به گزارش شهرآرانیوز؛ در چند سال گذشته و با روند صعودی افزایش قیمت سکه، تعیین مهریه با چالشهایی روبه رو شده است. برخی مهر کم را نشانه دوام زندگی مشترک میدانند؛ در مقابل برخی معتقد به تعیین مهریه زیاد به عنوان ضمانتی برای تداوم زندگی هستند. با نگاهی به سخنان تعدادی از بانوان و پروندههای مهریه، میتوان به این نکته رسید که مهریه زیاد نمیتواند ضامنی برای خوشبختی و دوام زندگی آنان باشد.
نمونه آن، مهریه ۱۴ میلیاردی خانم یاسوجی که در سال جدید به عنوان یکی از پروندههای طلاق با مهریه زیاد در کشور به ثبت رسید. از سوی دیگر، برخلاف تصور بسیاری از بانوان، مهریه اندک از شأن و منزلت آنان نکاسته است. به عبارت دیگر مهریه، سکه دوروی یک زندگی مشترک است. در همین راستا روایتگر زندگی و انتخاب بانوانی هستیم که با مهریههایی متفاوت، راهی خانه بخت شده اند و زندگی شان شیرین است.
تکتم جاوید | شهرآرانیوز؛ دخترشان متولد روز هفتم آذر است، مانند تاریخ تولد پدرش و روز ازدواج والدینش. فاطمه نورا ثمره همان عشقی است که میان رفت و آمد برای خدمت رسانی به خلق ا... شکل گرفت، روزهای عقدی که خاطره اش به اردوها پیوند خورد و زندگی مشترکی که همه لحظاتش جهادی میگذرد، حتی مهریه اش.
سال ۹۵، اولین اردوی جهادی مشترک دانشجویان پزشکی و مهندسی دانشگاه در روستاهای تربت جام برگزار شد. حسن بخشی مدیر گروه جهادی بود و الهه کریمی دانشجوی سال دوم رشته فیزیوتراپی، تازه وارد گروه. هر دو دهه هفتادی بودند. اولین تجربه اش از این جنس نبود، اما در آن اردو و تیم تخصصی پزشکی اولین بار بود که حضور مییافت؛ گروهی که با حضورشان در روستای زادگاه شهیدعلیمردانی، نام قرارگاهشان را همین گذاشتند. چندماهی از اردوها گذشته بود که حرف خواستگاری به میان آمد. بخشی آن زمان مهندسی برق میخواند. درخواست ازدواجش از الهه خانم، تحقیق و تفحص زیادی نمیخواست. او را هر روز در اردوها میدید و میشناخت. بدون کم و کاست، عاشق خدمت به مردم محروم.
الهه میگوید: در انتخابم تردیدی نداشتم. فکر میکردم کسی که دغدغه مردم دارد، حتما بیش از آنها دل نگران خانواده اش خواهد بود و همین طور هم بود. در جایگاه همسر شخصیتش خیلی بهتر از مدیریت قرارگاه است.
ازدواجشان هفتم آذر سال بعد صورت گرفت؛ با مهریه معلوم، اما نه معمول. محضردار میان حیرت برای اضافه کردن نکته دیگر و اصرار عروس و داماد به همانی که ابتدا گفته بودند، در سند ازدواجشان نوشت: «دوسال خدمت در مناطق محروم.»
عروسِ آن روزها و تازه مادرِ امروز با خنده ادامه میدهد: من همیشه آدم معتقدی بودم، ولی قبل از آشنایی با قرارگاه، اطلاعی از کار جهادی نداشتم. وقتی وارد کار شدم، چیزی به جز عشق ورزیدن ندیدم. با افتخار آن مهریه را انتخاب کردم و هرگز هم پشیمان نشدم. شما نمیدانید که خدمت جهادی چقدر سخت است و همین که شریک زندگی ام به من چنین تعهدی داده، کافی است.
سه سال دوران عقدشان را در اردوهای مختلف گذراندند؛ الهه در تیم پزشکی و همسرش در تیم فنی. جز سرزدن به روستاهای مختلف محروم یا حاشیه شهر، در حوادثی مانند سیل سال ۹۸ یا دوران کرونا هم جزو گروه های جهادی مؤثر بودند. مراسم عروسی شان هم در همان قرارگاه برگزار شد؛ «اعضای قرارگاه، جوانانی مانند خودمان هستند. تصمیم گرفتیم علاوه بر رواج مهریه دور از تجملات، مراسم ازدواجمان را هم برای فرهنگ سازی در همان جا برگزار کنیم. لباس سفیدی پوشیدم، شام، قرائت مولودی و تمام.»
