الهام ظریفیان | شهرآرانیوز؛ اگر بگوییم دفاع مقدس بیشترین تأثیر را بر رشد و بالندگی هنری مانند نقاشی دیواری در شهرها گذاشته است، شاید چندان بیراه نباشد. تا پیش از آن در حافظه جمعی مردم به جز دیوارنگاریهای محدود شامل شعارهای انقلابی و ترسیم چهرههای انقلابی با کلیشه آن هم نه بر دیوارهای مرتفع، تصویر ماندگار دیگری از یک هنر جهانی که با نام نقاشی دیواری شناخته میشود، وجود نداشت.
اما هشت سال دفاع مقدس علاوه بر آنکه سوژههای بسیاری را برای خلق آثار هنری بسیاری در ادبیات، شعر و سینما فراهم کرد، در نقاشی دیواری نیز شاخه جدیدی به نام «نقاشی دیواری شهدا» را پدید آورد که به علت ابعاد وسیع و امکان نمایش دائم آثار، توجه مخاطبان زیادی از تمام گروههای مردمی را به خود جلب کرد. در گزارش زیر به سراغ سه هنرمند شناخته شده نقاشی دیواری شهرمان رفته ایم و درباره وضعیت نقاشی دیواری با محوریت دفاع مقدس پرسیده ایم.
نقاشی دیواری با موضوع شهدا و دفاع مقدس از همان سالهای آغازین دفاع شکل گرفت، اما اوج آن در مشهد از سال ۷۵ شروع شد. پیش از آن شاهد نقاشیهای دیواری بودیم که ابعاد و کیفیت اجرای آنها ضعیفتر بود و با استفاده از حداقل امکانات و به همت هنرمندان جوان انقلابیای ترسیم میشد که این کار را وظیفه خودشان میدانستند. نقاشیهایی که آنها بر دیوارهای شهر ترسیم میکردند، درواقع هنر منفردی به نام نقاشی دیواری نبود و مجموعهای از تصاویر نقش بسته با کلیشه، پیامهای مهم حضرت امام خمینی (ره) و مسئولان و شعارهای انقلابی محسوب میشد.
از سال ۷۵ اجرای نقاشیهایی با هدف زنده نگه داشتن یاد شهدا و ارزشهای دفاع مقدس و با الهام از کارهایی که یکی دو سال قبل در تهران شروع شده بود، در مشهد شدت گرفت. در آن سالها برای اولین بار نقاشی چهره تعدادی از سرداران مشهدی ازجمله شهیدان محمود کاوه، عبدالحسین برونسی و، ولی ا.. چراغچی به تصویر کشیده شد. نقاشیهای معدودی با موضوع دفاع مقدس نیز در پمپ بنزین خسروی و میدان استقلال به اجرا درآمد. این آثار به شدت با استقبال مردمی که تشنه دیدن چهره شهدا بودند، روبه رو شد و راه را برای ترسیم چهرههای بیشتری بر دیوارهای شهر هموار کرد.
بعضی عناصر در دیوارنگاری شهدا در آن سالها شاخصتر بود. این عناصر سعی میکردند مفاهیم ایدئولوژیکی مانند ایثار، شهادت، رشادت و دفاع از وطن را نشان دهند و آنها را میتوان در تمام آثاری که در هنگام جنگ و قبل از پایان آن تا ۱۰ سال گذشته بر دیوارهای شهر نقش بسته بود، دید. تصاویری مانند غروب آفتاب، نخل، گل لاله و پرندگان، کلیشههایی بود که در این چند سال تکرار میشد و مردم با آنها آشنا بودند. در این دوره، طراحی چندان نقش پررنگی در نقاشی دیواری نداشت و این خود نقاشان بودند که هم طرح میزدند و هم کار را اجرا میکردند.
نقاشانی که بیشتر آنها خودآموخته و تجربی بودند و تحصیلات آکادمیک در نقاشی نداشتند، این مسیر مشخص را میرفتند و همان کلیشهها را دنبال میکردند. اما در ۱۰ سال اخیر، مسیر جدیدی در هنر نقاشی دیواری آغاز شده است که منشأ آن شهرداری تهران بوده است. این سازمان در فراخوانهای خود، به سمت پررنگتر کردن نقش طراحی در نقاشی دیواری رفت. با شکل گیری امورهنری در شهرداری مشهد در دهه ۸۰، این تغییرات به مشهد هم رسید. این اداره سازوکاری برای نقاشی دیواری تعیین کرد و از استادان دانشگاه به عنوان داور و ارزیاب بهره برد.
