به گزارش شهرآرانیوز، ۱۶ سال پیش در چنین روزی، فوتبالدوستان ایتالیایی، هنوز سرخوش از فتح چهارمین جام قهرمانی در جهان توسط پسرانشان بودند. تنها ۵ روز پیش، در یکی از بهیاد ماندنیترین دیدارهای تاریخ فوتبال، آتزوری موفق به شکست یاران زینالدین زیدان شده بود، اما درحالی که آتش زیر خاکستر سری آ، پیش از آغاز جام، دقیقه به دقیقه و ثانیه به ثانیه آماده اشتعال میشد، ناگهان روز چهاردهم ژوئیه، آتش کالچوپولی فوتبال ایتالیا را سوزاند. به محض مشخص شدن اعمال نفوذهای خارج از میدان در دیدارهای سری آ، همه میدانستند چه آینده تاریکی پیش روی فوتبال ایتالیا خواهد بود، اما قهرمانی در جامجهانی آلمان، همچون تریاقی موقت، فوتبال ایتالیا را برای کمتر از یک هفته به ماورای درد برده بود. کالچوپولی، ایتالیاییهای سرخوش از قهرمانی در جهان را با واقعیتِ فوتبال کشورشان آشنا کرد. واقعیت ماجرا از می ۲۰۰۶ برملا شد؛ زمانی که شنود مکالمات تلفنی مشکوک میان مدیران بلند پایه باشگاههای فوتبال در سری آ، سری بی و مسئولان برگزار کننده دیدارها به دست رسانهها رسید و فدراسیون فوتبال این کشور موجی از مجازاتهای تیمی و انفرادی را به راه انداخت. در جریان برگزاری دیدارهای فصل ۰۵-۲۰۰۴ و ۰۶-۲۰۰۵ فوتبال ایتالیا، موجی از فساد گسترده به راه افتاده بود که در نهایت تاوان این فسادها را یوونتوس بیشتر از سایرین پرداخت. شاید اگر بحث آبروی ملی ایتالیاییها وسط نبود، یوونتوس و میلان تا آستانه انحلال پیش میرفتند و فدراسیون فوتبال این کشور تعلیق میشد.
ماجرای این فساد گسترده، زمانی مشخص شد که بازرسان آژانس ایتالیایی فوتبال GEA، به مکالمات تلفنی مدیران ارشد یوونتوس، لوچانو موجی (که مادامالعمر از هرگونه فعالیت فوتبالی محروم شد) و آنتونیو جیرائودو با کمیته داوران فوتبال این کشور دست یافت و مشخص شد در طول برگزاری دیدارهای فصل ۰۵-۲۰۰۴، آنها پیرلوئیجی کولینا و روبرتو روستی را به عدم پیروی از دستورات متهم کرده و از کمیته داوران تقاضای مجازات برای این ۲ داور سرشناس داشتند. مدیران یوونتوس میخواستند هرگز قضاوت دیدارهایشان در سری آ به کولینا و روستی سپرده نشود! هر دوی این داوران، از معدود افرادی بودند که در جریان فساد گسترده فوتبال ایتالیا، هرگز آلوده نشدند. در این میان، حتی پای فابیو کاپلو و روبرتو مانچینی به جریان باز شد و شانس حضور فیورنتینا در لیگ قهرمانان اروپا و لاتسیو در لیگ اروپا، از آنها گرفته شد. نام «کالچوپولی» برگرفته از رسوایی مقامات سیاسی ایتالیا در دهه ۹۰ تحت عنوان «تنجنتوپولی» بود که از بعد معنا شناختی، اشاره به «رشوه دادن و رشوه گرفتن» دارد. در جریان کلچوپولی، تیمهای سرشناسی از جمله یوونتوس (قهرمان هر ۲ فصل)، میلان، فیورنتینا، لاتسیو و رجینا با جریمههای سنگین مواجه شدند و از جمله این جریمهها میتوان به بازپس گرفتن عنوان قهرمانی هر ۲ فصل از یوونتوس (اهدای یکی از آنها به اینتر)، سقوط این تیم به سری بی پس از کسر تمامی امتیازات و جای گرفتن در قعر جدول فصل ۰۶-۲۰۰۵ اشاره کرد. از میلان، فیورنتینا، لاتسیو و رجینا امتیازاتی کسر شد و با توجه به تخفیف در مجازاتهایشان، آنها خوششانس بودند که همچون یوونتوس راهی دسته پایینتر نشدند.
