در نخستین روزهای فصل زمستان هستیم و حدود ۳ ماه میشود که کشور ما دچار جوّ یاس و ناامیدی تحمیلی شده است؛ همه ما قبول داریم برخی اتفاقاتی که منشا این حال جامعه است، میتوانست اتفاق نیفتد، اگر برخی مسئولین تدبیر بیشتری به خرج میدادند.
اما جوّ ناامیدی تحمیلی که گفته شد، از این نظر است که کوچکترین اتفاقات و رویدادهای جامعه با سیاهنمایی های شبانه روزی رسانههای فارسی زبان ضریب میگیرد و اگر کسی در این جامعه و میان مردم زندگی نکند، فکر میکند هیچ کجای تاریخ و در هیچ کشوری این همه غم و یاس و ناامیدی وجود نداشته است!
سالیان سال است که ایرانیان طبق آداب و رسوم دیرینه خود، بلندترین شب سال را در کنار خانوادهخود جشن میگیرند. امسال اما برخی قصد داشتند این رسم زیبا و دیرینه را از بین ببرند تا مسیر ساخت چهرهای غمگین و سیاه که از جامعه ایرانی ساختهبودند را ادامه دهند!
البته نباید از نقش فضای مجازی غافل شویم؛ یعنی کافیست به صفحه شخصیتان در اینستاگرام مراجعه کرده و استوریها را یکی پس از دیگری ببینید. تصاویر سیاه، آهنگهای غمگین و متنهای عجیب و غریب...
اما در همان لحظه اگر به فضای واقعی، یعنی بازارها، رستورانها، کافهها و سایر مکانهای عمومی سر بزنید، جریان طبیعی زندگی مردم را مشاهده میکنید.
به عنوان یک دانشجو، این موضوع را به وضوح درفضای دانشگاهی نیز میبینم؛ دانشجویان بهدنبال درس و فعالیتهای آموزشی بوده اما در صفحات شخصیشان در فضای مجازی، انگار محکوم به غم هستند!
روزگاری آسیب بزرگ فضای مجازی در کشور ما این بود که تبدیل به بنگاه چشم و همچشمی شده بود اما امروز همه در آنجا، محکوم به انتشار ناامیدی هستند تا مورد هجمه دوستان و آشنایانشان واقع نشوند.
ریشه این بدحالیهای خودخواسته، این است که در سالهای اخیر رسانههای داخلی بهویژه صداوسیما از مقبولیت داخلیشان کاسته شده و خیل عظیمی از مردم ما رسانههای آنور آبی را دنبال میکنند که کوچکترین اتفاقی را پُتک کرده و بر سر این ملت میکوبند!
سیاست این ۹۰ روزهی رسانههای خارجنشین، نفرتپراکنی میان اقشار، اقوام و مذاهب مختلف کشورمان است تا به آرزوی دیرینهشان یعنی تجزیه ایران دستیابند!
البته فعالیتهای کورکورانهی برخی پادوهای آنها در داخل که روزگاری نهچندان دور، با پول بیتالمال همین مردم به نان و نوایی رسیده و مشهور شدهاند، نیز در ترویج این حال بد، بیتاثیر نبوده است.
شعری از سید علی صالحی که بسیار معروف است و کسانی که صورتشان را با سیلی سرخ نگهمیدارند، آن را بهکار میبرند:
حال همهی ما خوب است
اما تو باور نکن!
ولی امروز ما باید عکس این مطلب را به دشمنان خارجنشین که بعضا هموطنان دیروز ما بودند بگوییم:
حال ما آنقدر ها هم بد نیست؛ لطفا باور کن!