محدثه شوشتری | شهرآرانیوز؛ نفسهای شهر به شماره افتاده و فشار آلودگی بر گلوی شهر و مردمانش بیشتر از گذشته شده است. این را نه فقط آمار و ارقام ثبت شده در ایستگاههای سنجش آلودگی هوای مشهد روایت میکنند، که به چشم عادی شهروندان هم آسمان شهر در خیلی از روزهای سرد سال خاکستری است و هالهای از دود و غبار بر فراز شهر دیده میشود. در این وضعیت، شاید برای سالهای بعد داشتن هوای پاک جزو آرزوها باشد، چنان که در مدت ۳۴۴ روز سپری شده امسال، فقط دوازده روز هوای پاک در طول نزدیک به یک سال در مشهد داشته ایم.
این در حالی است که در مدت مشابه پارسال، مشهد ۳۹ روز هوای پاک را پشت سر گذاشت. با یک حساب سرانگشتی، در سال ۱۴۰۰ هر ماه به طور میانگین فقط یک روز هوای پاک وارد ریه هایمان شده است. همچنین روزهای هوای ناسالم در ۳۴۴ روز سپری شده از سال به ۸۱ روز رسیده، درحالی که در مدت مشابه پارسال ۶۶ روز بوده است.
همه اینها در حالی است که زورآزمایی آلایندههای هوا درحالی که باید آلودگی کنترل میشد، بیشتر شده است. مازوت سوزی نیروگاه توس مشهد بدون توجه به آلودگی آسمان شهر، زمین ماندن خیلی از بندهای قانون هوای پاک، افزایش تردد خودروهای شخصی و موتورسیکلت ها، تردد ناوگان فرسوده باری و دودزا در شهر و افزایش گردوغبار ناشی از خشک سالیهای اخیر دست به دست هم داده اند تا به جای هوای پاک، دود و دم وارد ریه هایمان کنیم.
در میزگردی با همکاری کانون متخصصان مدیریت شهری و روزنامه شهرآرا به بحث و تبادل نظر درباره آلایندههای هوای مشهد پرداخته ایم. ایمان فرهمندی رئیس کمیسیون عمران، حمل ونقل و ترافیک شورای اسلامی شهر مشهد، محمد عرفانی معاون نظارت و پایش اداره کل حفاظت محیط زیست خراسان رضوی و دکتر مریم سرخوش عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی مشهد و استادیار مهندسی بهداشت محیط، میهمانان این میزگرد بودند.
عرفانی| منابع آلودگی هوای مشهد در دو بخش ساکن و متحرک تقسیم میشوند. منابع متحرک ۶۴ درصد و منابع ساکن ۳۶ درصد آلودگی هوای مشهد را تشکیل میدهند. منابع متحرک درمجموع سالیانه ۱۵۷ هزار تن آلاینده و منابع ساکن ۸۸ هزار تن آلودگی را در هوای مشهد منتشر میکنند.
از میان آلودگی ۳۶ درصدی منابع ساکن، نیروگاهها با ۶۲ درصد بیشترین نقش را در انتشار آلایندهها دارند؛ ۱۵ درصد صنایع آلاینده، ۶ درصد منابع خانگی و تجاری، ۸ درصد جایگاههای سوخت، راه آهن و فرودگاه و ۹ درصد دیگر منابع ساکن آلوده را شامل میشوند.
از میان آلودگی ۶۴ درصدی منابع متحرک، بیشترین درصد مربوط به خودروهای شخصی با ۵۱ درصد آلودگی، کامیونها ۲۱ درصد، وانت بارها ۱۰ درصد، موتورسیکلت ۸ درصد، اتوبوس و مینی بوس ۸ درصد و تاکسیها ۲ درصد است.
در کنار این عوامل، بحث کانونهای گردوغبار را هم به عنوان آلایندههای هوای مشهد داریم. در مطالعات قبلی پانزده کانون گردوغبار به مساحت ۷۰۰ هزار هکتار در آلودگی هوای شهر نقش داشتند.
اکنون کانونهای ما به دو برابر یعنی سی کانون به مساحت یک میلیون ودویست هکتار رسیده است. با درنظر گرفتن مناطق تحت تأثیر این کانون ها، درواقع ۲ میلیون و ۴۰۰ هزار هکتار وسعت کانونهای ایجاد گردوغبار به سمت آسمان مشهد را داریم. هم تعداد کانونها و هم مساحت آنها به شدت افزایش یافته است.