بخشی هنوز مدیر قرارگاه است و البته فعالیتهای بیرون را پوشش میدهد و الهه خانم به عنوان مدیریت داخلی، به زودی به آنجا برخواهدگشت و اضافه میکند: پیشنهاد کار در حوزه تخصصی خودم را داشتم، اما فعلا ترجیح میدهم در همان قرارگاه، به کار جهادی بپردازم. منتظرم یک ماهی از تولد فرزندم بگذرد و برگردم سر کارم.
مهریه معنوی را برای دخترش هم ترجیح میدهد. به نظرش به جای ارزش مادی مهریه، نوع انتخاب مهم است؛ «آن زمان واکنش اطرافیانم به مهریه من متفاوت بود. بعضیها فکر میکردند از روی احساسات تصمیم گرفته ام و منتظر بودند عاقبت زندگی ما را ببینند. خیلیها هم اصلا نمیدانستند چرا به جای سکه، کار جهادی را انتخاب کرده ام. اگر روزی دخترم هم چنین مهری را انتخاب کند، صددرصد راضی میشوم.»
با عشق و تلاش آن ها، حالا خانواده هایشان هم به کار جهادی و خدمت علاقهمند شده اند به طوری که خودشان یک پای ثابت قرارگاه هستند؛ هم در کارهای فنی و هم کمکهای مالی. به قول الهه «الان خانواده هایمان بیشتر از ما جهادی و خیر شده اند.»
الهام مهدی زاده | شهرآرانیوز؛ لیلی اصالتا اهل شیروان است. میگوید مهریه در خانواده و اقوامش، جایگاهی خاص و ویژه دارد و اغلب به شکل ثبت ملک و املاک به نام دختر است. او با این توضیحات، درباره زندگی عاشقانه اش با مهریه یک سکه و یک شاخه گل رز این طور روایت میکند: «صحبت هایمان به نتیجه کلی رسیده بود و خانوادهها جلسه نهایی را برای تعیین مراسم و مهریه و ... گذاشتند. همان روزهای اول و گپ وگفتهای آشنایی، درباره کم وکیف چیزهایی که از امید، همسر آینده ام، میخواستم، با هم صحبت کردیم. به او گفتم برای من هیچ چیز مهمتر از عشق و زندگی با راستی و درستی نیست. میدانستم خیلیها زندگی را با ملک و املاک بسیار شروع میکنند، اما طولی نکشیده، تصمیم میگیرند که از هم جدا شوند.
همان زمان یکی از اقوام نزدیک، مهریه دخترش را که یک دربند مغازه بود، به اجرا گذاشته بود. یادم است که برای گرفتن مهریه اش، چهار سالی از این دادگاه به آن دادگاه رفت. برای من عجیب بود که جوانی و کار و زندگی را به خاطر گرفتن مهریه رها کرده بود تا به هدفش برسد. نمیدانم چه بر سر آدم میآید! بهانه همه برای شروع زندگی، عشق است، اما چه اتفاقی رخ میدهد که فرد، عمرش را نادیده میگیرد و ساعتها از این دادگاه به آن دادگاه میرود؟ من میدانستم که دنبال زندگی هستم و کنار هم بودن برایم معنی داشت.
اینکه مهریه پانصد یا هزارسکه باشد، اما در کنارش زندگی رنگ وبوی عشق نداشته باشد، برای من معنا و مفهوم نداشت. به همین دلایل بود که به همسرم گفتم برای شروع زندگی، یک شاخه گل رز مهریه میخواهم. خانواده ام از این تصمیم من ناراحت بودند؛ چون ثبت ملک و املاک برای مهریه یک اتفاق عادی و مرسوم در خانواده بود و من داشتم سنت شکنی میکردم. مهریه مادرم دوازده هکتار زمین است. خواهرها و برادرهایم نیز مهریههای شایان توجهی داشتند. با این حال من تصمیمم را گرفته بودم. روزی که برای مراسم عقد به محضر رفتیم، هنوز خانواده از مهریهای که طلب کرده بودم، ناراحت بودند، اما به تصمیمم احترام گذاشتند.
در مراسم آن روز و برای اینکه مادرم از من راضی باشد، یک سکه در کنار یک شاخه گل رز به عنوان مهریه من، ثبت محضری شد. حالا شش سالی از ازدواج ما گذشته و خداوند به ما پسری عطا کرده است. در این چند سالی که از زندگی مشترک ما میگذرد، افرادی از آشناها و نزدیکان که مهریه شان آپارتمان یا زمین بود، طلاق گرفته اند. یکی از این خانمها حتی از مهریه اش گذشت تا مُهر جدایی اش سریعتر ثبت شود.»
