زاکانی: فعلا نمی‌توان در مورد مطالبات شهرداری‌ها به طور شفاف صحبت کرد | برگزاری جشن دهه کرامت در سراسر کشور صدور۲ هزار اخطاریه ایمنی ساخت و ساز در برخوردارترین منطقه مشهد رئیس سازمان تبلیغات اسلامی در مشهد: میدان‌داری مردم در عرصه‌های مختلف کلانشهر مشهد مشهود است طرح جدید شهرداری مشهد برای واگذاری موتورسیکلت برقی ۲ هفته دیگر نخستین اتوبوس برقی شهری مشهد تست می‌شود مشهد در حوزه هوشمندسازی پیشرو است | مطالبه ۳۰ همتی شهرداری مشهد از دولت برگزاری اولین جلسه ملاقات مردمی با شهردار مشهدمقدس در سال جدید ورود بیش از ۴۵۰ دستگاه اتوبوس در ناوگان اتوبوسرانی مشهد طبس، عضو دبیرخانه شهر‌های زیارتی ایران با محوریت مشهد مقدس شد اختصاص ۵۰ میلیارد ریال برای بازسازی آسایشگاه جانبازان قطع نخاعی مشهد رونمایی از پوستر اولین رویداد هفته خلاقیت و نوآوری شهری | اعلام برنامه‌های شهرداری مشهد در هفته خلاقیت فرجام کلنل میهن پرست؛ روایت شش ماه آرمانگرایی نویافته های باستان شناسی «کشف رود» مشهد رونمایی شد شهروند خبرنگار| شهریه مدارس غیردولتی و دغدغه والدین در مشهد مبارزه با جوندگان شهری با راهکارهای جدید شهرداری مشهد برای نخستین بار در کشور ۱۲۰۰ میلیارد تومان برای پروژه‌‎های زودبازده مشهد اختصاص داده شد | سهم هر محله ۱۵ میلیارد تومان سخنگوی شورای اسلامی شهر مشهد: گسترش ورزش در مناطق کم‌برخوردار این شهر الگویی مناسب برای کشور است کوره‌پزخانه‌ها در مشهد احیا می‌شود تاکید استاندار خراسان رضوی بر فراهم شدن زمینه سرمایه‌گذاری در حوزه گردشگری و زیارت
سرخط خبرها

یک راسته پر از قصه

  • کد خبر: ۱۳۲۲۱۰
  • ۰۹ آبان ۱۴۰۱ - ۲۰:۳۵
یک راسته پر از قصه
احتمالا برای خیلی‌ها جذاب باشد که قصه‌های فردا را امروز بشنوند.

شهر بی قصه، شهر مرده است. قصه در همه جای شهر لابه لای رنج آدم‌هایی که دیده و شنیده نمی‌شوند، شکل می‌گیرد. قصه لابه لای صدای آدم‌هایی که یکسره درحال حرف زدن هستند و انگارنه انگار که شاید مخاطبانشان خسته شده اند و حوصله شنیدن ندارند، شکل می‌گیرد.

احتمالا برای خیلی‌ها جذاب باشد که قصه‌های فردا را امروز بشنوند. در کتاب‌های داستان، نویسنده با کمک راوی، قهرمان هایش و تخیلش، می‌تواند قصه‌ای را در آینده بنویسد یا اصلا گذشته را بیاورد و آینده را بنویسد.

شاید چیزی شبیه ماکت‌هایی که مهندسان برای یک ابرپروژه درست می‌کنند و آن میان چندتا ماکت آدم هم ایستاده اند و دارند از مناظر لذت می‌برند. انگار آدم‌ها هستند تا فقط جای خالی آن ماکت را پر کنند؛ بی قصه و غصه.

آن بخش‌های قدیمی شهر احتمالا بی ماکت ساخته شده اند، اما بخش‌های جدید شهر، نه. مهندس‌ها آمده اند و توی زمین‌های کشاورزی قدم زده اند و بعد روی ماکت، آینده را تصویر کرده اند. آن ماکت یک چهارراه داشته که می‌رسیده است به میدان.

در مسیر آن چهارراه تا میدان، یک طرفش را دانشگاه ساخته اند.

طرف دیگرش را پارک تصور کرده اند، بعد ایستگاه آتش نشانی و بعد کمی آن طرف‌تر سینما. توی ماکت آیا فکر کرده بودند که بعد‌ها هنرمندی بیاید و مجسمه‌ای بسازد وسط میدان مادر که نگاهش سمت ورودی دانشگاه باشد؟

یا بعدتر‌ها یکی بیاید و در آن پارک، هواپیمایی بسازد که بلد نیست پرواز کند؟ اصلا فکر کرده اند که این حجم از آدم که هر روز و هرماه و هرسال می‌آیند دانشگاه، سر کلاس می‌نشینند، درس می‌خوانند، می‌دوند و زمین می‌خورند، عاشق می‌شوند و بعد روزی راهشان را می‌گیرند و می‌روند رد کارشان، چقدر قصه خواهند داشت؟

انگار مهندس‌ها خواسته یاناخواسته به بعضی خیابان‌ها ظلم می‌کنند.

وقتی یک تکه از خیابان این همه جا برای قصه داشته باشد و بعضی خیابان‌ها فقط کنارشان زمینی افتاده باشد یا مثلا سوله‌ای خالی و جایی برای قصه نداشته باشند، تبعیضی رخ نداده است؟ یک راسته پر از قصه و یک راسته فقط عبور بدون مرور!

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->