۲۱۹ هزار تن گردوغبار ناشی از این کانونها سالیانه به هوا سرازیر میشود. متأسفانه در کنار کانونهای داخلی، گردوغبارهای کانونهای خارجی شامل قره قوم، دشت هرات و دریاچه آرا نیز به آسمان مشهد میرسند.
از طرفی دیگر باید به موقعیت مشهد هم توجه شود که با جمعیت سه میلیون نفری، ۷۰ درصد صنایع استان را در اطراف خودش جای داده است. چهار نیروگاه در اطراف مشهد فعال هستند.
مشهد از نظر وضعیت جغرافیایی بین ارتفاعات بینالود و هزارمسجد قرار گرفته و مستعد پدیده وارونگی هوا و نگهداشت آلایندهها در سطوح پایین است؛ شهری که در آن روزانه بیش از دوونیم میلیون لیتر بنزین و یک میلیون لیتر گازوئیل در حوزه حمل ونقل مصرف میشود.
پنج پایانه مسافربری بین شهری، نود پایانه و توقفگاه اتوبوس، ایستگاه راه آهن و فرودگاه شهیدهاشمی نژاد و تردد وسایل نقلیه عمومی و شخصی در آلودگی آسمان این شهر نقش دارند.
فرهمندی| مهمترین سندی که درباره عوامل آلودگی هوای مشهد وجود دارد، فهرست سیاهه آلودگی هواست. این سیاهه مشخص کرده است هرکدام از عوامل چقدر در آلودگی هوای مشهد نقش دارند؛ بنابراین برای مدیریت کاهش آلودگی هوا میتوان با تکیه بر همین فهرست اقدام کرد.
درباره اینکه چه باید کرد تا از بار آلودگی هوای مشهد بکاهیم، در شورای اسلامی شهر و مدیریت شهری نگاهمان اسناد بالادستی و توجه به راهکارهای ارائه شده است؛ بنابراین دو رویکرد پیشگیری و درمان را در این بحث دنبال میکنیم. اگر منابع آلودگی را مدیریت کنیم، از آلودگی بیشتر هوا پیشگیری کرده ایم.
تلاش میکنیم در شورای اسلامی شهر مصوباتی در زمینه مدیریت کاهش آلودگی هوای مشهد داشته باشیم. در حوزه حمل ونقل نیز به دنبال این هستیم که نوع سوخت را مدیریت کنیم.
در حوزه حمل ونقل همگانی در اتوبوس رانی، مینی بوسها و تاکسیها حدود ۷ تا ۸ درصد آلودگی هوای شهر تولید میشود. یکی از سیاست هایمان این بوده است که در راستای کاهش آلودگی هوای مشهد، نوع سوخت این وسایل حمل ونقل همگانی را مدیریت کنیم و به سمت استفاده از سوختهای پاک مانند برق برویم، اما در این میان تناقضی وجود دارد؛ اینکه ما میخواهیم از برق استفاده کنیم برای اینکه آلودگی هوای شهر را کاهش بدهیم، اما خود این برقی که ما داریم، از یک منبع آلاینده هوا از طریق نیروگاه توس تولید میشود؛ بنابراین رفتن به سمت برقی کردن خودروها از این نظر که باید برق بیشتری تولید شود و راندمان آلایندگی نیروگاه توس بیشتر شود، شاید منطقی نباشد و ترجیح ما این باشد که با حجم آلایندگی کمتر همان گازوئیل را بسوزانیم و به سمت برقی که این گونه با مازوت سوزی تولید میشود، نرویم.
این مسئله از این منظر هم اهمیت مییابد که شاید اگر ترکیب آلایندههای هوای مشهد و تهران را مقایسه کنیم، سه چهارتا از آلایندههای خطرناک در تهران تولیدش کاهش پیدا کرده و حتی در مواردی به صفر رسیده، اما تولید آلایندههای خطرناکی مانند اکسیدهای گوگرد در مشهد افزایش داشته است. این آلاینده خطرناک ناشی از مازوت سوزی در نیروگاه توس است.
