سرخط خبرها

بررسی وضعیت و  کارکرد جلسات داستان نویسی مشهد در گفتگو با دو مدرس داستان نویسی

  • کد خبر: ۱۲۹۹۰۵
  • ۲۵ مهر ۱۴۰۱ - ۱۰:۲۱
بررسی وضعیت و  کارکرد جلسات داستان نویسی مشهد در گفتگو با دو مدرس داستان نویسی
جلسات داستان خوانی جایی است که برخی برای نخستین بار به شکل جدی در آن با مقوله‌ای به نام داستان روبه رو می‌شوند و برخی نیز پس از مدتی گذران کردن در این جلسات، دست کم قید رؤیای نویسنده شدن را‌ می‌زنند.

به گزارش شهرآرانیوز؛ داستان خوانی، یادگیری تکنیک‌های داستان نویسی، نقد و بررسی داستان، معرفی نویسنده و مترجم، در معرض قضاوت قراردادن نوشته‌ها و ... را‌ می‌توان از محاسن جلسات و محافل داستانی برشمرد. هر چند معایبی، چون ایجاد توهم دانایی، یادگیری شفاهی و نبود چشم انداز آموزشی مدون و دقیق و ... را نیز می‌توان برای آن برشمرد. جلسات داستان خوانی جایی است که برخی برای نخستین بار به شکل جدی در آن با مقوله‌ای به نام داستان روبه رو می‌شوند و برخی نیز پس از مدتی گذران کردن در این جلسات، دست کم قید رؤیای نویسنده شدن را‌ می‌زنند. بررسی نقاط ضعف و قوت جلسات داستانی و وضعیت آن در مشهد، سوژه‌ای است که در این گزارش به سراغ آن رفته ایم.

علی براتی گجوان و علی موسی زاده، نویسنده و مدرس داستان نویسی هستند؛ اما از دو نسل متفاوت. آن‌ها که هم تجربه حضور در جلسات داستانی مختلف مشهد را داشته اند و هم خودشان برگزارکننده جلسه و کلاس‌های داستان نویسی هستند به یک نکته اشاره می‌کنند و آن کم رنگ شدن جلسات داستان خوانی در مشهد است؛ اما براتی گجوان برپایی محافل را در پرورش نویسنده بسیار مهم می‌داند و موسی زاده این جلسات را تلنگری برای کسانی می‌داند که طی طریق در مسیری دشوار و جان فرسا را در خود می‌بینند.

آدم‌های مطرحی از جلسات مشهد بیرون رفتند

علی براتی گجوان که رفتن به جلسات داستانی را از اوایل دهه هفتاد شروع کرد درباره تجربه حضورش در این جلسات می‌گوید: اولین باری که به جلسه داستان رفتم، اوایل دهه هفتاد و جلسه داستانی بود که در حوزه هنری برگزار می‌شد و مسئول آن آقای سعید سهیلی بود. این تنها جلسه رسمی داستان مشهد در آن زمان بود. آنجا کسانی مانند محمد ریاحی، محمد خسروی راد، فرهاد جعفری، حسن شهسواری، پیام یزدانجو و تعدادی از افرادی که الان در کشور مطرح هستند حضور داشتند.

این نویسنده ادامه می‌دهد: از سال ۷۴ یا ۷۵ به بعد نگاه‌ها در حوزه داستان، اصطکاک پیدا کرد و جلسات تکثیر شد. به مرور جلساتی در فرهنگ سرا‌ها که تازه افتتاح شده بود برگزار می‌شد و جلسات حوزه هنری هم با وجود تغییر مدیران همچنان پا برجا بود. من اولین جلسه خودم را در فرهنگ سرای بهشت در بولوار شهید رستمی برگزار کردم و سالیان سال این جلسات ادامه داشت. او نقش مدیران را بسیار مهم ارزیابی می‌کند و‌ می‌افزاید: اگر مدیری کتاب خوان یا با این حوزه آشنا باشد و اهمیت این موضوع را بداند می‌تواند با حمایت، باعث برپایی جلسات و مداومت آن شود.

کمیت جلسات بالا رفته؛ اما کیفیت آن‌ها کم شده است

این مدرس داستان نویسی یادآور می‌شود: الان در همه فرهنگ سرا‌های مشهد جلسات داستان برگزار می‌شود، ولی سطح این نشست‌ها چقدر است؟ کسانی که تدریس می‌کنند در چه سطحی از حوزه داستان هستند؟ مدیر فرهنگ سرا می‌خواهد هر طور شده یک نشست برگزار کند و برای هر جلسه ۵۰ یا ۱۰۰ هزار تومان به مدرس بدهد. کدام داستان نویس واقعی می‌آید با این مبلغ نشست برگزار کند که پول کرایه رفت وآمدش هم نمی‌شود.

بعد آدمی که سطحش پایین است چه چیزی می‌خواهد تحویل بدهد. زمان پر می‌شود؛ اما بازدهی ندارد. سعید تشکری نشست‌های خوبی برگزار می‌کرد و شاگردان خوبی پرورش داد که هر کدام یکی دو کتاب دارند یا کتاب خوان‌های خوبی شدند. وقتی شمع وجود سعید تشکری خاموش شد این نشست‌ها هم تمام شد. الان من جلسه خوب در مشهد سراغ ندارم. بسیاری از سازمان‌ها از ما می‌خواهند که برنامه بدهیم، برنامه می‌دهیم؛ اما اجرایی نمی‌شود، چون می‌خواهند هزینه کمی داشته باشد و فقط رزومه پر کنند.

