حضور انتشارات انقلاب اسلامی با ۲ اثر تحسین‌شده از سوی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران برنامه‌های تلویزیون، ویژه سی‌و‌ششمین نمایشگاه کتاب تهران آغاز ثبت‌نام اصحاب رسانه برای حضور در هجدهمین جشنواره بین‌المللی فیلم مقاومت فیلم کوتاه «شباهت» در راه جشنواره یوآلیتی ترکیه فیلم «دنیای ژوراسیک: قلمرو» اسپیلبرگ، پرهزینه‌ترین اثر تاریخ سینما رونمایی از آلبوم موسیقی لحظه‌ای کوتاه صحبت‌های پژمان بازغی درباره نقش‌آفرینی‌اش در سریال یزدان حرم مقصد اول است | درباره علیرضا مسعودی، مشهور به علی مشهدی، سینماگر و داور چهارمین جشنواره رسانه‌ای امام رضا (ع) جزئیات ایجاد نئوبانک ویژه اصحاب فرهنگ و هنر «رستن»؛ بازنمایی طبیعت با نگاهی هنرمندانه | گزارشی از نمایشگاه گروهی نقاشی هنرمندان حوزه هنری در نگارخانه اشراق مشهد فرصتی برای نشر معارف رضوی | نظر هنرمندان درباره اجرای تئاتر خیابانی در حرم امام رضا (ع) آموزش داستان نویسی | صحبت‌های بی آغاز (بخش اول) آموزش داستان نویسی | تداوم حافظه (بخش دهم) ریشه یابی تاریخ حماسه ملی ایرانیان | مرور کتاب «از شاهنامه تا خداینامه»، اثر جلال خالقی مطلق مستند میراث باد، اثر فیلم‌ساز مشهدی، در راه جشنواره کوهستان آمریکا فصل سوم سریال بازی مرکب در راه است صفحه نخست روزنامه‌های کشور - سه‌شنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴ مجموعه داستان سیاه‌چاله منتشر شد
سرخط خبرها

سکوت چه همه برکت دارد، ندارد؟

  • کد خبر: ۱۳۲۴۱۴
  • ۱۰ آبان ۱۴۰۱ - ۱۶:۴۰
سکوت چه همه برکت دارد، ندارد؟
علمای دین کتاب‌های زیادی در باب عقاید دینی نوشته اند، کتاب‌هایی که به استدلال‌های ما برای اثبات این اصول می‌پردازد.
حامد عسکری
نویسنده حامد عسکری

‌می‌گویم نقره خانم! چه بر این مملکت رفته است؟ این خروارخروار خشم چیست که این گونه بر چهره هم خنج می‌کشیم و رواداری یادمان رفته است؟

نقره خانم! مگر جایی دیگر هم هست در این کره مرطوب خیس که نام ایران داشته باشد و هر روز گیس و گیس کشی باشد که من ایرانی ترم و تو غریبه؟ می‌گویم نقره خانم! مگر چند نفریم؟ مگر چقدر عمر می‌کنیم؟ این رقم زخم زدن با کلمات بر سر چیست؟

عصری عصازنان تا زیر بازارچه رفتیم، دلی سبک کنیم. روی زمین یک تکه کاغذ دیدیم. مرقوم فرموده بودند: «کلاس آموزش فن بیان.» نمره تلفن هم گذاشته بودند به منظور اینکه زنگ بزنی بروی نام نویسی کنی، فن بیان یاد بگیری. همان طور که کاغذ دستمان بود، به این فکر کردیم که پر بدک نیست ما هم از این دوره‌ها برگزار کنیم، اسمش را بگذاریم دوره عالی فن سکوت، آن هم بدین قرار که عصر‌ها حیاط عمارت را بدهیم یعقوب جارو و آب  پاشی کند. یک سماور بزرگ هم بیاوریم. مجمع بزرگ را هم از زیرزمین بیاوریم. هیزم بیندازیم، آتش روشن کنیم.

دورهم بنشینیم. هیچ کس هم حرف نزند. زل بزنیم به چرق چرق سوختن هیزم‌ها و نهایت صدایی که به گوش برسد، همین باشد و قارقار کلاغی و هورت کشیدن چایی. به خدا که مفید فایده است. نیست نقره خانم؟ جواب نمی‌دهد؟ ما پول و شهریه‌ای هم نمی‌گیریم تا همه بتوانند شرکت کنند. همین سکوت چه همه برکت دارد. ندارد؟ ما این همه کاغذ فرستاده ایم، حرف زده ایم. شما هیچ نگفته اید. ما چیزی گفته ایم؟ حرفی زده ایم؟

ما دلمان خوش به همین کاغذ پرانی هایمان با شماست. همین چهار خط را هم ننویسیم که دیگر دلمان می‌پوست تصدق! می‌گویم: چه خوب است نقره خانم که شما از این ماسماسک‌های همراه ندارید. آدمی بخواهد برایتان مفصل می‌نویسد، همین طور از فشنگی خودنویس مرکب کم می‌شود و آدم اصلا کیف می‌کند که برای شما چه همه حرف زده است.

حالا حکایت ما و شما شده است حکایت در دیزی و حیای گربه. شما که هرچه ما بنویسیم، می‌خوانید و لطف دارید. ما باید حواسمان باشد که چشم‌های شما را اذیت نکنیم. زیاده عرضی نیست. حالا دوره فن سکوت را برگزار کردیم، راپورتش را خدمتتان مفصل می‌نویسیم، شاید به کارتان آمد.

به قلم میرزاابراهیم خان شکسته نویس

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->