سوختهای سنگینی مثل مازوت هستند که این اکسیدهای گوگرد را تولید میکنند و در هوای مشهد تقریبا همه این اکسیدها را نیروگاه توس در هوا پخش میکند. از نظر میزان بار آلودگی درصد آلودگی وسایل نقلیه بیشتر است، اما از نظر نوع انتشار آلایندههای خطرناک، ۲۰ درصد نیروگاهها به واسطه انتشار آلایندههای خطرناک آسیب بیشتری بر سلامتی شهروندان دارند.
یک نیروگاه به تنهایی حدود ۲۰ درصد آلایندگی تولید میکند که به صورت جدی باید این مسئله چه در زمان استفاده، چه نوع سوخت و بحث خروجی آلایندههای خطرناک مدیریت شود.
همچنین یکی دیگر از حوزههایی که در بحث آلودگی هوای مشهد کمتر به آن توجه میشود، ناوگان باری است. کامیونها ۱۳ درصد و وانت بارها ۵ درصد، درمجموع ۱۸ درصد آلودگی مشهد را به تنهایی این ناوگانها اندازه یک نیروگاه آلاینده تولید میکنند. این حوزه هم باید مدیریت شود که در این مسئله شهرداری نقش و وظیفهای ندارد و انتظار میرود دولت به این موضوع بپردازد.
سرخوش| هر فرد به طور میانگین حدود ۴۰۰ میلیون لیتر هوا در طول عمرش استنشاق میکند که این حجم ۵۰۰۰ برابر وعده غذایی است که یک فرد در طول عمرش مصرف میکند.
اگر وعده غذایی ما دارای آلودگی با فلزات سنگین یا هر نوع بار آلایندگی باشد، بلافاصله ممکن است مسمومیت رخ بدهد، ولی برای آلودگی هوا به طور معمول اثرات آن بر سلامتی افراد درازمدت است، اما در عین حال خطرات مزمن و تهدید جدی برای جان و سلامت افراد دارد.
همین مسئله که در درازمدت اثرات آلودگی هوا بر سلامت انسان آشکار میشود، سبب شده است که بی توجهی به این معضل جدی را شاهد باشیم.
به طور خاص درباره وضعیت آلودگی هوای مشهد باید بگویم زمانی که سیاهه آلودگی هوای مشهد به همت دکتر حسینی در دانشگاه صنعتی شریف تهیه شد، من ناظر این طرح در شهرداری بودم. این اولین بار بود که سیاهه آلودگی هوا تهیه میشد.
در این طرح بیشترین آمار و ارقام با توجه به اهمیت بررسی ذرات PM۲.۵ و PM۱۰ (ذرات بسیار ریزی که به راحتی وارد جریان خون میشوند و خطرات زیادی را برای سلامتی دارند) در آلودگی هوا سنجش شدند.
زیرا این ذرات نسبت به گازها بیشترین اثر را در سلامتی افراد دارند و در کل جهان و ازجمله ایران در مبحث آلودگی به این عناصر در بررسیهای میزان آلودگی هوا توجه میکنند.
عناصری که روی ذرات سوار میشوند، میتوانند فلزات سنگین باشند. این ذرات میتوانند در بدن تجمع کنند و بعد از مدتی خواهیم دید که با سونامی سرطان روبه رو شده ایم. ولی گازها متفاوتتر از این ذرات هستند. برخی از گازهای آلاینده در هوا طول عمر کمتری دارند.
برخی میتوانند اکسید شوند و اثرات آنها به اندازه ذرات PM۲.۵ و PM۱۰ نیست. مشهد اگر با آلودگی هوا روبه روست، آلاینده مسئول در هوا ذرات کوچکتر از ۲.۵ میکرون یا به تعبیری همان ذرات ریز خطرناک هستند.
نکته درخور ملاحظه دیگر، اینکه سیاهه انتشار آلودگی هوا بر پایه آلایندههای معیار منتشر شده است. آلایندههای معیار، آلایندههایی هستند که به صورت آنلاین سنجش میشوند و در سطح دنیا نیز آلایندههای معیار سنجش میشوند. اما به این معنی نیست که ما آلاینده دیگری در هوای مشهد نداریم.
به طور نمونه بخارهایی که از پمپ بنزینها به هوا پراکنده میشود، جزو آلایندههای خطرناک و سرطان زاست، اما جزو آلایندههای معیار در سنجش آلودگی هوای روزانه نیستند. حتی از ترمز خودروها نوعی آلاینده در سطح هوا پراکنده میشود که سرطان زا و خطرناک است، اما باز هم جزو آلایندههای معیار نیستند.
