نگاهی به آثار سعید روستایی به بهانه‌ی صدور پروانه ساخت فیلم جدید «زن و بچه» ارسال فهرست ۱۲۸ فیلم موردتأیید «جشنواره فیلم کوتاه تهران» به دبیرخانه «فجر» وقتی فیلم‌های اجتماعی شبیه هم می‌شوند | نقدی بر فیلم «نبودنت»؛ ساخته کاوه سجادی‌حسینی آموزش داستان نویسی | رج‌های ناتمام (بخش دوم) ماجرای حاشیه‌های اجرای «ترور» ساعد سهیلی در مشهد صفحه نخست روزنامه‌های کشور - سه‌شنبه ۶ آذر ۱۴۰۳ کنسرت «ریچارد کلایدرمن» در ایران + فیلم مروری بر کارنامه هنری داریوش فرهنگ به بهانه سالروز تولدش درگذشت غم‌انگیز سلین‌ حسین‌پور، بازیگر هفت‌ساله مهابادی + علت و فیلم معرفی داوران بخش تئاتر صحنه‌ای جشنواره تئاتر مقاومت + عکس «شارلیز ترون هم» بازیگر فیلم «آینده» نولان شد صحبت‌های معاون سیما درباره ساخت چند مجموعه تاریخی جدید «علی دهکردی» در جمع بازیگر سریال «مهمان‌کُشی» «هرچی تو بگی»، در راه چهل‌وسومین جشنواره فیلم فجر دنباله «میلیونر زاغه‌نشین» ساخته می‌شود نقد و بررسی کتاب «ناخن‌کشیدن روی صورت شفیع‌الدین» در کافه‌کتاب آفتاب
سرخط خبرها

تحلیلی بر مفهوم طراحی نورِ در نمایش «بیست و هفت سالگی»

  • کد خبر: ۱۰۷۷۹۹
  • ۲۰ ارديبهشت ۱۴۰۱ - ۱۳:۳۹
تحلیلی بر مفهوم طراحی نورِ در نمایش «بیست و هفت سالگی»
در این مطلب نمایش «بیست و هفت سالگی» به‌کارگردانی عبدالله برجسته را بررسی می‌کنیم که چطور در جریان اجرای یک نمایش چهار سویه که در طراحی صحنه و به پیوست آن طراحی نور، با ایجاد بُعد و فضا، توانسته است جزیی از یک وحدت هنری، در خلق نمایش باشد.

محمود کریمی - راضیه آزاد | شهرآرانیوز؛از قرن نوزدهم به بعد، آپیا از پیشگامان سمبولیسم در تئاتر، به نمادین‌سازی صحنه و فضا‌های نمایشی با بهره‌گیری از نور و به‌وجودآوردن اختلاف سطح در صحنه تأکید کرد. او بر وحدت هنری در نمایش اصراری زیادی داشت. از آن پس، مسئله و دغدغه تئاتر امروز، خلق فضاست و این امر میسر نمی‌شود، مگر با همان وحدت هنری که پیش از این صحبت کردیم. اما چگونه به این وحدت هنری برسیم؟ زمانی که اجرای تئاتر از فضا‌های باز به فضا‌های بسته و سالن‌های نمایش رسید، ابزار‌های نوری از مشعل، فانوس، چراغ‌های نفتی، چراغ‌های گازی تا چراغ‌های الکتریکی و همین‌طور بعد‌ها پروژکتور‌های نوری در عصر حاضر، به خدمت تئاتر گرفته شدند. به این‌ها مفصل در کتاب‌هایی مانند «تاریخ تئاتر به‌روایت ویل دورانت» و به‌دست اسکار براکت در کتاب «تاریخ تئاتر»، آندره شانفنر در کتاب «دایرةالمعارف پلئیاد» و ماکس کِلِر در کتاب «خیال نور» پرداخته‌اند. اسووبودا، طراح صحنه معروف اهل چکسلواکی، جایی بیان کرده است که «صحنه برآیندی است از نیرو‌های متقابلی که در حرکت، زمان، فضا و نور مستتر هستند.» (Howard, ۲۰۰۲؛ ۳۴)

با این مقدمه به‌سراغ طراحی نور نمایش «بیست‌وهفت‌سالگی» به‌کارگردانی عبدالله برجسته می‌رویم که این روز‌ها در مشهد روی صحنه است و اینکه چطور در جریان اجرای یک نمایش چهارسویه که در طراحی صحنه و به‌پیوست آن طراحی نور با ایجاد بُعد و فضا توانسته است جزئی از یک وحدت هنری در خلق نمایش باشد.