پس از گذشت حدود ۲ دهه از این ماجرا، هنوز هم بحث بر سر عادلانه یا ناعادلانه بودن مجازاتها داغ است و سال ۲۰۱۶، یک دهه بعد از سقوط یوونتوس به سری بی و اهدای یک جام به اینتر، یکی از قضات این پرونده اعتراف کرد در ماجرای کالچوپولی، بسیار عجولانه حکم صادر کرده و ابطال قهرمانیهای یوونتوس و از همه مهمتر، اهدای جام به اینتر، یک اشتباه بزرگ بوده است، زیرا مدارک کافی برای اثبات این جرم وجود نداشته است! به هر حال این اتفاق افتاد و ۲ اسکودتو از یوونتوس بازپس گرفته شد. یکی به رقیب دیرینه رسید و دیگری به دلیل دست داشتن تیم نایب قهرمان فصل در فسادها (میلان)، بدون صاحب باقی ماند.
هر کجا پای پول هنگفت در میان باشد بخصوص در ایتالیا، فساد هم چشمک میزند و میتوان اثبات کرد هیچ پول هنگفتی در این کشور از راه قانونی و بدون نقص جابهجا نمیشود. در این میان، فوتبال همچون بقیه زمینهها در یک اجتماع آسیبپذیر، دچار فساد خواهد شد. البته نمیتوان از این نکته صرفنظر کرد که پای خاندانهای ثروتمند و بانفوذ ایتالیا همچون برلوسکونی، آنیلی، موراتی و... در قرن بیستم به فوتبال باز شد و این ورزش را سیاسیتر از همیشه کرد. ماجرای کالچوپولی، بازندگان بسیاری داشت، اما بدون شک تنها برنده این جریان، اینتر بود. نراتزوری برای سالها موفق به فتح جام نشده بود و نزدیک به ۲ دهه رویای فتح اسکودتو را فراموش کرده بود. پایان کالچوپولی، شروع سلطنت بیچون و چرای نراتزوری را بر سطح اول فوتبال ایتالیا بود. آنها از سال ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۰، موفق شدند ۵ عنوان قهرمانی متوالی در سری آ را به نام خود بزنند و البته نمیتوان از قدرت اینتری که فاتح سهگانه شد در مستطیل سبز صرفنظر کرد.
در شمال ایتالیا، جایی که رقابت ۳ ابرقدرت در مستطیل سبز، تاریخ فوتبال این کشور را رقم زده، رقابت غولهای صنعت خودروسازی به نوبه خود جالب توجه است. جایی که کمپانی سرشناس فیات با زیر مجموعههای فراوان از جمله مازراتی، آلفا رومئو و... در انحصار خاندان آنیلی در تورین بوده و دفتر مرکزی کمپانی دیگر زیر مجموعهاش، فراری، در امیلیا رومانیا واقع شده است. به عبارت دیگر، تلکام ایتالیا، اسپانسر اصلی فراری است و فراری از دهه ۸۰ تحت مالکیت فیات (کمپانی متعلق به خاندان آنیلی، مالکان یوونتوس) قرار گرفته است. از آنجایی که تلکام روابط نزدیکی با باشگاه اینتر دارد، شاید به همین دلیل یوونتوس از راه قانونی برای اعاده حیثیت وارد نشد و ترجیح داد یک فصل را در سری بی بگذراند و یکی از جامهای پر شمارش را مستقیماً به باشگاه رقیب ببرند. بدون شک خاندان آنیلی نمیخواستند فوتبال، روابط اقتصادیشان با کمپانیهای زیر مجموعه را در رقابت با نمایندگی غول خودروسازی آلمان در این کشور (لامبورگینی، زیر مجموعه فولکسواگن در امیلیا رومانیا) تحت تاثیر قرار دهد!
زمانی که یوونتوس به سری بی سقوط کرد، اگرچه این باشگاه با ضرر مالی هنگفتی به مبلغ ۴۴۳ میلیون یورو مواجه شد و سهامش به شدت افت کرد، اما ستارگانی، چون زلاتان ایبراهیموویچ، لیلیان تورام و فابیو کاناوارو در اوج محبوبیت، این تیم را ترک کردند و از طرف مقابل، داوید ترزگه، بوفون، پاول ندود و الساندرو دلپیرو به پای این تیم ماندند تا دوباره به سری آ بازگردند. میلان سال ۲۰۰۷ با چاشنی انتقام از لیورپول، قهرمان اروپا شد تا این اصل را اثبات کند که «پس از استانبول به آتن میرسیم» و زمانی که سر الکس فرگوسن شخصاً برای به خدمت گیری الساندرو دلپیرو، پس از سقوط این تیم به سری بی درخواست کرد، با تنها یک جواب از جانب بازیکن وفادار یوونتوس مواجه شد: «یک جنتلمن، هرگز بانوی خودش رو در روزهای سخت رها نمیکنه!»
منبع: فوتبال ۳۶۰