مدیریت شهری مشهد پای کار برگزاری انتخابات اکران‌های شهری با محوریت مشارکت در انتخابات در مشهد اجرای طرح مهرورزی با محوریت پیشگیری از اعتیاد در مساجد مشهد پرداخت مطالبات پیمانکاران شهرداری مشهد با همکاری بانک شهر | ۵۹ دستگاه اتوبوس وارد چرخه خدمات‌رسانی می‌شود دعوت شهردار مشهد مقدس از مردم برای حضور باشکوه در انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۴۰۳ روایتی گرم از کوره‌های قدیمی آجرپزی مشهد که این شهر را ساختند دعوت شورای اسلامی شهر مشهد مقدس برای حضور پرشور در دور دوم انتخابات ریاست‌جمهوری اعمال‌قانون ۲۳۰۷ خودروی حادثه‌ساز در مشهد | ۵۲ نفر در تصادفات مصدوم شدند (۱۴ تیر ۱۴۰۳) گلایه ساکنان محله پنجتن مشهد از جولان موتورسیکلت‌ها در بوستان‌ها پنجمین جشنواره قلم در مشهد برگزار می‌شود مشهد شهر پیشگام در انتشار اوراق مشارکت ترافیک سنگین در کوثر، خیام و پیرامون حرم امام‌رضا(ع) (۱۴ تیر ۱۴۰۳) اعزام بیش از ۳۳ هزار نیروی کارگری در مشهد به پروژه‌های شخصی توسط ایست‌کار‌ها هوای کلانشهر مشهد امروز آلوده است (۱۴ تیر ۱۴۰۳) راه اندازی ایستگاه ویژه غواصی و کار در اتفاع آتش نشانی مشهد آغاز کار ستاد دهه آخر صفر شهرداری مشهد با محوریت خدمت رسانی به زائران قرائت میثاق‌نامه خدمت ۱۷۰۰ دانش‌آموخته علوم پزشکی در حرم امام‌رضا(ع) بایدو فرصتی که زائران از آن سهمی ندارند شهردار مشهد خبر داد: اجرای عملیات تراش و روکش آسفالت بولوارهای نامجو و ارشاد
سرخط خبرها

آخرین اخبار چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری

یک راسته پر از قصه

  • کد خبر: ۱۳۲۲۱۰
  • ۰۹ آبان ۱۴۰۱ - ۲۰:۳۵
یک راسته پر از قصه
احتمالا برای خیلی‌ها جذاب باشد که قصه‌های فردا را امروز بشنوند.

شهر بی قصه، شهر مرده است. قصه در همه جای شهر لابه لای رنج آدم‌هایی که دیده و شنیده نمی‌شوند، شکل می‌گیرد. قصه لابه لای صدای آدم‌هایی که یکسره درحال حرف زدن هستند و انگارنه انگار که شاید مخاطبانشان خسته شده اند و حوصله شنیدن ندارند، شکل می‌گیرد.

احتمالا برای خیلی‌ها جذاب باشد که قصه‌های فردا را امروز بشنوند. در کتاب‌های داستان، نویسنده با کمک راوی، قهرمان هایش و تخیلش، می‌تواند قصه‌ای را در آینده بنویسد یا اصلا گذشته را بیاورد و آینده را بنویسد.

شاید چیزی شبیه ماکت‌هایی که مهندسان برای یک ابرپروژه درست می‌کنند و آن میان چندتا ماکت آدم هم ایستاده اند و دارند از مناظر لذت می‌برند. انگار آدم‌ها هستند تا فقط جای خالی آن ماکت را پر کنند؛ بی قصه و غصه.

آن بخش‌های قدیمی شهر احتمالا بی ماکت ساخته شده اند، اما بخش‌های جدید شهر، نه. مهندس‌ها آمده اند و توی زمین‌های کشاورزی قدم زده اند و بعد روی ماکت، آینده را تصویر کرده اند. آن ماکت یک چهارراه داشته که می‌رسیده است به میدان.

در مسیر آن چهارراه تا میدان، یک طرفش را دانشگاه ساخته اند.

طرف دیگرش را پارک تصور کرده اند، بعد ایستگاه آتش نشانی و بعد کمی آن طرف‌تر سینما. توی ماکت آیا فکر کرده بودند که بعد‌ها هنرمندی بیاید و مجسمه‌ای بسازد وسط میدان مادر که نگاهش سمت ورودی دانشگاه باشد؟

یا بعدتر‌ها یکی بیاید و در آن پارک، هواپیمایی بسازد که بلد نیست پرواز کند؟ اصلا فکر کرده اند که این حجم از آدم که هر روز و هرماه و هرسال می‌آیند دانشگاه، سر کلاس می‌نشینند، درس می‌خوانند، می‌دوند و زمین می‌خورند، عاشق می‌شوند و بعد روزی راهشان را می‌گیرند و می‌روند رد کارشان، چقدر قصه خواهند داشت؟

انگار مهندس‌ها خواسته یاناخواسته به بعضی خیابان‌ها ظلم می‌کنند.

وقتی یک تکه از خیابان این همه جا برای قصه داشته باشد و بعضی خیابان‌ها فقط کنارشان زمینی افتاده باشد یا مثلا سوله‌ای خالی و جایی برای قصه نداشته باشند، تبعیضی رخ نداده است؟ یک راسته پر از قصه و یک راسته فقط عبور بدون مرور!

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
نظرسنجی
در دور دوم، شما به کدام نامزد انتخابات ریاست جمهوری رای می دهید؟
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->