دردسر‌های سکونت در محدوده محله سرشور مشهد پیکرتراشی ۲۰ درخت خشکیده مشهد توسط هنرمندان | روح هنر در کالبد خشکیده پژمان‌فر: شورا و شهرداری مشهد با سختی و جدیت تلاش می‌کنند تا خدمات بهتری به مردم ارائه شود شهردار مشهد مقدس: در حوزه حمل‌ونقل، هیچ حمایتی از شهرداری مشهد نمی‌شود بهره‌برداری از ۱۰ دستگاه اتوبوس در محور رسالت مشهد به ارزش ۱۰۰ میلیارد تومان معاون عمران، حمل‌ونقل و ترافیک شهرداری مشهد: روزانه هفت میلیون سفر درون‌شهری در مشهد داریم شهردار مشهد: گرامیداشت یاد شهدا از دستور کار‌های اصلی مدیریت شهری است ویدئو| بارش برف شبانه در هاشمیه مشهد (چهارشنبه ۲۳ آبان ۱۴۰۳) فرصت دوماهه به صنایع شهرستان‌های خراسان رضوی برای تجهیز به کنتور هوشمند آب شهردار مشهدمقدس: کمربند جنوبی چه بخواهیم چه نخواهیم در آینده اجرا خواهد شد + فیلم دیدار شهردار مشهد با شورای اجتماعی محلات منطقه ۹ و بیان مشکلات توسط رؤسای شورا (۲۳ آبان ۱۴۰۳) حمایت از بانوان و توسعه ارتباطات دانش‌بنیان در اولویت کاری شورای ششم تأکید شورای ششم بر توسعه پروژه‌های راهبردی و زیرساختی مشهد ناصحی: سهم بودجه فرهنگی از بودجه شهرداری مشهد از ۲ به ۱۰ درصد افزایش یافت+ویدئو تامین برق و پایداری خدمت‌رسانی در تقاطع‌های سطح مشهد | ضرورت همکاری شهروندان و پلیس راهور در هنگام قطعی برق سرگذشت یکی از قدیمی‌ترین مزارع شمال مشهد | خاطرات خفته در «چاهش» اتوبوس‌های جدید راهی حاشیه شهر مشهد می‌شوند محکم پای «روز مشهد» بمانید! شهروند خبرنگار | درخواست جمع‌آوری زباله از یک زمین غیرمحصور در بولوار سجادیه مشهد + پاسخ کاهش ۵۰ درصدی زمان صدور پروانه‌های ساختمانی در مشهد افزایش عملیات‌های آتش‌نشانی مشهد در پی قطع برق و ازکارافتادن آسانسور‌ها (۲۲ آبان ۱۴۰۳)
سرخط خبرها

خاطراتی که دفن شد

  • کد خبر: ۱۴۲۳۷۴
  • ۰۸ دی ۱۴۰۱ - ۱۸:۰۶
خاطراتی که دفن شد
شب گذشته بولدوزر به جان آن خانه قدیمی افتاد و همه خاطرات آن خانه را زیر تلی از خاک و آوار دفن کرد.

صبح که از پشت پنجره به بیرون نگاه کردم اثری از آن خانه نبود. شب گذشته بولدوزر به جان آن خانه قدیمی افتاد و همه خاطرات آن خانه را زیر تلی از خاک و آوار دفن کرد. طاقچه ها، اتاق‌های تودرتو، حوض کوچک وسط حیاط، باغچه نقلی، انباری آخر حیاط، پنجره‌های چوبی، در حیاطی که رویش گل و بلبل نقش بسته بود، کاشی نوشته‌ای که روی سردر خانه نصب بود، شیروانی نیم سوخته زیر آفتاب، از هیچ کدام خبری نبود.

این‌ها را در چند روز گذشته دیدم که بنا تاحدودی نیمه تخریب شده بود. روزی که به این محله آمدیم پنجره را که باز می‌کردیم، در هر خیابانی کنار چند خانه زیبا و ویلایی، یکی دو مجتمع ناهم خوان و ناچسب با حال وهوای محله وجود داشت که در حاشیه درختان چند ده ساله توت احساس غریبی می‌کردند. آنچه بود بنا‌های باصفا و قدیمی بود که چشم نوازی می‌کرد، اما امروز در میان این همه مجتمع چند طبقه، همین دو سه خانه قدیمی است که البته یکی از آن‌ها هم در این یکی دو روز کشته شد و تا دو سه ماه آینده یک مجتمع چند طبقه به جایش قد می‌کشد.

این بلا فقط به سراغ این محله نیامده است؛ سال هاست در گوشه و کنار این شهر و بلکه همه شهر‌ها و حتی روستاها، تیغ بی رحم بولدوزرها، به تن کوچه‌ها و خیابان‌های ما زخم می‌زنند و بخشی از هویتشان را آوار می‌کنند. خاطرات یکی یکی رخت بسته و فراموش می‌شوند.
محله‎ هایمان بی روح می‌شود، کالبدی از سنگ و سیمان و آهن ما را محاصره می‌کند. آسمان گم می‌شود و دیگر دعایمان کمتر فرصت پرواز دارد. دیگر نگاهمان با آبی آسمان در روز و سوسوی ستارگان در شب گره نمی‌خورد. دیگر از آن جوش و خروش جمعی گنجشک‌ها خبری نیست و نمی‌توانند در لابه لای کوچه‌های باریک و بی هوا بچرخند. ما خودمان، خودمان را زندانی کرده ایم.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->