شکیبا افخمی راد | شهرآرانیوز؛ معماری حرم مطهر رضوی یکی از ویژگیهای منحصر به فرد این بنای معنوی و تاریخی است که زائران و مجاوران را مجذوب خود میکند. در طی هزار سال گذشته، تزیینات متفاوت و ویژهای متناسب با معماری هر دوره در بنای حرم به کار رفته است که همچنان سالم باقی مانده اند و جلوه و نمایی خاص به معماری حرم داده اند.
این معماری و تزیینات حرم مطهر رضوی در گذشته با شهر مشهد و خیابانهای اطراف حرم ارتباط معنایی ویژهای داشت، اما با تغییر شیوه ساخت و ساز و پیش رفتن به سوی معماری مدرن این اتصال از زمانی به بعد قطع شد. به طوری که این روزها هیچ نشانهای از حرم و معماری اش حتی در محیط پیرامونی و نزدیک به این مکان مقدس دیده نمیشود.
اتصالی که برقراری دوباره آن شاید چندان راحت نباشد. محمدهادی عرفان، معمار و پژوهشگر، که باور دارد حرم دارای هزارو ۲۰۰ سال معماری مستمر است، در گفتگو با شهرآرا درباره ویژگیهای معماری و تزیینات حرم و آنچه در این سالها بر ارتباط آن با شهر مشهد گذشته، توضیح میدهد.
محمدهادی عرفان درباره ویژگیهای معماری حرم مطهر رضوی توضیح میدهد: مجموعه حرم مطهر امام رضا (ع) تقریبا دارای هزارو ۲۰۰ سال معماری مستمر است که در کشور بی نظیر است، البته ما در کشور آثار فاخری داریم که دویست یا سیصد سال و در دو یا سه دوره تاریخی مهم مورد توجه نخبگان، حکومت و مردم بوده اند، اما تقریبا هیچ مکانی نداریم که در طول این هزارو ۲۰۰ سال به طور مستمر هم در حال استفاده و هم مورد توجه نخبگان، حاکمیت و مردم باشد.
پس این ویژگی خاص حرم است که به تدریج باعث شده بنا از یک چهارطاقی ساده در قرن سوم هجری قمری به یک مجموعه با یک میلیون متر مربع زیربنا تبدیل شود.
او با بیان اینکه معماری حرم در دورههای تاریخی به تدریج توسعه پیدا کرده است یادآور میشود: در حرم ردپای معماری دوره سلجوقی و خوارزم شاهی و به صورت خیلی محدود دوره غزنوی و دوره ایلخانی را میبینیم. در دوره تیموری نیز شاهد جهش شاخصی در معماری حرم هستیم، در واقع اولین صحن مجموعه حرم به عنوان مسجد جامع گوهرشاد در دوره تیموری ساخته شده است.
تقریبا پنجاه سال بعد از مسجد جامع گوهرشاد میبینیم که یک ضلع از صحن انقلاب در دوره تیموری و در همین فاصله مدرسه پریزاد و دو در ساخته و مجموعه پیرامونی حرم با بهترین معماری زمان خودش احداث میشود.
به گفته عرفان، در همین دوره و قرن نهم گنبد مطهر بر فراز روضه منوره نیز دوباره از سوی استاد قوام الدین شیرازی اجرا شد که یکی از عوامل جهش معماری حرم است. این معمار بیان میکند: تعامل معماری حرم با شهر نیز در دوره تیموری جهش ویژهای پیدا میکند و استخوان بندی حرم و مشهد مانند بازارها منتهی به حرم همچون بازار سرشور در آن دوره شکل میگیرد.
اما بعد از دوره تیموری این رشد معماری کمی کند میشود تا اینکه دوباره در دوره صفوی ما شاهد توجه به معماری حرم هستیم. چون شاهان صفوی در راهبردهای سیاسی و ژئوپلیتیک خود وزن ویژهای برای حرم قائل بودند.
عرفان، با اشاره به شکل گیری صحن انقلاب در دوره صفوی و صحن آزادی در دوره قاجار درباره تغییرات ایجاد شده در حرم در دوره پهلوی یادآور میشود: در دوره پهلوی تغییراتی در داخل حرم شکل میگیرد و چندین بار رابطه بین حرم با شهر دچار تغییرات اساسی و فاحشی میشود و تعامل بین حرم و شهر به هم میخورد.
به گفته او، در این دوره برخورد نمادین و المانی با حرم صورت میگیرد و دیوار قطوری نیز دور حرم کشیده میشود که آن رابطه تاریخی و عاطفی شهر و حرم را دچار تغییرات خیلی جدی میکند.
عرفان، تزیینات را جنبه تجلی بخش معماری میداند و میگوید: در طول تاریخ و در هر دورهای بخشی از تکنیکهای تزیینی در معماری ما برتری ویژهای نسبت به باقی تزیینات داشته است، به همین دلیل ما شاهد تنوع تزیینات در حرم هستیم.
مثلا در اواخر دوره سلجوقی و اوایل دوره خوارزم شاهی کاشیهای سلطان سنجری که زرین فام و فوق العاده نفیس هستند در حرم به کار رفته است. بخشی از این کاشیها در مقابل تمام تغییرات و تحولات سیاسی و شورشها و جنگها مقاوم بوده اند و بیش از نهصد سال است که در حرم سالم باقی مانده اند.
