیف را دارند که باید اول آن‌ها را بشناسیم، دوم به آن‌ها عمل کنیم و سوم رویه و روندی متقابل و دوجانبه برای آن در نظر بگیریم.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.