در سال ۸۷ چهره شهید منفرد را حمید هنرمند بر میدان امام رضا نقاشی کرد و سال بعد نقاشی دیواری با نام «لبخند یک رزمنده» را احمد منصوب بر دیواری از خیابان فلسطین ۱۴ نقش زد. در ادامه، چهره سرداران شهید دیگری یکی یکی بر دیوارهای شهر نقش بست، چنان که از سال ۸۷ تا سال ۱۴۰۰ بر ۷۳ مکان یا دیوار، چهره ۲۵۹ شهید با تکنیکهای نقاشی دیواری، نقش برجسته سفالی و فلزی و چاپ کاشی، خودنمایی میکرد. با اینکه نتیجه آن تولید کارهایی جدید بود، هنوز هم در بیشتر آثار نگاه سطحی به شهدا با بهره گیری از عناصر تزیینی کلیشهای غالب بود و طرحها و اجراها مخاطب را راضی نمیکرد. در بیشتر این آثار از خلاقیت در ترکیب بندی و نگاه هنری کمتر استفاده شده بود. گویی باید هرچه سریعتر چهره تعداد زیادی از شهدا کشیده میشد.
حالا و بعد از گذشت بیش از سه دهه از پایان جنگ تحمیلی و در شرایطی که نسل جدید در همه عرصهها سعی میکند با نگاهی نو به بسیاری از مفاهیم، بازخوانی خودش را از اتفاقات و جریانات جامعه نشان دهد، بسیاری از هنرمندان نقاشی دیواری بر این باورند که بار دیگر زمان تغییر رسیده است. مخاطب جوان امروز شاید مانند نسل جنگ، تشنه دیدن چهره سرداران جنگ بر دیوارهای شهر نباشد؛ چراکه فضای مجازی، بسیاری از چهرهها را برای او آشنا کرده اند. اما این تغییر چگونه باید باشد؟
احمدمنصوری نژادمعروف به منصوب، هنرمند پیشکسوت نقاشی دیواری در مشهد، درباره لزوم تغییر رویکردها در هنر نقاشی دیواری در جامعه امروز میگوید: از نظر زمانی به این نقطه رسیده ایم که باید در نقاشی دیواری روایت کنیم. با حمایت مسئولان، کار به سمتی باید برود که نقاشان به نمادهایی که به تکرار و کلیشه رسیده است، بسنده نکنند و آثاری خلق کنند که وقتی بیننده چشمش به آنها میافتد، متوجه شود شهید چطور عمل کرده، چه ویژگیهایی در او برجسته بوده و دلیل اینکه نقاشی او را کشیده اند، چه بوده است. این کار مستلزم آن است که نقاش برای مرحله طراحی وقت بگذارد، تحقیق کند و نقاط عطف زندگی شهید را دربیاورد. مسئولان هم برای انتخاب هنرمند توانمند و پشتیبانی مالی از این آثار، همت بیشتری به خرج دهند تا هنرمند بتواند ذهنش را متمرکز کند.
او ادامه میدهد: نقاشی دیواری کشیدن در حوزه دفاع مقدس، کار سختی است و خیلیها حاضر نیستند تن به این سختی بدهند و ترجیح میدهند گل و بلبل بکشند و خودشان را به دردسر نیندازند. فائق آمدن بر سختیها چیزی را میطلبد که من اسمش را دل و عشق میگذارم. اگر این کار دلی و آسمانی انجام نگیرد، سختیها بر کار غلبه میکند و نتیجه کار خوب از آب درنمی آید. هنرمند برجسته دفاع مقدس یادآوری میکند: اگر هنرمند نقاشی دیواری که در این زمینه کار میکند، عاشق این فرهنگ نباشد و با جان و دل به میدان نیاید، موفق نخواهد بود و پس زده میشود. بودند کسانی که آمدند و یکی دو کار انجام دادند، ولی بعد آن را کنار گذاشتند و ازعهده انجامش برنیامدند.
موسی الرضا نظام دوست، دیگر هنرمند پیشکسوت نقاشی دیواری مشهد، نیز میگوید: سالهای سال است که به تکرار و کلیشه افتاده ایم. به تازگی حرکتهایی انجام شده است، مانند ترفندهای رنگی و کارهای گرافیکی که تغییر و تحولی ایجاد کرده اند، ولی کافی نیست. نیازمند ایده پردازی قوی تری هستیم. تنوع، حرف اول را همیشه در هر چیز میزند. هرچیزی را که به تکرار بیفتد، مردم نمیپذیرند. لازم است همگام با رشد عقلانی جامعه به ویژه در جوانهای الان که نسبت به جوانهای قبل با درک بیشتری به موضوعات نگاه میکنند، پیش برویم. مداحیها را هم اگر نگاه کنید، میبینید نسبت به قدیم خیلی فرق کرده اند. اما در این حوزه کم کاری شده است. هنرمندان قویای داریم که از حضور آنها کمتر استفاده شده است.
