تردد یک‌میلیون و ۳۴۱ هزار نفر از مرز مهران (۱۷ مرداد ۱۴۰۴) یازده سال خدمت مشهدی‌ها به زائران در کربلا | موکب امام رضا(ع) روزانه میزبان ۵ هزار زائر اربعین حسینی است + فیلم ثبت‌نام ۲ میلیون و ۸۵۰ هزار نفر در سامانه سماح (۱۶ مرداد ۱۴۰۴) نرخ و ساعت حرکت اتوبوس‌ها از کربلا به شهر‌های زیارتی دیگر عراق + جزئیات و عکس (۱۶ مرداد ۱۴۰۴) یادی از نخستین امام‌جمعه مشهد پس از انقلاب اسلامی ثبت یک میلیون و ۱۸۰ هزار تردد در مرز مهران تا کنون (۱۶ مرداد ۱۴۰۴) اعلام برنامه‌های سالروز ورود آزادگان به کشور، در استان خراسان رضوی (۲۶ مرداد ۱۴۰۴) مشهد، بزرگ‌ترین شهر وقفی جهان اسلام | برخورد قاطع با تصرفات موقوفات و تسهیلات ویژه برای ساکنان بافت‌های فرسوده + فیلم خطر افراطی‌گری را جدی بگیریم | گفت‌و‌گو با عضو مجلس خبرگان رهبری درباره مسئله وحدت شیعه و سنی ثبت‌نام ۲ میلیون و ۷۰۰ زائر اربعین در سامانه سماح | یک میلیون و ۷۰۰ هزار زائر وارد عراق شدند (۱۵ مرداد ۱۴۰۴) بزرگ‌ترین عملیات تغذیه و اسکان خراسان رضوی برای زائران اربعین ۱۴۰۴ جهش ۶۲ درصدی مشارکت خراسان رضوی در بازسازی عتبات عالیات | بهره‌برداری از صحن عقیله بنی‌هاشم(س) در کربلا تا ۲ سال آینده سند کربلا روایت توست عالم مردم‌دار | یادی از آیت‌ا... محمدهادی میلانی، مرجع فقید، هم‌زمان با سالروز درگذشتش از نجف تا کربلا، دل‌هایی که راه می‌روند بیش از ۲.۶ میلیون نفر در سامانه سماح ثبت نام کردند (۱۴ مرداد ۱۴۰۴) تولیت آستان قدس رضوی: هیچ‌کس حق ندارد اتحاد ملت در برابر دشمن را بهم بزند| انسجام ملی، آینده ایران را رقم خواهد زد! رادیو موکب در مسیر پیاده‌روی اربعین آغاز به کار کرد برپایی موکب فرهنگی «ایران امام رضا (ع)» در دهه پایانی ماه صفر رمان «جزیره گمشده من» روانه بازار نشر شد | رمانی با محوریت کرامات امام رضا (ع)
سرخط خبرها

آدم‌هایی که عمود بر آسمان، در زمین راه می‌رفتند

  • کد خبر: ۱۲۶۰۰۶
  • ۲۷ شهريور ۱۴۰۱ - ۱۲:۱۳
آدم‌هایی که عمود بر آسمان، در زمین راه می‌رفتند
غلامرضا بنی‌اسدی - روزنامه نگار

‌نمی‌شناسند همدیگر را، اما نگاهشان آشنایی را تا مرحله برادری بالا می‌برد. حتی بالاتر. جان یکدیگر می‌دانند هم‌را. این را از نگاه زلالشان می‌شود فهمید. نگاهی که بالبخند در چهرهشان قاب می‌شود. راست گفته‌اند که «پس زبان محرمی خود دیگر است/ همدلی از هم‌زبانی خوش‌تر است» واقعا خوش‌تر است. این را در روایت این روز‌های «مشایه» می‌توان دید.

راهی که عشق را روایت می‌کند؛ و راستی چه می‌توان نامید جز عشق این تمنای بی پایان را که حتی حاضر است ناز راننده خودرو را بکشد تا زائران را برای دقایقی در موکب آنان فرود آورد؟ شب‌هنگام ورود از مرز مهران تا نجف اشرف، این را قدم‌به‌قدم تجربه می‌کردیم. جواب همه را که نمی‌شد داد، اما موکب‌دارانی که موفق می‌شدند زائران را از خودرو به زمین آورند، خود انگار به آسمان می‌رفتند.

سر می‌ساییدند به رفعتی که حسرت ملائک را برمی‌انگیخت. حتی اختلاف زائران با راننده‌ای که فزون‌خواهی را باصدای بلند، عربده می‌کشید هم در یکی از همین مواکب، با وساطت دو جوان ختم‌به‌خیر و صلوات شد تا راننده عصبانی، به مهر آید و بالاتر از قرار‌داد، تا آخرین نقطه ممکن، زائران را به حوالی حرم برساند. درواقع کارکرد نهادی دارد همایش اربعین. تعامل بین میهمان و میزبان یک سبک زندگی مبتنی بر مهر و محبت مطلق را پایه‌گذاری می‌کند. این سبک، مبین یک سلوک معرفتی نیز هست؛ زیستن به قاعده «حب الحسین یجمعنا.» این را در روز‌های بعد حضور در نجف اشرف و کربلا تجربه می‌کنیم.

اوجش، اما در مشایه است. در پیاده‌روی که هرکس به وسع و توان خود پای در جاده می‌گذارد تا به کربلا برسد. من این را ذیل «فاقروا ما تیسر من القرآن» می‌دانم. در اینکه هرچه برایتان میسر است قرآن بخوانید. اینجا یعنی به هر میزان که وقت و توان جسمتان اجازه می‌دهد جانتان را در این پیاده‌روی قوت ببخشید؛ چیزی که به خوبی مردم رعایت می‌کردند. ما از نجف با خودرو حرکت کردیم، اما در میانه راه افراد پیاده می‌شدند تا پا به جاده‌ای بگذارند که به کربلا می‌رسید، به سید‌الشهدا.

این بار همه یزید‌های عالم هم اگر توان خود را روی هم بگذارند نمی‌توانند مانع پیوستن مردم به حسین (ع) شوند. حتی دیابت هم مانع حرکت پیرمرد تهرانی نبود. یک حتی‌تر؛ حتی نتوانسته بود در ازدحام درد و کمبود نوع خاص انسولین هم لبخند رضا‌مندی را از چهره‌اش پاک کند، یا پیرزن خسته را از دعا‌گویی برای جوانان بیندازد، یا پرچم را در دست کودک از نوازش نسیم باز دارد. حکایتی است این همایش بین‌المللی عشق که تا «نچشی» ندانی. عطشی که تا گرفتارش نشوی، به درک دریا نمی‌رسی.

چیزی که همراه ما به زیبایی می‌گوید بچه‌ها آب می‌دادند، حتی با اصرار و این رازی داشت در خود که به کربلا و منع آب می‌رسید. دیگر همراه ما را اخلاص و طراوت موکب‌داران بر سر شوق آورده بود که رضایت در جان‌شان در افزایش بود. خاکساری‌شان حالت سجده داشت. هرکه بیشتر سر فرود می‌آورد به خدمت، بیشتر سرفرازی داشت.

مگر نه اینکه سجده نزدیک‌ترین حالت به خداست. من در جاده عشق آدم‌هایی را دیدم که «عمود» بر آسمان راه می‌رفتند. در کنار عمود‌هایی که هرکدام شماره‌ای داشتند.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->