تحلیلی بر مفهوم طراحی نورِ در نمایش «بیست و هفت سالگی»

بررسی مفهوم نور در «بیست‌وهفت‌سالگی»

در دوران پیش از آدولف آپیا، یکی از کاربرد‌های نور در صحنه، کاربرد روشن‌سازی صحنه و نمایان‌کردن عناصری مانند دکور و بازیگران بود، اما آپیا با‌توجه‌به ویژگی‌اش بر تاریکی، به جنبه‌های پنهان نور یعنی سایه و تاریکی پرداخت. او این عناصر را به خدمت گرفت تا به خلق دراماتیک یک اثر هنری نزدیک‌تر شود. خلقی که بیشتر به موضوع روان‌شناختی و پرداختن به ابعادی فراتر از آنچه می‌بینیم، دست پیدا می‌کند.

باتوجه‌به طراحی صحنه و استفاده از رنگ خاکستریِ غالب بر طراحی صحنه، به یک کنتراست زیاد با تأکید بر مفهوم دوگانگی پرداخته شده است. تحلیل شخصیت‌های نمایشنامه ما را به‌سوی خلق این فضای دوگانه سوق می‌دهد، زیرا هرکدام از شخصیت‌ها گرفتار این تضاد شخصیت هستند که مرز بین گذشته و اکنون را در خود گم کرده‌اند. از این نظر، برای زمان‌های گذشته از نور قهوه‌ای و برای زمان اکنون رنگ سفید تعیین شده است. در تقسیم‌بندی نور صحنه، ۱۰ وجه مختلف که از هم جدا هستند و فضا‌های مجزایی را می‌سازند، در نظر گرفته شده است. در عین حال، این فضا‌های مجزا در نقطه‌ای اشتراک دارند که آن مرکز صحنه است. برای خلق همان مفهوم وحدت نور که در جایی از نمایش به‌شدت بر آن تأکید می‌کنیم. در طراحی نور سعی شده است حس دوگانگی شخصیت‌های نمایش با بازی رنگ‌هایی که میل تابیده‌شدن دارند، اما جایی به عمد تابیده نمی‌شوند، نشان دهیم. به‌طور مثال در صحنه‌ای از نمایش شخصیت زنِ نمایش از حضور و نمایش زنان می‌گوید، اما نوری کم‌رنگ بر او تابیده شده است که به مفهومِ خوب‌دیده‌نشدن تأکید شده است. پس می‌توان گفت که نور می‌تواند هویت شخصیت‌های نمایش را مشخص سازد، بدون اینکه بخواهیم برای آن‌ها بیانیه‌های پرطمطراق داشته باشیم.

تحلیلی بر مفهوم طراحی نورِ در نمایش «بیست و هفت سالگی»

طراحی نور برای خلق فضای احساسی و عاطفی

حتی اگر نپذیریم، ما به گذشته وابسته هستیم. هیچ‌کس نمی‌تواند خود را جدا از گذشته بداند و برای همین است که انسان هستیم، زیرا مفاهیم زمان و بُعد برای ما تعریف دیگری دارد. در نمایش «بیست‌وهفت‌سالگی» در بسیاری از صحنه‌های نمایش شاهد خلق بازی‌های نمایشی پراحساس و درگیری درونی شخصیت‌ها هستیم. به‌طور مثال، در جایی از نمایش که شخصیت‌ها در زمان حال میل جداشدن از گذشته را دارند و چمدان‌هایشان را باز می‌کنند، نور به خدمت گرفته می‌شود که تنهایی و البته اشتراک این تنهایی که هرکدام جدا از هم و باهم درگیر آن هستند را به‌خوبی نمایش دهد. نور‌های سرد که بر صحنه می‌تابد و شخصیت‌هایی که در اندوهِ گذشته به زمان اکنون پیوند می‌خورند و مهم‌تر از همه، در خلق فضای دراماتیک نمایش، حضور تاریکی در نمایش است. نوبت آن است که به‌سراغ تاریکی برویم. جایی که تاریکی بر نور غلبه می‌کند و ما در گذشته نامعلومی از وجودِ خود می‌مانیم. کارل گوستاو یونگ، روان‌شناس سوئیسی، واژه «سایه» را برای اشاره به بخش‌هایی از شخصیت به کار برد که به‌دلیل ترس، جهل، شرم، نفرت و همه آنچه ما آن‌ها را طرد کرده‌ایم، در سایه یا همان نیمه تاریک ما جای گرفته است. آنچه پنهان می‌کنیم و نمی‌خواهیم.