او ادامه میدهد: اگر دست هنرمند باز باشد که دغدغه خودش را اجرا کند، نتیجه کار بهتر از آب درمی آید. گاهی به ما میگویند این طرح خاص را اجرا کن، درحالی که ممکن است سوژه ضعیف باشد و تأثیر کمی بر مخاطب بگذارد. حتی بعضی کارها آن قدر ضعیف است که ضدتبلیغ میشود. گاهی طرح اولیه یک چیز است و وقتی اجرا میشود، نتیجه دیگری به دست میآید؛ دلیلش این است که هنرمند در حین اجرا تشخیص میدهد. اگر دست هنرمند را باز بگذارند، بهترین کار را انجام میدهد.
عمار سالخورده حقیقی، دیگر هنرمند مشهدی که بیش از شش سال است در حوزه نقاشی دیواری شهدا کار میکند، نیز میگوید: تکرار مکررات، خسته کننده است. مردم طرحهای جدید با رنگهای متفاوت میخواهند. نقاشی دیواری اول از همه باید با محیط اطرافش ارتباط برقرار کند و با بنا و بافت فکری و فرهنگی منطقه، مطابقت داشته باشد. ولی متاسفانه طراحان ما طرح میزنند بدون اینکه بدانند طرح در کدام منطقه و در چه بافت فرهنگی اجرا میشود، حتی خیلی از طراحان، دیوار را نمیبینند و به عکس دیوار بسنده میکنند. طراحی که از تهران در فراخوان شرکت میکند، هیچ آگاهی از محله طلاب مشهد ندارد، درحالی که او باید در آن منطقه گشت بزند و مردم را بشناسد. متاسفانه خیلی وقتها طرحهایی زده میشود که وقتی مجریان برای اجرایش میروند، عزا میگیرند که چطور جواب مردم را بدهند.
او میافزاید: در مشهد تلاش شد این کلیشهها کنار گذاشته شود، ولی کسی نتوانست چیز دیگری جای آنها بگذارد؛ چون سفارش دهنده ایدئولوژیک نگاه میکند. برای نمونه پیش از این گل لاله میگذاشتند و الان برای پیروی نکردن از کلیشه، گل محمدی میکشند. با اینکه ساختار کلی، ترکیب بندی و رنگ بندیها بهتر شده است، مسئله اصلی هنوز سرجای خودش باقی است؛ چون هنوز نتوانسته اند طرحی را ارائه کنند که مردم بپسندند.
حقیقی تاکید میکند: دیوارنگاری شهدا فقط به معنی چهره نگاری نیست و میتوان به آثار موضوعی هم فکر کرد. ولی باید نگاه سفارش دهنده را عوض کرد. سفارشها همیشه حول پرتره یک شخصیت بوده اند. نقاشی دیواری شهدا اگر قرار باشد پرتره کار نشود، باید بتواند فضای نویی را ایجاد کند. کار آسانی نیست که نقاشی دفاع مقدس را بدون پرتره شهدا انجام دهیم و از کلیشهها دوری کنیم.
وی با تاکید بر ضرورت ایجاد مطالبه مردمی در این باره میگوید: الان این مطالبه صرفا از سمت نهادها وجود دارد. برای ایجاد مطالبه مردمی باید جذابیت بصری بیشتری در کارها ایجاد کنیم؛ یعنی یک نقاشی دیواری فقط پرتره نباشد، بلکه از محیط اطرافش و عناصر بصری به گونهای جذاب استفاده کند. مردم برای کسانی که برای وطن خودشان فداکاری کرده اند، احترام زیادی قائل هستند، ولی دل مشغولی هایشان در این روزها زیاد است و ما باید به آنها کمک کنیم تا بتوانند بیشتر با این کارها ارتباط برقرار کنند. این موضوع به طراح و مجری برمی گردد که چقدر نگاه خلاقانه داشته باشد و اینکه چقدر با اجتماع در ارتباط باشد. خیلی از طراحهای ما از آتلیه شان بیرون نمیآیند، درحالی که دیوارنگار کسی است که همیشه با مردم در ارتباط است.