اینکه ما میگوییم هوا ناسالم است و تعداد افراد کمتری بیرون بیایند و گروههای حساس در خانه بمانند، به این معنی نیست که در خانه هوا آلوده نیست. در خانهها نیز همین جریان هواست، اما وقتی افراد بیرون میآیند، تعداد تنفسها و میزان آلایندهای که درون ریه هایشان میرود، بیشتر میشود.
اما در بحث اینکه برای مدیریت کاهش این آلودگی چه باید کرد، اصلا نیاز نیست که همه چیز را بخواهیم از اول شروع کنیم و دنبال مصوبه و قانون و دستورالعمل باشیم. ما قانون هوای پاک را داریم که در دولتهای قبلی مصوب و ابلاغ شده است.
آخرین قانون هم درباره آلودگی هوا در سال ۱۳۹۶ ابلاغ شده است. در سال ۱۳۹۶ شهرهای بزرگ ازجمله تهران، مشهد، تبریز، اصفهان و شیراز مجاز شدند که به استانداردهای جهانی در زمینه مدیریت کاهش آلودگی هوا برسند.
در این قانون تبصرههای خوب و زیادی درباره مدیریت کاهش آلودگی هوا داریم که باید بررسی شوند که سرنوشت هرکدام از این مفاد قانونی به کجا رسیده است. به طور نمونه اگر در قانون هوای پاک آمده است که استاندارد ساخت و تولید خودروها باید به مجاز مصرف سوخت برسند، کاتالیز در اگزوزها استفاده شود، ناوگان حمل ونقل همگانی نوسازی شوند، وزارت نفت سوخت استاندارد را عرضه کند، واردات خودروهای برقی عوارض نداشته باشند، تولید خودروهای برقی داخلی شامل معافیتهای مالیاتی شوند و دهها بند دیگر، خب کدام یک از این قوانین اجرا شده اند؟
عرفانی| محیط زیست مجموعهای نظارتی در بحث اجرای قانون هوای پاک است. در این راستا کمیتههای نظارتی تشکیل و جلسات برگزار شده است. دستگاههای اجرایی که باید پای کار اجرای قانون هوای پاک باشند، به این جلسات دعوت شدند. در بحث بازدیدها در شش هفت ماه ابتدای سال ۱۴۰۰ بیش از ۱۰۵۱ بازدید انجام دادیم و ۱۹۱ واحد آلاینده را شناسایی کردیم.
اقداماتی که باید برای کاهش آلودگی هوا اجرا شود، در دو بخش ملی و استانی پیگیری شده اند، اما مشکل این است که ما در اقدامات ملی کارهای معطل مانده بیشتری نسبت به اقدامات استانی داریم. به طور نمونه اگر امروز به شرکت نفت در استان بگوییم چرا سوخت استاندارد ندارید، میگویند ما که سوخت را در استان تولید نمیکنیم و توزیع کننده ایم. منبع تولید این سوخت آلاینده خارج از استان است.
از ابتدای سال ۱۴۰۰ باید در همه مبادی توزیع سوخت، سوخت استاندارد ارائه میشد. با توجه به نمونه گیریهای آزمایشگاهی، درباره بنزین وضعیت قابل قبول و استاندارد بود، اما درباره گازوئیل خودروهای سنگین سوخت گاهی استاندارد و گاهی غیراستاندارد بوده است.
متأسفانه درباره نیروگاهها سوختشان همواره غیراستاندارد و آلوده بوده است. ما با این وضعیت امروز نباید سوخت سنگین در نیروگاه هایمان داشته باشیم. بحث حذف مازوت از نیروگاه توس باید در سطح ملی نیز بررسی شود. به خصوص امسال که نسبت به پارسال فقط در نیمه نخست سال میزان مازوت سوزی یک ونیم برابر بیشتر از پارسال بود.
قانون گذار تأکید کرده است که اگر نیروگاهی سوخت استاندارد در اختیارش قرار نگرفت، باید از طریق سیستمهای فیلتراسیون و نصب این سیستمها به کاهش آلودگی اقدام کند.