تحلیلی بر مفهوم طراحی نورِ در نمایش «بیست و هفت سالگی»

در قصه نمایش «بیست‌وهفت‌سالگی»، از مهاجرت صحبت می‌شود و این نقطه عطف ماجرایی است که به هویت شخصی افرادی می‌رسد که می‌خواهند به رهایی برسند و شاید هم در جست‌وجوی بیداری هستند. در جایی از نمایش، شخصیت‌ها بیان می‌کنند که «من نمی‌خوام برگردم...» و در این زمان، صحنه تاریک می‌شود. پس با این فرض که مهاجرت را یک عنصر هویت‌یابی در نظر بگیریم، به‌سراغ روان‌شناسی رنگ در نمایش می‌رویم و از رنگِ نور‌های نمایش برای تأکید بر شخصیت‌هایی که آرام‌آرام شکل می‌گیرند و در آخر به تاریکی یا روشنایی می‌رسند. برای هویت رنگ قهوه‌ای و برای مهاجرت رنگ سفید در نظر گرفته شده است.

قهوه‌ای به‌دلیل داشتنِ ترکیبی از سیاهی (تاریکی درون) و سفید که رنگی خنثی بدون هیچ ایراد سخنرانی یا ارائه نظریه‌ای است، درباره خوب یا بد بودن مهاجرت است. در تمام نمایش، این تفکیک‌سازی به تأکید فراوان دیده می‌شود، ولی در جایی از نمایش به وحدت می‌رسیم. بازیگران با استفاده از طراحی نور، دست‌هایشان را به هم گره می‌زنند و یک دیالوگ واحد را باهم بازگویی می‌کنند. اینجاست که به‌طور مشخص بیان می‌شود که هویت و مهاجرت دو مفهوم درهم تنیده‌شده است و ما هرکدام جزئی از یک کل هستیم که مدام و به‌شکلِ مطالبه‌گری درحال انتقاد از همدیگر هستیم. این مطالبه‌گری درنهایت به قضاوت‌های شخصی می‌رسد که باید تصمیم‌گیری کنیم مرز‌های مشخصی را برای زندگی خود بسازیم. این مرز را می‌توان در نمایش با تأکید بر تاریکی بیان کرد.

تحلیلی بر مفهوم طراحی نورِ در نمایش «بیست و هفت سالگی»

کاربرد نور، سایه و تاریکی در صحنه

در طراحی صحنه و میزانسن‌هایی که در نمایش «بیست‌وهفت‌سالگی» مشخص شده است، شخصیت‌های نمایش سه موقعیت مشخص نسبت به نور دارند؛ نخست اینکه به‌سوی نور حرکت می‌کنند، دوم اینکه در موقعیت پشت به نور قرار می‌گیرند و سوم اینکه در نقطه‌ای ثابت، در سکون کامل می‌مانند. این موقعیت‌های ایجاد شده است که سایه و تاریکی را به ابزاری برای بیان فضا‌های دراماتیک نمایشنامه تبدیل ساخته است. به‌طور مثال، در جایی از نمایش لحظه‌ای را می‌بینیم که سایه‌های سر، در مرکز صحنه قرار می‌گیرند و بازیگران درباره اصالت خود و آنچه بودند، صحبت می‌کنند. یعنی در گذشته مانده‌اند و در جست‌وجوی رهایی به‌سوی آینده‌ای نامعلوم می‌خواهند قدم بردارند. نور از پشت سر آن‌ها می‌تابد و سایه‌ای که به وجود آمده، در یک مبدأ که همان تاج (ابزار نمادین) در مرکز صحنه است، آن‌ها را پادشاهان فرضی یا خیالی زندگی خود می‌خواند تا به مفهوم انتخاب برسیم؛ اینکه در گذشته مانده‌ایم و برای آینده باید انتخاب کنیم. پس سؤال‌های بی‌شماری از این پس مطرح می‌شود، مثل اینکه عزیز دل، زمان حال چه می‌شود؟ آیا ما در تاریکی حل می‌شویم یا به‌سوی نور خواهیم رفت؟ راه رسیدن به رستگاری از دلِ تاریکی است یا روشنایی؟ و همان‌طور که پیش از این بیان شد، در جا‌هایی می‌بینیم که نور به عمد، آنجایی که باید حضور داشته باشد، وجود ندارد یا کمتر وجود دارد تا به مفهوم درست‌دیده‌نشدن در یک نظام اجتماعی برسیم. جایی که آدرونو، در اخلاق صغیر می‌نویسد: «بازتاب‌هایی از زندگی آسیب دیده.»

