اعلام ۱۰ فیلم برتر آرای مردمی روز چهارم جشنواره فیلم کوتاه تهران ورود سیروس مقدم به دنیای ماورایی تلویزیون لحظاتی از لندن قدیم در نمایش موزیکال «الیور توئیست» چهره‌های فرهنگی در رأس شورای صیانت خانه سینما بحران ایده‌ها و مردپوشی؛ ترکیبی آشنا در سینمای کمدی ایران بازگشت غافلگیرکننده نادر سلیمانی به تئاتر پس از سال‌ها صفری: مجنون، یک فیلم جنگی نیست، نمایش رشادت و ایستادگی مردم پای وطن است + فیلم بازیگر «گیل‌دخت» به «شب امتحان» پیوست نخستین اکران بین‌المللی «یوز» در کانادا روایتی از لحظات سخت تصمیم‌گیری در عملیات خیبر | اکران مردمی «مجنون»، پرافتخارترین اثر جشنواره فیلم فجر، در مشهد + فیلم بزرگداشتی برای رابرت ردفورد در جشنواره ساندنس پشت‌صحنه سریال «پسران هور» در شبکه یک + زمان پخش مناسبت‌ها و تقویم فرهنگی‌هنری امروز (پنج‌شنبه، یکم آبان ۱۴۰۴) «رادیون»؛ بازخوانی عشق و نوستالژی در قالب یک فیلم کوتاه مشهدی صفحه نخست روزنامه‌های کشور - چهارشنبه ۳۰ مهر ۱۴۰۴ واکنش وزیر ارشاد به حواشی بازداشت بازیگر معروف تیزر فیلم «بچه مردم» هم‌زمان با آغاز اکران رونمایی شد + فیلم فرزاد حسنی: مجری خوب مجری «کم‌خطر» است!
سرخط خبرها

بخندان یا بگریان یا بترسان، یا چی؟

  • کد خبر: ۱۴۲۷۷۷
  • ۱۱ دی ۱۴۰۱ - ۱۲:۳۳
بخندان یا بگریان یا بترسان، یا چی؟
داستان نباید آن قدر خنثی باشد که خواننده پس از مطالعه آن، همان کسی باشد که پیش از مطالعه اش بود.

نقل قولی درباره سینما هست که می‌گوید فیلم یا باید مخاطب را بخنداند، یا بگریاند، یا بترساند! درواقع، این‌ها حداقل‌های لازم برای یک فیلم سینمایی است. می‌خواهم از لزوم تأثیرگذاری داستان و رمان بگویم؛ امری که گویا در داستان نویسی کنونی ما کم رنگ شده است. برای تعریف داستان تأثیرگذار همان باور یادشده درباره سینما تا اندازه زیادی به کارمان می‌آید، اگرچه می‌توان آن را، هم در آن حوزه و هم در زمینه ادبیات، گسترش داد.

داستان نباید آن قدر خنثی باشد که خواننده پس از مطالعه آن، همان کسی باشد که پیش از مطالعه اش بود. خواننده داستان خوب و ماندگار وقتی مطالعه آن را تمام می‌کند، به فکر فرو می‌رود. این عنصر اندیشه مندبودن را شاید بتوان همان عامل گسترده ساختن تعریف اثر خوب دانست؛ یعنی اثر خوب (فیلم یا داستان) یا خواننده را می‌خنداند، یا می‌گریاند، یا می‌ترساند، یا به هرحال به شکلی او را به فکر فرومی برد. دقیق‌تر اینکه داستان و رمان خوب به داشته‌های ذهنی مخاطب خود چیزی می‌افزاید.

برای نمونه، اگر داستانی خنده به لبش نشانده است، باعث می‌شود درباره آن درنگ کند که چرا فلان رفتار انسانی این قدر سخیف است که به جای هم دل ساختن دیگران آن‌ها را می‌خنداند یا سبب تمسخر می‌شود! اگر خبری از هیچ یک از تأثیرات سه گانه (خنده و گریه و ترس) نیست، باز شایسته است داستان و رمان اندیشه خواننده را درگیر چیزی در خود کند، مثلا اینکه با توجه به کنش‌های شخصیت داستان، چرا آدم‌ها این قدر حرص می‌زنند و زندگی را به خودشان سخت می‌گیرند!

درگیری ذهنی مخاطب می‌تواند درباره زیبایی اثر باشد و زیبایی دوستی او را متأثر سازد، یا مرتبط با حسی باشد که آن اثر ادبی (داستان یا رمان) در او ته نشین می‌کند، یعنی خود آن حس، تفکر را در مخاطب برانگیزد. در هر صورت، داستان نباید خنثی باشد. کم نیست آثار ادبی‌ای که شخصیت پردازی نیرومند دارد و از ماجرای جذاب و پرتعلیقی برخوردار است و در کل، سازه‌های داستانی در آن به خوبی شکل گرفته است و کارکرد دارد، اما در حد اثر سرگرم کننده باقی می‌ماند. ارزش چنین نوشته‌هایی بعید است بیش از عملیات تردستی یک شعبده باز یا تقلیدصدای شومنی باشد که اسباب تفریح ما را فراهم می‌کنند!

احتمالش بسیار ضعیف است که فکر ما پس از تماشای بلعیدن شمشیر توسط یک آدم قوی هیکل در سیرک چندان درگیر شود، مگر آنکه به چرایی این کار خطرناک و چیستی ذات انسان و ماهیت خطر فکر کنیم که البته این اتفاق احتمالا زمانی می‌افتد که در یک داستان یا فیلم تأثیرگذار با شخصیتی همراه و آشنا شویم که تیغه شمشیر را به حلقش فرومی برد! در آغاز یادداشت گفتم خنداندن و گریاندن و ترساندن حداقل‌های یک فیلم (و طبعا یک داستان یا رمان) است. بگذارید صریح و با تأکید بگویم: حتی خود آن تأثیرات سه گانه نیز وقتی ارزشمند است که همراه با خنداندن یا گریاندن یا ترساندن مخاطب، اندیشه او را نیز درگیر سازد. یعنی هریک از این سه به تنهایی کافی نیست!

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->