ما پیگیریهای زیادی انجام دادیم و حتی در سطح ملی این موضوع را پیگیری کردیم که نیروگاه توس دست کم سیستم فیلتراسیون را نصب کند، اما متأسفانه این نیروگاه تعهدی در این زمینه نداشته و سیستم فیلتراسیون را با این بهانهها که نصب فیلتراسیون آب و آهک زیادی مصرف میکند، اجرایی نکرده است؛ بنابراین ماده ۱۸ قانون هوای پاک درباره سوخت پاک، هیچ وقت اجرایی نشده است.
از طرفی ما دستمان به ایران خودرو یا سایپا نمیرسد. خودروهایی را که تولید میکنند، به هر قیمتی که میخواهند، ارائه میدهند، اما با استانداردهای جهانی همراه نیستند.
فرهمندی| اگر در کشور محدودیتی در سوخت گاز برای نیروگاهها وجود دارد، باید توزیع عادلانه وجود داشته باشد. چرا، چون نیروگاه شهرمان گاز ندارد، مازوت تولیدی کلان شهرهایی مانند تهران و اصفهان را در مشهد استفاده کنیم، اما در نیروگاههای دیگر چنین حجم مازوت سوزی وجود نداشته باشد و با سوخت گاز فعالیت کنند؟
سرخوش| ما پیشنهاد دادیم در روزهای آلوده مشهد به خصوص در فصل پاییز و آبان ماه، چون مشهد با وارونگی طولانی مدت هوا درگیر است، این روزها از مازوت استفاده نشود. مدیریت زمان سوخت نیز علاوه بر نوع سوخت در بحث مدیریت کاهش آلودگی هوا مؤثر است.
ضمن اینکه نیروگاهها میتوانند از روشهای خشک و بدون نیاز به استفاده از حجم فراوان آب به فیلتراسیون اقدام کنند؛ بنابراین نباید نیروگاهها به بهانه مصرف آب این توجیهها را مطرح کنند و فیلتراسیون را انجام ندهند.
فرهمندی| برای ارتقای حوزه حمل ونقل همگانی و بحث تکمیل خطوط قطارشهری محدودیتهای مالی در اجرای طرحها اثر میگذارد. به طور نمونه در بحث نوسازی اتوبوسها قیمت هر اتوبوس در پنج سال گذشته از ۱۰۰ میلیون تومان به ۵ میلیارد تومان رسیده است.
تأمین خطوط هر ناوگان اتوبوس رانی که آخرین بار به قیمت ۶۰۰ میلیون تومان خریده شده، به حدود ۷ میلیارد تومان رسیده است؛ حدود ۱۰ برابر قیمت. متوسط سن ناوگان اتوبوس رانی ما ۹ سال است. یعنی داریم به متوسط سن فرسودگی ناوگان نزدیک میشویم.
در بحث تاکسی رانی نیز نزدیک به ۴۰۰۰ تاکسی فرسوده در مشهد داریم که از ابتدای سال تاکنون فقط توانسته ایم ۳۵۰ دستگاه را نوسازی کنیم و هنوز فاصله داریم تا نوسازی کامل. همه اینها محدودیتهای مالی است و از طرفی دولت تکالیفی را که در این بخش برای کمک به شهرداریها دارد، به طور کامل انجام نمیدهد.
امروز اجرای هر کیلومتر خط قطارشهری حدود ۱۵۰۰ میلیارد تومان هزینه دارد. کل بودجه عمرانی ۱۴۰۱ حوزه عمران، حمل ونقل و ترافیک شهر حدود ۱۹۰۰ میلیارد تومان است.
یعنی اگر ما هیچ کار در عمران حوزه حمل ونقل و ترافیک انجام ندهیم و فقط مترو بسازیم، سال آینده حدود دوونیم کیلومتر به خطوط قطارشهری اضافه میشود. این خیلی کمتر از نیاز شهر است و شاید پنجاه سال دیگر طول بکشد تا بتوانیم نیاز ریلی شهر را برطرف کنیم. اگر دولت به صورت جدی پای کار نیاید، خطوط قطارشهری زودتر از پهل پنجاه سال دیگر به سرانجام نمیرسد.
در عین حال، حدود ۵ درصد آلودگیها از تاکسی هاست، اما سهم ناوگان اتوبوسرانی کمتر از ۱/۳ درصد است؛ بنابراین وقتی به سیاهه انتشار آلایندههای هوای مشهد مراجعه میکنیم، مشخص میشود که در چه بخشهایی میتوان مدیریت کرد تا میزان آلودگی هوای شهر کنترل شود.