تحلیلی بر مفهوم طراحی نورِ در نمایش «بیست و هفت سالگی»

طراحی نور برای بیان وحدت هنری

پیش از اینکه نمایش اصلیِ شخصیت‌هایِ نمایش که قرار است در خارج کشور اجرا کنند، تمام شود، در جا‌هایی از نمایش می‌بینیم که نقطه زمانیِ حضور آن‌ها در بین گذشته و آینده باهم ادغام می‌شود. این وحدت نور، برای نشان‌دادن حقیقت زندگی و بیان زمان‌هایی است که در اکنون وجود دارد و ما مجبور به انتخاب هستیم. انتخاب‌هایی که بخشی از گذشته ما را با خود حمل می‌کند، با تأکید بر تأثیرگذاری جهان پیرامون نشان داده شده است. آنچه واضح است، طراحی نور نمایش در یک کلیت واحد به‌واسطه نورپردازی صحنه‌های نمایش و زاویه نور‌ها و بازتاب آن‌ها و همان‌طور انتخاب رنگ دکور متناسب با خلق فضای نمایشنامه است که مخاطب با یک سرگشتگی در زمان پیش می‌رود. استفاده از تصاویر قطاری که می‌رود به همان مفهوم نمادین قطار زندگی، ما را مسافرانی همیشه در راه نشان می‌دهد که در زمان‌های متفاوت، باید در مقاصد خود پیاده شویم. اما چه کسی می‌داند مقصد اصلی و زمان مطلوب چیست؟

مفاهیمی روان‌شناختی مانند انتخاب یا تقدیرِ از پیش تعیین شده، نسبت به هر شخصیت متفاوت است و هیچ‌کس نمی‌تواند دیگری را برای لحظه‌ای که در آن قرار گرفته است، محکوم کند. این آزادیِ تفکر، در عین حال که به انتخاب مهاجرت پیوند خورده است، زمان‌ها را درهم‌تنیده‌تر می‌کند تا جایی که شاید بتوان گفت ما در چرخه‌ای تکراری از زمان گذشته و آینده، بدون داشتن زمان حال گیر افتاده‌ایم.

تحلیلی بر مفهوم طراحی نورِ در نمایش «بیست و هفت سالگی»

خلاصه کلام آنکه نور و تاریکی از هم جدا نیستند. ما نمی‌توانیم بدون گذشته زندگی کنیم و برای آینده هم نمی‌توانیم به‌طور فردی، بدون درنظرگرفتن تعریف‌های اجتماعی برای خودمان عمل کنیم. گذشته در نورِ رنگ نمایش، در قالب هویت یا همان رنگ قهوه‌ای و برای مفهوم مهاجرت یا زمان حال، رنگ سفید انتخاب شده است. ما شاهد تنهاییِ افرادی هستیم که در تلاش برای رسیدن به یک تنِ واحد هستند. برای همین است که در بیشتر اوقات نمایش، نور موضعی بر صحنه حکمرانی می‌کند. هویت فردی بر هویت جمعی قالب است و شاید راهی به‌جز پذیرش تنهایی فردی در زندگی اجتماعی وجود ندارد.

*طراح نور نمایش «بیست‌هفت سالگی» و طراح نور برتر چهلمین جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر»

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->