روایت شهاب زاهدی از ماجرای فرار از اوکراین و سکونت در مجارستان

به گزارش شهرآرانیوز؛ حمله روسیه به کشور اوکراین باعث تعلیق فعالیت‌های فوتبال باشگاهی اوکراین شد تا فوتبالیست‌های داخلی و خارجی، آینده‌ای مبهم پیدا کنند تا اینکه فیفا با انتشار بیانیه‌ای رسمی اعلام کرد همه قرارداد‌های کاری بازیکنان و مربیان خارجی با باشگاه‌های وابسته به فدراسیون فوتبال اوکراین به‌صورت خودکار و تا پایان فصل فوتبالی این کشور (۳۰‌ژوئن۲۰۲۲) بدون نیاز به هیچ اقدامی از سوی طرفین، تعلیق تلقی می‌شود.

تعلیق یک قرارداد طبق بند‌های بالا به این معنی است که بازیکنان و مربیان تا ۳۰‌ژوئن۲۰۲۲ «خارج از قرارداد» در نظر گرفته می‌شوند؛ بنابراین می‌توانند بدون مواجهه با هیچ‌گونه عواقبی با باشگاه دیگری قرارداد امضا کنند. به‌این‌ترتیب قرارداد شهاب زاهدی، مهاجم تیم ملی فوتبال ایران که در تیم زوریا‌لوهانسک حضور داشت، با قانون فیفا تا پایان فصل تعلیق می‌شود و وی می‌تواند تا یک ماه دیگر باشگاه جدید خود را انتخاب کند.

با‌این‌حال زاهدی برای ادامه فعالیت فوتبالی خود همچنان با ابهام روبه‌رو‌ست. او که قبل از لژیونر شدن، در پرسپولیس حضور داشت، برای بازگشت به جمع شاگردان یحیی گل‌محمدی نیاز به مجوز ویژه فیفا دارد. پرسپولیس با توجه به قوانین نقل‌و‌انتقالاتی فیفا و آیین‌نامه داخلی فوتبال ایران فقط سه بازیکن آزاد می‌توانست جذب کند که وحدت هنانوف، منوچهر صفروف و شیرزود تمیروف با استفاده از همین بند قانونی جذب شدند.

ازاین‌رو باشگاه پرسپولیس منتظر تصمیم نهایی فیفا درباره استفاده از بازیکنان خارج‌شده از باشگاه‌های اوکراینی است تا بتواند آن‌ها را جذب کند. بنا‌بر‌این اگر زاهدی سهمیه آزاد از‌سوی فیفا محسوب شود، نمی‌تواند به پرسپولیس بپیوندد. مهاجم زوریا که در اردوی اخیر تیم ملی ایران نیز حضور داشت، تنها با اعلام فیفا به‌عنوان بازیکن باشگاه اوکراینی و فسخ تعلیقی قراردادش می‌تواند به جمع سرخ‌ها اضافه شود. این بازیکن دیروز مصاحبه‌ای با خبرگزاری فارس انجام داد که در ادامه بخش‌هایی از آن را می‌خوانیم.

ابتدا کمی درباره اتفاق‌هایی که در اوکراین افتاد، توضیح بده.

دقیقا یادم نمی‌آید چه تاریخی بود. یک روز جمعه بود که بازی داشتیم. قرار بود پنجشنبه در کمپ تیم تمرین کنیم و سپس با پرواز راهی شهری شویم که بازی داریم. باید صبح زود از خواب بیدار می‌شدم تا ساعت‌۸ به‌سمت کمپ بروم. زمانی که بیدار شدم، متوجه شدم در گروهی که اعضای تیم حضور دارند، همه در حال صحبت هستند و تدارکات تیم نوشته بود که من اینجا هستم تا پاسپورت‌ها را به شما تحویل بدهم.