عرفانی| افزایش سالانه ۵ درصد حمل ونقل همگانی، توسعه خطوط بی آرتی، استفاده از موتورسیکلتهای برقی و توسعه مسیرهای دوچرخه باید مدنظر قرار گیرد. فقط با یک خط بی آرتی ۷۰ هزار سفر درون شهری را میتوان مدیریت کرد. توسعه شبکه ریلی مشهد در هر چهار خط ریلی نیز برای مدیریت کاهش آلودگی هوا از اهمیت زیادی برخوردار است.
سرخوش| به غیر از اهمیت ارتقای حوزه حمل ونقل و مدیریت سفرهای درون شهری، باید درباره اصلاح فرهنگ رانندگی نیز کار کنیم. فرهنگ رانندگی در آلودگی هوا مؤثر است. گازدادنهای بی جا، نوع استارت زدن ها، ترمززدنها و انتخاب مسیرهایی که به بار ترافیکی بیشتر منجر میشوند، در آلوده شدن هوا نقش دارند و میتوان در حوزه حمل ونقل ترافیک با اصلاح فرهنگ رانندگی به تولید آلاینده کمتری در هوا منجر شد.
سرخوش| به طور مستمر بحث آلودگی هوای مشهد را در جلسات متعدد با وزارت نفت، شهرداری و دیگر دستگاههای اجرایی دنبال میکنیم. همین الان که در این میزگرد حضور دارم، پیامک حضور در جلسه کمیته فنی آلودگی هوا را دریافت کردم.
همواره دنبال پیگیری بحث مدیریت کاهش آلودگی هوا بوده ایم. طرحهایی را که وزارت بهداشت در زمینه کنترل آلودگی هوا ابلاغ میکند، اجرا کرده ایم. باید سازمانها در بحث مدیریت آلودگی هوای مشهد کنار هم باشند. نامه نگاری زیادی هم برای استفاده از سوخت پاک، ایجاد فضای سبز و کاهش آلایندههای سرطان زا انجام داده ایم. حالا این نامه نگاریها را دستگاههای اجرایی چقدر به کار گرفته اند، بحث دیگری است.
عرفانی| در بحث توجه به سلامتی شهروندان و اهمیت مدیریت کاهش آلودگی هوا، اجرای ماده ۷ قانون هوای پاک هم ضروری است. در این ماده به بحث محدودیت ترددها و مدیریت زمان در ترددهای شهر اشاره شده است.
در حوزه معاونت حمل ونقل شهرداری هم مطالعاتی درباره این موضوع انجام شده و پنج سناریو مختلف برای اجرای این ماده تعریف کرده اند که از همه سناریوهای پیش بینی شده تعطیلی پنجشنبهها به این دلیل که مدیریت در کاهش تعداد سفرها انجام میشود، اثرگذار خواهد بود.
وقتی ۶۴ درصد آلودگی هوای مشهد مربوط به حمل ونقل است، هرچقدر تعداد سفرهای درون شهری کم شود، بار آلودگی کمتر خواهد داشت. یک کارمند در شش روز هفته دوازده سفر درون شهری کاری دارد که اگر این تعداد را به ۱۰ سفر برسانیم، در حجم کل سفرهای کارمندان میزان شایان توجهی در سفرهای درون شهری کاهش خواهیم داشت. اکنون حتی خیلی از شهرهای کوچکتر از مشهد هم پنجشنبهها را تعطیل اعلام کرده اند.
ساعت ۹ شب یک باره اعلام میکنند که مدارس به دلیل آلودگی هوا، فردا تعطیل هستند. وقتی نگاه میکنیم، میبینیم آلودگی هوا دو روز پیش بوده، اما تصمیم دیر گرفته شده و ابلاغ شده است.
در قانون هوای پاک قید شده است که باید ۹۶ ساعت پیش از بروز آلودگی هوا این پیش بینی انجام شود و تدابیر قبل از وقوع آلودگی در نظر گرفته شود؛ بنابراین باید مدل سازی و مطالعات در این باره انجام شود تا به پیش بینیهای دقیق و تصمیمهای به موقع منجر شود.