هدیه و پیشکشی که شوهر به عنوان مهر به همسر می دهد، درحقیقت وسیلهای برای اطمینان دادن به زن و به معنای تشکر از صفای قلبی او و دریافت پاسخ مثبت و صمیمانه به پیشنهاد عشق مرد است. مرد با اعطای چنین هدیهای می خواهد به زن بگوید: طالب توام؛ تو را دوست میدارم و صفای تو را ارج می نهم. بدین سان، اگر مهر بر این اساس توجیه شود، وسیله خوبی برای ایجاد مهر و محبت بین زوجین و عاملی قوی برای انس و الفت است.
اگر کمی به گذشته بازگردیم، میبینیم که مهریهها کم، اما دوام زندگیها بیشتر بوده است و با افزایش میزان مهریه، مسائل و معضلات اجتماعی نیز افزایش یافته و زنان گاهی به دلیل داشتن مهریههای سنگین در زندگی زناشویی همه حق را به خود داده اند؛ این چیزی است که مردان را وادار به طلاق عاطفی میکند، چیزی که این روزها کم نیست.
اگر نگاهی به آمار ثبت احوال استان بیندازیم، میبینیم که در سال ۱۳۹۲ تعداد ازدواجهای ثبت شده، ۳۴ هزارو ۸۰۱ ازدواج بوده و در همین سال، ۱۰۹ هزارو ۵۷ ازدواج ختم به طلاق شده است. هرچه جلوتر میرویم، آمار نگران کنندهتر میشود؛ تعداد ازدواجها کاهش مییابد، به طوری که از سال ۱۳۹۲ تا پایان سال ۱۴۰۰ حدود ۱۰ هزار ازدواج کمتر ثبت شده و از آن طرف، سال ۱۴۰۰ نسبت به سال ۱۳۹۲ حدود ۲ هزار طلاق در مشهد بیشتر بوده است.
مریم صدرایی از کارشناسان باسابقه حوزه خانواده است. او با بیان اینکه مهریه پشتوانهای برای زن است، میافزاید: به لحاظ روان شناسی و از دید مثبت، مهریه نوعی ایمنی روانی، عاطفی و هیجانی است که سبب پایداری در رابطه زوجین میشود. اگر مهریه را به عنوان هدیه نگاه کنیم، میتواند نیرویی برای حفظ تعادل و توازن در خانواده و رابطه زوجین باشد که در ابعاد مختلف کمک کننده است و رابطه را از آسیبهای موجود در جامعه که روزبه روز افزایش مییابد، مصون میدارد.
وی با بیان اینکه مهریه سنگین، تضمین کننده پایداری زندگی نیست، میگوید: در جامعهای که زندگی از حالت سنتی آن خارج شده و زندگی شهری توسعه زیادی پیدا کرده است، معضلی به نام «چشم و هم چشمی» رشد میکند؛ بنابراین دختران برای اینکه در مقایسه با رقبای خود، کمبودی احساس نکنند، تلاش میکنند بیشترین رقم مهریه را بر شوهران خود تحمیل کنند؛ درنتیجه نرخ مهریههای سرسام آور، هر روز بیشتر از قبل میشود.
صدرایی با اشاره به اینکه دیدگاههایی مانند «مهریه سنگین، نشانه عشق پسر به دختر است» و «مهریه سنگین، ضامن تداوم رابطه و خوشبختی دختر است»، تصورات اشتباه و غلطی است، ادامه میدهد: مهریه سنگین نمیتواند ضامن خوشبختی زندگی زناشویی یک زوج شود و اگر کسی خواهان ادامه زندگی باشد، با یک سکه هم میتواند زندگی کند.
کارشناس مسائل خانواده با تأکید بر اینکه باید پیش از ازدواج چشمان خود را کاملا باز کنید و با تفکر و قدرت سنجش و مشورت با دیگران آگاهانه انتخاب کنید و بعداز ازدواج مقداری چشمان خود را بسته نگاه دارید، تصریح میکند: شاید باز لازم باشد پای آموزش وپرورش را به میان کشید؛ آموزشها و مشاورههای قبل از ازدواج میتواند در ارتقای مهارت زندگی و روشن شدن ذهن دانش آموزان برای زندگی بهتر اثرگذار باشد.