«مشغولالذمه» از اصطلاحات عربی است که به فارسی راه پیدا کرده است و درباره کسی بهکار میرود که تعهد خود را بهجای نیاورده یا دِین خود را نپرداخته باشد. قدیمیها و بزرگترهای ما که حلال و حرام را بیشتر میشناختند و مراقبت از حق و سهم مردم را بر خود، خانواده و نزدیکانشان واجب میدانستند، از این واژه زیاد استفاده میکردند تا تذکر بدهند که عمر دنیا کوتاه است و بهزودی انسان باید در دادگاه الهی، پاسخگوی رفتار و گفتار خود در قبال مردم باشد.
«مدیونی» همچون آواری بر سر انسان فرومیریزد و همه حسناتش را از بین میبرد و اگر آدمی نتواند یا عامدانه نخواهد دین مردم را بپردازد، روزی فراخواهد رسید که مجبور میشود بهسختی تاوان آن را بپردازد، پس باید قبل از هر اقدامی، تمام جوانب و پیامدهای آن را بسنجیم تا از روی کبر و غرور، سوءنیت و خشم یا بهخاطر منافع و مصالح خویش، حقوق دیگران را ضایع نکنیم یا اینکه برخود واجب بدانیم قبل از سخن گفتن بهاصطلاح زبان خود را دور دهان بچرخانیم، کمی درنگ کنیم و در اثراتی که سخن ما میتواند داشته باشد، بهنیکی اندیشه کنیم تا فردی را آزرده نکند یا حقی ضایع نشود.
ضایع کردن حقوق مردم، گناهی نابخشودنی است و تا آنها راضی نشوند، خدا هم انسان را نخواهد بخشید. به قول مشهور، همه میدانند که خداوند بخشنده و مهربان است و بارها و بارها گناه بندگانش را میبخشد و نادیده میگیرد، اما زمانی که پای حقالناس درمیان باشد، تا جلب رضایت مردم، بخششی در کار نخواهد بود. خارج شدن از دِین مردم و جلب رضایت آنها، همیشه هم کار آسانی نیست؛ زیرا در مواقع بسیاری ممکن است اصلا جبرانپذیر نباشد.
اگر کلام ما آبروی فردی را ببرد یا حقوق مادی او را بهگونهای ضایع کند که آرامش زندگی یا سلامتیاش به خطر بیفتد، اینها موضوعات مهمی هستند که شاید هرگز جبرانپذیر نباشد و تنها با گذشت کردن و فداکاری دیگران، بتوان از آن عبور کرد که بیشک کاری مشکل و در برخی مواقع حتی غیرممکن است، پس قبل از هر کاری، مراقبت و وسواس داشتن درباره آنچه بر زبان جاری میکنیم یا آنچه انجام میدهیم، اهمیت دارد تا براساس آن از وقوع امری که ما را زیر دِین دیگران میبرد، در امان باشیم؛ بهخصوص افرادی که مصالح و منافع عموم مردم دراختیار آنهاست، باید بیشتر مراقبت کنند؛ مدیری که بیتالمال را دراختیار دارد، استاد یا معلمی که بخش عظیمی از زمان، آموزش و آینده فرزندان مردم به نحوه عملکرد او بستگی دارد و خلاصه هر فردی در هر مقام و جایگاه، باید در این مسیر بهصورت ویژه از خود مراقبت کند.
عدهای هستند که شاید به زبان نیاورند، اما در دل و قلبشان و در رفتار و گفتارشان به آنچه ذکر شد، اعتقادی ندارند؛ همان ازخدابیخبرانی که حقوق مردم را ضایع میکنند، بیتالمال را کابین زنانشان میکنند، به کارگران و زیردستان ستم میکنند، غش در معامله میکنند، قاچاق و کمفروشی میکنند، رباخوارند یا زبان برنده و تیزی دارند که هیچکسی از دست و زبان آنها در امان نیست و در خیال خام خود میپندارند همیشه خر مراد را سوار هستند و به هرگونهای که دلشان خواست، میتوانند زندگی کنند. اینان بیشک روزی پاسخ غفلت، نافرمانی و دهنکجی خود به قوانین الهی و حق و سهم مردم را خواهند گرفت.
اگر انسان به خود نیاید و بر خویشتن نظارت و کنترل دقیق و جدی نداشته باشد، در سنین بالاتر که غبار اسب جوانی بر زمین مینشیند و آدمی دیگر سرمست و قدرتمند در زمین راه نمیرود، بهیکباره به خود خواهد آمد و خواهد دید که پشتسرش مردمان بسیاری را آزرده یا حق و سهمشان را به یغما برده یا ضایع کرده است و دیگر نه فرصت و امکاناتی برای جبران دارد نه حتی امکان آن وجود دارد. چه بسیار افرادی که از دنیا میروند و دین مردم را بر گردن دارند و هیچکسی از بازماندگان به یادشان نیست یا حتی برای آرامش و آمرزش آنها اقدامی نمیکند. پس تا هستید، از خودتان مراقب کنید!