من تصورم این بود که منظور او این بود که پاسپورت‌ها را با خود بیاورید. باور نمی‌کنید ساعت‌۷ صبح کلی پیام داشتم. همان‌موقع یکی از دوستانم با من تماس گرفت و گفت اینجا جنگ شده است. اصلا در جریان جنگ نبودم. اخبار را چک کردم و متوجه شدم شهر‌های اصلی اوکراین هدف قرار گرفته است. بلافاصله رفتم و پاسپورتم را گرفتم؛ هر‌چند در شهری که حضور داشتم، شرایط آرام بود؛ ولی بعد از چند روز تصمیم گرفتم از اوکراین خارج شوم.

راحت خارج شدی؟

چون در جنوب شرقی اوکراین بودم، نزدیک‌ترین مرز به من روستوف روسیه و سه ساعت فاصله بود. البته تمام مرز‌ها شلوغ بود و بهترین مسیر برای من مرز مجارستان بود. مرز مولداوی هم خوب بود؛ ولی، چون در آنجا یک درگیری به وجود آمد، سعی کردم از مجارستان خارج شوم. چون تنها بودم، با قطار باید می‌رفتم و با قطار از مرز خارج شدم. تقریبا بیست ساعت با شهر مرزی فاصله داشتم و بعد از آن هم چهارپنج ساعت با تاکسی به مرز رسیدم. زمانی که به مرز رسیدم، پنجاه نفر جلوی من بودند. زیاد طول نکشید که خارج شوم.

فضای قطار چطور بود؟ چه کسانی در آن بودند؟

به جر خارجی‌هایی که مثل من مرد بودند، همه زن و بچه بودند که می‌خواستند از کشور بیرون بروند.

در آن شرایط خانواده تو چه شرایطی داشتند؟

من، چون به تلفن و شارژ آن نیاز داشتم، در مسیر خیلی نمی‌توانستم صحبت کنم و ترجیحا پیام می‌دادم. مرتب برای آن‌ها عکس می‌فرستادم؛ ولی در مسیر که یکی‌دو روز جنگ بود، با پیام با آن‌ها در تماس بودم. وقتی به مجارستان رسیدم، تماس تصویری گرفتم. طبق عادت هر شب با خانواده صحبت می‌کردم. تا رسیدن به مجارستان اصلا نتوانستم با مادرم و خانواده صحبت کنم. وقتی با او حرف زدم، فهمیدیم دوسه شب اصلا نخوابیده‌اند. وقتی متوجه شدم، حس خیلی بدی از این قضیه گرفتم. واقعا خانواده‌ام شرایط سختی داشتند.

الان در مجارستان مشغول چه کاری هستی؟

الان با یک تیم لیگ‌برتری تمرین می‌کنم که آمادگی‌ام را حفظ کنم. باشگاه زوریا هم این اجازه را داده که با آن‌ها تمرین کنم. فیفا اعلام کرده برای بازیکنان لیگ اوکراین یک پنجره اضطراری باز می‌کند که از تیم‌هایشان جدا شوند. الان هم پیشنهاداتی دارم؛ ولی منتظرم وضعیتم مشخص شود.

ما در ایران تصاویر و فیلم‌های عجیبی از جنگ دیدیم. شما آنجا چنین‌صحنه‌هایی دیدی؟

من چیزی ندیدم. در شهرم اتفاقی رخ نداد. روزی که از شهر خارج شدم، به فرودگاه حمله کرده بودند. در مسیر که خارج می‌شدم، قطار از بیابان رد می‌شد و هیچ اثری از درگیری ندیدم. وقتی با ماشین خارج می‌شدم، می‌دیدم در مسیر سنگر و تجهیزات نظامی وجود داشت؛ اما اصلا درگیری ندیدم.

این جنگ حداقل ثابت کرد سیاست در همه‌چیز از‌جمله ورزش، اجتماع و‌... تأثیر دارد.

صد‌در‌صد. جنگ دو‌سر‌سوخت است. من فکر نمی‌کنم مردم روسیه هم چندان از این اتفاق راضی باشند؛ اما، چون زیر پرچم آن کشور هستند، باید از کشورشان حمایت کنند.

وضعیت خودت کی مشخص می‌شود؟

من شرایط خوبی دارم. آمادگی خودم را حفظ کردم و فقط منتظر‌م تا بدانم وضعیت به‌چه‌شکل پیش می‌رود.