تفاوت نگاه هست، محترم هم هست و قرار نیست همه مثل هم فکر کنند، اما برخی قواعد و قوانین است که به عنوان پیش فرض و چارچوب باید مدنظر باشد. در حدود و ثغور قانون است که تفاوتها محترم میشود، نه در شوریدن بر قانون.
قصه پوشش هم در همین پارادایم مطرح شدنی است. به هرحال هر جامعهای هنجارهایی دارد که رعایتش از اعضای همان جامعه انتظار میرود. شکستن آن هنجار، خیلی شکستهای اجتماعی، اخلاقی و فرهنگی دیگر را هم به دنبال میآورد که شاید به شکستهای دومینووار در دیگر حوزهها هم بکشد.
آن وقت نه یک گروه و جریان، که همه مردم ضرر میکنند و ایران متضرر میشود. این کلمات قبل از اینکه بر کاغذ بنشیند، در ذهنم به شتاب برخاسته بود، وقتی دیدم که دو نفر، خواهر و برادر، درباره مقوله اجتماعی پوشش با هم بحث میکنند.
برادر انگار به چارچوبی به عنوان حریم اعتقادی نداشت و برای هرکس نه آزادی که یلگیِ بی حساب قائل بود؛ بنابراین در نگاه او هرکس مجاز بود هرجور میخواهد بپوشد و بنوشد و بگوید. اما خواهر میگفت رفتارها باید قاعده و قانون داشته باشد.
میگفت حداقلهایی هست که اگر رعایت نشود، سنگ روی سنگ بند نمیشود، بلکه قبل از ساختن، سازهها فرومی ریزد. اگر اقتدار هنجارهای اجتماعی رعایت نشود، متروپل هم که بسازی، قبل از افتتاح فرو میریزد. حرف این خواهر و برادر از آنجا شروع شد که خواهر از دیده هایش میگفت، از اینکه سه دختر، با کت وشلوار مردانه و کلاه و تیپ باباکرم با سه پسر کنار خیابان ایستاده بودند.
میگفت سیگار میکشیدند، لش رفتار میکردند، فحش میدادند، رکیک و تند که نه زن و بچه مردم که مردان بی قید را هم ناخوش میآمد. میگفت خیلیها هستند که چندان پوشیده نیستند، اما لش پوش و مردانه پوش و لات رفتار هم نیستند. زن هستند و زنانه میپوشند و زنانه رفتار میکنند.
این قبیل، اما نه فقط به قانون که به زن بودن خود هم بی حرمتی میکنند. گفتگو میان خواهر و برادر ادامه داشت. من، اما به این نکته فکر میکردم که زن و مرد، دختر و پسر اگر دین هم نداشته باشند، اگر به واجبات شرعی و الزامات قانونی هم پایشان بند نباشد، اگر فرهنگ ملی هم برایشان مهم نباشد، اگر نظر دین و دیگران هم برایشان اهمیت نداشته باشد، دست کم به جنسیت خود باید حرمت بگذارند. دختر و زن باید زنانگی اش را محترم بشمارد و دخترانه و زنانه رفتار کند.
مردان هم به این قاعده پایبند باشند و به رفتارهای زنانه و آرایشهای زنانه نزدیک نشوند. این حداقلی است که میشود از زنان و مردانی انتظار داشت که بهرهای از خرد دارند، وگرنه جامعه با افراد هنجارشکن و جابه جایی جنسیتی، تحمل ناپذیر خواهد شد، خیلی تحمل ناپذیر!