ناآشنایی با افکار مختلف در صورت کاهش جلسات

او کاهش جلسات باکیفیت را دلیلی بر افت داستان نویسی شهر می‌داند و‌ می‌گوید: وقتی جلسات کم یا خصوصی و محدود شود آن جوانی که به داستان علاقه دارد، چون جای دیگری نمی‌رود فقط از یک منبع تغذیه می‌شود که ممکن است به مسیر اشتباه برود. از طرفی وقتی جلسات کم و محدود شود هنرجو با افکار متفاوت آشنا نمی‌شود. من

کم کم دارم از خلق داستان نویس در شهرمان ناامید می‌شوم. چون ارتباط سالم وجود ندارد. در جلسات خصوصی هم ارتباط‌های استاد شاگردی کم رنگ است و سخت گیری و دقت لازم وجود ندارد و داستان نویس هم به وجود نمی‌آید با این شیوه ها. او در پایان صحبت هایش به این نکته اشاره می‌کند که جوان امروز بیشتر به همراهی و کمک نیاز دارد، چون با دست گرفتن گوشی و خواندن مطالب متفرقه به دانایی کاذب می‌رسد. براتی گجوان بیان می‌کند: جوان علاقه‌مند اگر نقد نشود و آموزش نبیند و چکش نخورد، پرورش پیدا نمی‌کند. اگر امروز ادبیات داستانی مشهد بعد از تهران بالاترین جوایز داستانی را‌ می‌گیرد به دلیل همان نشست‌هایی است که توسط افراد مختلف و دلسوز برگزار شده است.

محافل داستانی تقریبا ورافتاده است

علی موسی زاده از تجربه حضورش در این محافل چنین یاد می‌کند: من از سال ۱۳۷۹ وارد محافل شدم. آن موقع بیشتر دورهمی بود و برخی از عزیزانی که استاد بودند و تدریس می‌کردند برای خودشان دورهمی و کلاس داشتند که در آن داستان خوانی و نقد داستان در جریان بود. بعدا به مرور و بعد از گذشت یک دهه، یعنی در اواخر دهه هشتاد و اوایل دهه نود آن دورهمی‌ها به جز چند مورد انگشت شمار ور افتاد و بیشتر به کلاس تبدیل شد که خود من هم کلاس دارم.

ارائه اطلاعات غلط از معایب جلسات است

رفتن به سمت سواد شفاهی و دوری از مطالعه از مهم‌ترین معایبی است که این مدرس داستان نویسی برای این جلسات برمی شمارد: عیب بزرگی که این جلسات داشت و هنوز هم دارد که افراد سواد شفاهی پررنگ و پرحجمی پیدا می‌کنند، یعنی بیشتر از اینکه به سمت مطالعه بروند چیز‌هایی که‌ می‌دانند را از حرف‌های این و آن جمع کرده اند که خودش می‌تواند بستر این شود که شخص پر از اطلاعات غلط شود. عیب دیگر این است که گاهی کسانی که داستان می‌خوانند به اشتباه راهنمایی و به راه غلط کشیده می‌شوند. این قضیه این قدر پررنگ بوده که حتی همین الان استادانی در مشهد داریم که کلا با اطلاعات غلط تدریس می‌کنند.

این اطلاعات نه جنبه علمی دارد، نه از نظر تئوری درست و صحیح است. چون خودشان هم در همین محیط‌ها آن مطالب را یاد گرفته اند و بیشترش سطحی و غلط است. آسیب دیگری که بین محافل و کلاس‌ها مشترک است این است که هیچ استادی نیست که به کارآموز خودش آسیب نزند، یعنی همه استادان این دو جنبه را دارند که از طرفی مزایایی دارند و از طرفی آسیب می‌زنند و این استثنا ندارد و خود من هم که الان تدریس می‌کنم این طور است که به دلیل نوع سلیقه و چیز‌هایی که‌ می‌دانم حتما آسیبی به کارآموز‌ها می‌زنم. از طرفی مزایایی هم دارد که به فراخور هر آدم متفاوت است.

کارکرد جلسات گاه دافعه آن است

موسی زاده تأکید می‌کند که محفل یا کلاس به تنهایی نمی‌تواند نویسنده تولید و تربیت کند و همت کارآموز مهم‌ترین قسمت ماجراست. او داستان نویسی را به پرورش کاکتوس تشبیه می‌کند و‌ می‌گوید: داستان نویسی کاری فرسایشی است. زمان و صبوری و انرژی زیادی می‌خواهد، مثل پرورش کاکتوس. در این کلاس‌ها همیشه کسانی هستند که‌ می‌آیند بخت آزمایی می‌کنند و بعد از مدتی که‌ می‌بینند نمی‌توانند و سخت است می‌روند.

برای همین چه در جلسات و محافل و چه در کلاس ها، می‌آمدند، موقتی می‌ماندند و بعد می‌دیدند که تصوراتی که از این قضیه داشتند درست نبوده است و می‌رفتند. این کلاس‌ها و دورهمی‌ها از گذشته تا حالا فقط برای کسانی جواب می‌دهد که خودشان این قدر علاقه دارند که بتوانند این راه را طی کنند وگرنه برای بیشتر افراد دافعه دارد.
برای نمونه کلاس خودم که سخت گیری در آن هست، بیشتر جنبه فیلترینگ دارد و کسانی که‌ می‌آیند می‌فهمند داستان نویسی چه کار سختی است و چقدر تلاش می‌خواهد و بیشتر دفع می‌شوند و صحنه را ترک می‌کنند.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->