این معمار ادامه میدهد: در دوره تیموری تغییرات بسیار نفیس معرق کاری و کاشی کاری در حرم ایجاد شد و در دوره صفوی نیز ما باز شاهد تزیینات معرق، کاشی هفت رنگ و آجرکاری بودیم. در دوره قاجار هم تنوعی از انواع تکنیکهای تزیینات معماری از جمله گچ بری، کاشی کاری، آینه کاری، مقرنس کاری، معرق ها، آجرکاری، انواع طاقها با دهانهها و طول قوسهای متنوع را داشتیم.
او با اشاره به زیباییهای گنبدهای حرم بیان میکند: سبک ساخت عموم این گنبدها مانند گنبد طلا و گوهرشاد متعلق به دوره شیوه آذری است، اما گنبدهای کوچکتر مثل گنبد ا... وردی خان در دورهای ساخته شده که شیوه اصفهانی قالب بوده است.
عرفان، درباره تأثیر معماری حرم بر آرامش زائران نیز میگوید: معماری حرم منافی زیارت نیست بلکه مکمل و مقوم زیارت و تعمیق دهنده مفهوم عالی زیارت حضرت محسوب میشود؛ بنابراین این نگاه که زیارت به خودی خود مناسکی دارد و ارتباطی به معماری حرم ندارد اصلا گزاره صحیح و دقیقی نیست.
به گفته او، نوع معماری حرم به زائر حسی را منتقل میکند که دلش نمیآید از آنجا خارج شود و مثل ماهی در آب احساس آرامش و انس میکند. این ویژگی رازگونهای است که معماری ایرانی اسلامی توانسته به آن دست پیدا کرده و ارتباط عمیق فکری با زائر برقرار کند.
این معمار بیان میکند: زائر وقتی وارد صحن گوهرشاد میشود به ابعاد و اندازههای آن دقت نمیکند، این ویژگی معماری است که در برابر زائر عرض اندام نمیکند و تنها تسهیلگر زیارت است. تجربه بی نظیری که همه زائران هم درکش کرده اند.
عرفان، درباره قطع شدن ارتباط معنایی معماری حرم با شهر مشهد نیز توضیح میدهد: این قطع ارتباط به دلیل تحولات شگرف شهرسازی ایران در دوره مدرن است. زمانی که رضاخان آمد، سعی کرد شهرها را با اعمال زور مدرن کند. یعنی تمام شهرهای ایران را ملزم کرد که بدون توجه به بافتهای مسکونی خیابان بکشند. لبههای شهری باقی مانده از این خیابان کشی لبههای مخروبه و بی ارزشی هستند که همچنان شکل درستی پیدا نکرده اند، چون با هندسه شهرسازی ما ناهم خوان هستند.
این هنرمند یادآور میشود: در دوره پهلوی اجرای میدانهای دور حرم چندین بار تکرار شد که هربار بخشی از بافت شهری را منهدم و رابطه تنگاتنگ حرم و شهر را ضعیف کرد. او درباره امکان بازسازی و برقراری این ارتباط میگوید: شهرسازی دانش گرانی است و نمیشود در شهر به راحتی یک ساختمان را خراب کرد و دوباره ساخت، حتی برخی اوقات آن قدر هزینه تغییر در بافت شهری گران است که تقریبا انجام آن غیرممکن میشود.
به گفته عرفان، مهندسان و شهرسازان باید دقت کنند وقتی کاری طراحی میکنند انگار برای اولین و آخرین بار است که آن را انجام میدهند. بنایی هوشمندانه و در عین حال منعطف که قدرت تطبیق و سازگاری با تحولات زندگی بشری که به شدت هم سرعت پیدا کرده را داشته باشد. او که نسبت به آنچه پیرامون حرم اتفاق افتاده انتقاد دارد تصریح میکند: به نظر میرسد در مجموع در طی سی ساله گذشته در شهرسازی پیرامون حرم زیارت تسهیل نشده و حتی سختتر شده است.
به گفته عرفان، حرکتهای از بالا و چکشی و مبتنی بر حکمرانی و بدون مشارکت مردم فقط مختص مشهد نیست. این نوع برخورد با بافت تاریخی ارزشمند پیرامون بقاع در قم و شاه چراغ، بین الحرمین، مدینه النبی و حتی کاظمین هم دیده میشود و موضوع متمایزی در مشهد نیست.
این معمار بیان میکند: شهرسازی کاری است که باید از سوی مردم انجام شود، چون بسیار کار هزینه بر، سنگین و زیرساختی است که از توان دولتها معمولا خارج است.
او برقراری ارتباط میان معماری حرم و بافت شهری را امکان پذیر میداند، اما متذکر میشود: ما بسیاری از بناهای تاریخی و ارزشمند بافت اطراف حرم را در این سی سال از دست داده ایم و تقریبا در مشهد چیزی به عنوان بافت تاریخی باقی نمانده است. بافت تاریخی را هم نمیشود دوباره خلق کرد.