اخبار تلخ و سیاه در صفحههای زرد و سفید رسانهها لحظهای دست از سر ما برنمیدارد. هرروز در معرض بمباران رسانهای و خبرهای نومیدکننده هستیم. فشار اقتصادی و غم نان از یک سو، بلایای طبیعی و انسانی در گوشه و کنار کشور و حتی جهان از سوی دیگر، سلامت روان ما را تهدید میکند.
رسانهها با نزدیکنمایی حوادث و رخدادها، با تأکید بر وجوه تاریک قضیه، شاید به صورت ناخواسته تهدیدی را متوجه بنیانهای اجتماعی میکنند و همین مسئله میتواند آسیبهای جبرانناپذیری برای سلامت روان شهروندان بهویژه زنان به وجود آورد.
سلامت روان از سوی سازمانهای جهانی به معنای توانایی کامل فرد در انجام وظایف و نقشهای اجتماعی، روانی و جسمی و همچنین قابلیت ارتباط موزون و هماهنگ با دیگران تعریف شده است که فرد را قادر میسازد زندگی مطلوب با نوعی امکانپذیری تغییر و اصلاح محیط اطراف خود داشته باشد. به طور خلاصه، منظور از سلامت روان نوعی انعطافپذیری در مواجهه با سختیها و دشوارهایی است که زمینه را برای افزایش تواناییهای فردی و گسترده کردن ارتباطات شخصی و اجتماعی فراهم میآورد.
امروزه با گستردگی نفوذ شبکههای اجتماعی در زندگی زنان، کیفیت اخبار و اطلاعات منتشرشده در فضای مجازی بیش از گذشته نقش تعیینکنندهای در سلامت روح و روان شهروندان دارد. در واقع، در دنیایی که روزبهروز به واسطه سیطره فناوری کوچک و کوچکتر میشود، شهروندانی که در محاصره چنین اخبارهای سیاهی قرار میگیرند بیش از گذشته در معرض مخاطرات روانی هستند.
در این میان، توجه به سلامت روح و روان زنان با توجه به نقش و تأثیری که در تربیت فرزندان و اداره خانه دارند، بسیار مهم و ضروری است. به طور کلی، سلامت روان زنان به نوعی تضمینکننده سلامت روان خانواده و جامعه است و از این منظر بسیار مهم است. افزایش دغدغههای زندگی، مشکلات اقتصادی، بحرانهای اجتماعی و افزایش نرخ بیکاری، همه و همه، میتواند بر وضعیت روحی و روانی زنان تأثیرات عمیق و پایداری بر جای گذارد. برخی از این رسانهها با تمرکز بر وضعیت بغرنج زنان، بر این مسئله دامن میزنند.
همین امر میتواند امکان همذاتپنداری و حس همدردی را در زنان به وجود آورد؛ در نتیجه زمینهساز سلب اطمینان آنها از نهادهایی، چون خانواده شود. اما نکته مهم آن است که با انتشار وسیع این اخبار تلخ، در حالی که قداست و اهمیت نهادهای اجتماعی زیر سؤال میرود، هیچ جایگزین قابلاطمینانی برای آن ارائه نمیشود. در نتیجه این بیاعتمادیها، زمینه بیماریهای روحی و روانی همچون افسردگی و انزوای اجتماعی را پدید میآورد.
درباره اینکه زندگی این روزها سختتر شده و فشارهای روانی گوناگونی بر دوش همه شهروندان اضافه شده است، تردیدی وجود ندارد.
در این میان، تمرکز و برجستهسازی اخبار سیاه، بازنمایی خشونتها پنهان در آن سوی دیوار خانوادهها، تأکید بر اشتباهات فردی و سیستمی در برخی از نهادها، گمانهزنیهای غلط و بعضا عامدانه از تیرهشدن اوضاع کشور و مواردی دیگر، موجی از بدبینی و ناامنی را بهوجود آورده است. اگرچه انتشار اخبار به افزایش آگاهیها و اطلاعات لازم برای مواجهه با مخاطرات احتمالی کمک شایانی میکند، در وضعیت کنونی، تنها مشکلی بر مشکلات جامعه میافزاید.
به نظر میرسد برای در امان ماندن از ترکشهایی که این اخبار به صورت ناخواسته برای سلامت روان عموم شهروندان و بهویژه زنان وارد میآورند، بهتر است کمی از تحلیلها و بررسیهای عمیق و جزئی که بعضا لازم نیستند فاصله گرفت.
به جای دنبال کردن شبکههای اجتماعیای که به دنبال افزایش مخاطب و دریافت لایکهای بیشتر هستند، و با توجه به این هدف به تحریف واقعیت و تشدید جنبههای منفی یک رخداد میپردازند، میتوان از شبکههای معدود اطلاعرسانی برای کسب آگاهیهای لازم برای حضور در جامعه و انجام نقشهای اجتماعی استفاده کرد.
پر واضح است که در شرایط کنونی، با توجه به تغییرات گسترده اقتصادی، باید بیش از پیش در برابر اخبار و اطلاعات نادرست که عامدانه و آگاهانه به جامعه تزریق میشود ایمن بود و این امر تنها از طریق توجه به سلامت روان و دقت در گزینش منابع اطلاعاتی ممکن میشود.